بازندگي در بازي باخت - باخت
احمد نقيبزاده
سياست خروج امريكا از برجام، آغاز يك بازي باخت-باخت بود. بالطبع در نتيجه شروع چنين سياستي همه طرفهاي بازيگر آسيب ديدهاند و ميتوان گفت كه طرفهاي اصلي برجام بر اثر اجراي اين سياستها شكست خوردند. امريكاييها ميخواستند يك اجماع جهاني ايجاد كنند، هيچ توفيقي در اين راه به دست نياوردند. اروپاييها حاضر به همكاري با اين رويكرد امريكا نشدند. به عقيده اروپاييها امريكا قصد داشت برجام تازهاي ايجاد كند كه نقش و اثر اروپاييها در آن ناديده گرفته شود و بيش از پيش اروپا را از تاثيرگذاري در اين مساله دور كند و به تنهايي با ايران وارد گفتوگو شود. اروپاييها از اين رويكرد يكجانبهگرايانه امريكا ناخرسند هستند و حاضر به همكاري با آن نيستند، به همين دليل اروپاييها در شوراي امنيت آراي موافق با اقدامات و اهداف امريكا ندادند. ايران هم به نوبه خود توفيقي به دست نياورده است. ايران در طول دو سال و نيم گذشته اسير تحريمهايي شده است كه امريكا با خروج از برجام وضع كرد يا بازگرداند. دورنماي آينده هم نشاندهنده ادامه همين وضع است. امريكا از هر ابزاري كه در اختيار داشته باشد، استفاده ميكند كه عرصه را بر ايران تنگتر كند. امريكا نشان داده كه آمادگي دارد حتي بدون اينكه نهادهاي ذيصلاح بينالمللي بر اعمالش صحه بگذارند، همه جهانيان را از تعامل و تجارت با ايرانيان منع كند.
مادامي كه ترامپ هست هيچ راهي براي خروج از بنبست باخت- باخت كنوني وجود ندارد. حتي در صورت تغيير رييسجمهور امريكا، ترامپ صحنه را به گونهاي ترتيب داده است كه براي رييسجمهور بعدي هم كار آساني نباشد كه بخواهد دوباره وارد برجام شود. اين وضعيت فشار و تحريم سالهاست كه وجود دارد و باعث و بانياش امريكاست. مسووليت اين رويكرد خصمانه و آسيبهايي كه در اين سالها به ملت ايران وارد شده است با هيات حاكمه امريكاست. ايران هم مادامي كه نتواند روابط خودش را با امريكا تنظيم كند، چارهاي جز مقاومت، مقاومت و مقاومت در مقابل امريكا ندارد. اما مشكل اينجاست كه استمرار مقاومت در نهايت فرسودگي و خستگي ايجاد ميكند كه ميتواند باعث ته كشيدن توان و انگيزه بخشي از ملت براي تحمل مشكلات شود و فشار را بر رهبران كشور براي تغيير وضعيت بيشتر ميكند. نهايتا، مقامهاي سياسي ايران هم در نهايت مجبور هستند كه ترتيبي اتخاذ كنند تا با برداشتن چند گامي به عقب و چند گامي به جلو، به نوعي براي تغيير اين وضعيت تلاش كنند. تاثير مواضع اروپا روي امريكا بينتيجه نيست، اما چندان هم موثر نيست. امريكا قطعا با موضعگيريهاي اروپا متوجه شده است كه اجماع جهاني موردنظرش را پشت سر خود ندارد. اما اروپا نقشي قاطع و تعيينكننده در تصميمهاي امريكا درقبال ايران ندارد. كشورهاي اروپايي دچار مشكلات متعددي هستند، از يك جنگ تازه در خاورميانه ميترسند، از شاخ به شاخ شدن با امريكا هراس دارند و مشكلات عمده داخلي در اتحاديه اروپا و درون كشورهاي عضو جلوي اقدامات قاطع و محكم از سوي اين كشورها را ميگيرد. در نتيجه اروپاييها چندان وزنه سنگين و اثرگذاري در روابط ايران و امريكا نيستند. تغيير وضعيت كنوني، نهايتا به اراده تهران و واشنگتن بازميگردد.
سياست امريكا در خاورميانه به ميزان زياد و روزافزوني تحتتاثير خواستهها و رويكردهاي اسراييل قرار گرفته است. اروپاييها چندان رضايت ندارند كه سرنوشت خاورميانه را اسراييليها رقم بزنند و براي رسيدن به اهدافشان با استفاده از قدرت امريكا بحرانآفريني، سختگيريها و محدوديتهاي دلبخواهي عليه كشورهاي مختلف منطقه اعمال كنند. اما به هر حال امريكا اين سيگنال را دريافت كرده است كه تنها شده و به ويژه در رقابت بزرگش با چين كه به همراهي متحدانش نياز دارد، ممكن است همكاري كشورهاي متحدش را از دست بدهد.
دقيقا 6 هفته مانده به انتخابات ايالاتمتحده امريكا، رويكرد آينده امريكا بسيار به ساكن بعدي كاخ سفيد بستگي دارد. ترامپ، براساس شعارها، ادعاهايش و البته عملكرد چهارسالهاش، اهل جنگ نظامي گسترده نيست، ترجيح ميدهد با استفاده از تحريمها و فشارهاي اقتصادي فشار را بر ايران استفاده كند. اما حملات ايذايي، تروريستي، خرابكارانه و حتي حملات هجومهاي يكباره يا عمليات سرجيكال ازجمله اقداماتي است كه ممكن است در دوره ترامپ اتفاق بيفتد و نه تنها دردسرها و آسيبهايي براي ايران ايجاد كند، بلكه باعث پاسخ قاطع ايران ميشود. در برابر پيشبيني ميشود كه اگر بايدن وارد كاخ سفيد شود، بازگشت به دوران سياست حقوق بشري را شاهد باشيم. يعني هر چند تلاش ميكند كه با عبور از موانع و مينگذاريهاي دولت ترامپ به برجام بازگردد، در برابر به تقويت ساختارهاي تحريمهاي حقوق بشري و بهانههاي ديگر ميپردازد، قطعا در چنين شرايطي، امريكاييها ميتوانند خيلي سادهتر حمايت متحدانشان را جلب كنند و با استفاده از ساختارهايي همچون شوراي امنيت ايران را تحت فشار قرار دهند. به هر حال شرايط پيشرو به شدت به نتيجه انتخابات امريكا در تاريخ 3 نوامبر بستگي خواهد داشت.