• ۱۴۰۳ شنبه ۲۶ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4748 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۳۱ شهريور

شاخص‌هاي دينداري جامعه ايران به كدام سمت و سو مي‌رود؟

كاهش محافظه‌كاري مردم

مهدي رفيعي بهابادي

بسيار ديده شده است كه افراد مختلف در مورد وضعيت دينداري جامعه اظهارنظر كرده و بدون اتكا به يافته‌هاي تجربي قابل اعتنا، حكم كلي در مورد دينداري جامعه صادر كرده‌اند. تا آنجا كه اين موضوع به محافل غيرعلمي و غيرآكادميك مربوط باشد موضوع مهمي نيست چه اينكه معمولا در مورد ساير متغيرها هم افراد غيرمتخصص اظهارنظر مي‌كنند. مساله از جايي شروع مي‌شود كه عده‌اي بخواهند با پوشش علمي به مساله وضعيت دينداري پاسخي غيرعلمي بدهند. مساله وضعيت دينداري جامعه و تحولات آن به‌طور مشخص يك سوال تجربي است و به اين سوال بايد پاسخ تجربي داد. لازمه پاسخ به اين سوال استفاده از روش‌هاي منظم و سيستماتيك است كه بتوان اعتبار آن را به‌ طور تجربي مورد ارزيابي قرار داد. از طرف ديگر ممكن است عده‌اي با رجوع به يك تحقيق كه در بين يك گروه خاص انجام شده نتايج آن را به اشتباه به كل جامعه تعميم دهند. با گسترش رسانه‌هاي اجتماعي به وفور ديده مي‌شود هر فردي در كوتاه‌ترين زمان ممكن يك لينك نظرسنجي طراحي كرده و مدعي انجام يك نظرسنجي علمي مي‌شود. پرواضح است كه اگر انجام نظرسنجي به اين راحتي بود كه از عهده هر شخصي برآيد موسسات معتبر نظرسنجي در دنيا تاسيس نمي‌شدند. كسي كه آشنايي اندكي با مقدمات نظرسنجي داشته باشد، مي‌داند كه نظرسنجي‌هاي تحت وب به دلايل متعدد نه تنها قابل تعميم به كل جامعه نيست بلكه حتي قابل تعميم به كاربران فضاي مجازي نيز نيست. دلايل آن نيز روشن است. علاوه بر اين دليل روشن كه همه مردم دسترسي به اين فضا ندارند دليل مهم‌تري وجود دارد. شرط اصلي يك نظرسنجي علمي اين است كه نمونه‌گيري طوري انجام شود كه همه افراد شانس برابر و غيرصفر براي انتخاب شدن داشته باشند. در نظرسنجي علمي اين محقق است كه پاسخگو را انتخاب مي‌كند اما در نظرسنجي‌هاي غيرعلمي اينترنتي فرآيند برعكس است و پاسخگو است كه تشخيص مي‌دهد به لينك نظرسنجي پاسخ بدهد يا خير. معمولا كساني به لينك نظرسنجي پاسخ مي‌دهند كه يا به برگزار‌كننده نظرسنجي اعتماد دارند يا به موضوع مورد سنجش علاقه دارند و اكثريت جامعه كه ممكن است نسبت به موضوع بي‌علاقه باشند از تور نمونه‌گيري خارج مي‌شوند. به همين دليل است كه در اين‌گونه نظرسنجي‌ها معمولا متناسب با جايي كه لينك نظرسنجي بارگذاري مي‌شود نتايج شبيه به همان‌جا و متناسب با خواسته‌هاي آن به دست مي‌آيد. به عبارت ديگر اگر يك نظرسنجي اينترنتي در يك سايت يا كانال منتقد بارگذاري شود نتيجه متفاوتي خواهد داشت نسبت به وقتي كه لينك نظرسنجي در يك سايت معمولي يا طرفدار يك نظام بارگذاري مي‌شود. از طرف ديگر اگر به مشخصات زمينه‌اي پاسخگويان نظرسنجي‌هاي اينترنتي رجوع شود و طراحان اين‌گونه نظرسنجي‌ها جرات انتشار يافته‌هاي مربوط به مشخصات پاسخگويان را داشته باشند مشخص مي‌شود مشخصات نمونه اين‌گونه نظرسنجي‌ها اختلاف فاحشي با نتايج سرشماري دارد. به عنوان مثال در حالي كه طبق نتايج سرشماري حدود 30درصد جامعه ايران تحصيلات بالاتر از ديپلم دارند در نظرسنجي‌هاي اينترنتي بيش از 70درصد نمونه را پاسخگويان داراي تحصيلات دانشگاهي تشكيل مي‌دهند كه از نظر نگرشي و رفتاري مي‌توانند با ساير اقشار جامعه متفاوت باشند. اين معضل تا حدي جدي است كه با تكنيك‌هايي همچون وزن‌دهي نيز حل نمي‌شود، چراكه از اساس كسي كه به اين‌گونه نظرسنجي‌ها پاسخ مي‌دهد بسيار متفاوت از متن و متوسط جامعه است. به عنوان مثال فردي ديپلمي كه در تور نمونه‌گيري علمي مي‌افتد با فردي كه تصميم مي‌گيرد لينك نظرسنجي اينترنتي را باز كند و تكميل كند متفاوت است و با تغيير نسبت بين مشخصات جمعيت شناختي نيز اين معضل حل نمي‌شود. 
از طرف ديگر مفهوم دينداري يك سازه پيچيده است كه داراي ابعاد گوناگون است و صرف ارايه داده درخصوص يك شاخص نمي‌توان درخصوص كليت اين مفهوم در جامعه اظهارنظر كرد و مدعي شد جامعه به سمت بي‌ديني يا دينداري بيشتر در حركت است. بهتر آن است كه در اين باره وضعيت هر بعد را به‌طور جداگانه مورد بررسي قرار داد تا درنهايت مشخص شود كدام بعد دينداري در طول زمان روند ثابت، كدام بعد روند افزايشي و كدام بعد روند كاهشي داشته است، چراكه لزوما اين ابعاد در جهت يكساني ممكن است حركت نكند. 
طي يك ماه اخير نتايج يك نظرسنجي اينترنتي درخصوص وضعيت دينداري جامعه ايران منتشر شده كه مدعي شده نيمي از جامعه ايران به سمت بي‌ديني حركت كرده است. در توجيه استفاده از روش اينترنتي براي سنجش دينداري اين‌گونه ذكر شده بود كه در فضاي جاري كشور به دليل محدوديت‌هاي موجود نمي‌توان سوالات دينداري را به صورت علني مطرح كرد، لذا سعي شده به طريقي روشمند دينداري را اندازه‌گيري كند. منظور از روشمند نيز احتمالا همان نظرسنجي آنلاين است! واقعيت آن است حتي با وجود درنظر گرفتن ميزاني از محافظه‌كاري در نظرسنجي‌ها و پيمايش‌هاي حضوري نتايج آن به مراتب قابل اتكاتر از نظرسنجي‌هاي اينترنتي است. نتايج نظرسنجي‌هاي ايسپا در سال‌هاي گذشته نشان مي‌دهد ميزان محافظه‌كاري مردم در سال‌هاي اخير در نظرسنجي‌هاي حضوري و حتي بعضا تلفني به ‌طور قابل‌توجهي كاهش پيدا كرده است. 
در اين بين شايد مساله مهم اين باشد كه يك نظرسنجي غيرعلمي چرا در اين حد وسيع بازنشر شده و به اصطلاح ديده مي‌شود. به نظر مي‌رسد يكي از فرضيات اين باشد كه وقتي موسساتي كه با روش‌هاي علمي نظرسنجي مي‌كنند نظرسنجي‌هاي خود را دراختيار افكار عمومي قرار ندهند باعث مي‌شود هر چيزي حتي اگر دقيق و علمي هم نباشد مورد توجه قرار بگيرد. 
پيش از اين اشاره شد كه نمي‌توان قضاوت 
يك دستي براي همه ابعاد دينداري در همه جوامع و از جمله جامعه ايران داشت و ضروري است هر بعد از دينداري به‌طور جداگانه مورد بررسي قرار بگيرد. در ادامه به توصيف وضعيت برخي شاخص‌هاي دينداري براساس پيمايش‌هاي علمي كه به صورت مصاحبه حضوري انجام شده است، پرداخته مي‌شود.
وقتي براساس پيمايش‌هاي علمي از سال 1353 تا 1395 برخي شاخص‌هاي مشترك مربوط به اعتقادات را مورد بررسي قرار مي‌دهيم به اين نتيجه دست مي‌يابيم كه در بعد اعتقادات اصلي دين يعني اعتقاد به خدا، پيامبر، معاد و اين‌گونه موارد، تغيير قابل‌توجهي در دينداري مردم ايران به وجود نيامده و از زمان حكومت قبل يعني سال 1353 تا سال 1395 تفاوت محسوس و معناداري وجود نداشته است. در حقيقت در حوزه اعتقادات اصلي دين، بيشتر شاهد ثبات در دينداري مردم ايران هستيم تا تغيير. معمولا طبق پيمايش‌هاي علمي بيش از 90درصد مردم مسلمان ايران به اين اصول ديني اعتقاد دارند. بنابراين از سال 1353 تا 1395 كه تقريبا فاصله زماني 42 سال مي‌شود، تغيير قابل‌توجهي از اين حيث به وجود نيامده است. 
در بعد تجربه ديني يعني رابطه شخصي انسان با خداوند مانند گذشته وضعيت مناسب و تقريبا از يك ثبات نسبي برخوردار است. در پيمايش سال 1395 بيش از 75درصد مردم به ميزان زياد و خيلي زياد احساس نزديكي به خداوند مي‌كردند در حالي كه اين ميزان در سال 1388 برابر با 63درصد بوده است لذا حتي شاهد افزايش تجربه ديني هستيم. 
در بعد علقه و عواطف ديني نيز وضعيت مناسب است به عنوان مثال در پيمايش سال 1395، 85درصد مردم گفته‌اند از كسي كه به پيامبر توهين كند به ميزان زيادي متنفرند. 86درصد گفته‌اند از كسي كه به قرآن توهين كند به ميزان زيادي بيزارند. تنفر از توهين‌كننده به پيامبر و قرآن در سال 1388 به ترتيب 91.4درصد 94.5درصد بوده است، لذا اگر چه وضعيت فعلي مناسب است اما به نظر مي‌رسد در اين بعد شاهد كاهش 6 تا 8درصدي هستيم. 
در بعد رفتارهاي مذهبي، شاخص نماز خواندن از سال 1353 تا 1395 با شيب بسيار ملايم كاهش پيدا كرده است. در همين راستا، وقتي افراد را به سه دسته تقسيم كرديم: 1- كساني كه هميشه يا اكثر اوقات نماز مي‌خوانند؛ 2- كساني كه بعضي اوقات نماز مي‌خوانند و 3- كساني كه اصلا نماز نمي‌خوانند؛ نتايج مقايسه‌اي نشان داد كه نسبت گروه اول در طول اين 42 سال از 83درصد به 76.8درصد تقليل‌يافته است ولي با اين حال عدد موجود وضعيت مناسبي را نشان مي‌دهد. 
در شاخص ديگري از بعد رفتارهاي مذهبي، يعني روزه گرفتن در ماه مبارك رمضان شاهد كاهش روزه‌داري در چند سال اخير بوده‌ايم. در سال 1394 در نظرسنجي ايسپا در روز 23 ماه رمضان 55درصد از پاسخگويان در شهر تهران اعلام كرده‌اند كه در حال حاضر روزه هستند. همچنين در سال 1397 نتايج نظرسنجي ايسپا نشان داد  52درصد مردم كل كشور هنگام نظرسنجي كه حدفاصل روزهاي 15 تا 18 رمضان امسال انجام شده بود در روز نظرسنجي روزه بوده‌اندكه اين عدد براي شهر تهران 41درصد بوده است. همين سوال در ماه رمضان 1398 و 1399 نيز تكرار شده و عدد روزه‌داري مردم تهران حدود 40درصد بوده است. 
شاخص حضور در مسجد و شركت در نماز جماعت وضعيت نسبتا نامناسبي را نشان مي‌دهد كه البته به‌رغم پايين بودن ميزان آن اما اين ميزان طي دو دهه گذشته نسبتا ثابت بوده است. مثلا در حالي كه در سال 1379 حدود 20.2درصد گفته بودند هميشه يا اكثر اوقات در نماز جماعت شركت مي‌كنند در سال 95 نيز تقريبا همين عدد به دست آمده است.
نكته قابل‌توجه آن است كه از سال 1379 تا 1395 دو شاخص رفتاري دينداري يعني شركت در مجالس روضه‌خواني و زيارت كردن اماكن مقدسه ميزان بالا و افزايشي را نشان مي‌دهد به‌طوري كه در طول اين دو دهه حدود 75درصد مردم اعلام كرده‌اند هميشه، اكثر اوقات يا گاهي اوقات اين اعمال را انجام مي‌دهند. 
در بعد پيامدي دينداري يا رعايت شرعيات و ترك محرمات نسبت به ساير ابعاد دينداري وضعيت اندكي متفاوت است. يعني مردم با اينكه به خدا اعتقاد دارند و مناسك ديني را هم انجام مي‌دهند اما در برخي شاخص‌ها التزام زيادي به رعايت برخي شرعيات مانند گوش دادن به برخي موسيقي‌ها كه طبق قرائت رسمي حرام است يا رعايت حجاب و... ندارند. مثلا در سال 1388 در پاسخ به سوالي با اين مضمون كه «به آهنگ‌هايي كه خوشم  بيايد گوش مي‌دهم فرقي نمي‌كند كه خواننده‌اش مرد باشد يا زن» 54درصد موافق و كاملا موافق بوده‌اند و 22درصد نيز در اين زمينه مردد بوده‌اند. در پاسخ به همين سوال در پيمايش سبك زندگي دانشجويان در سال 1393 كه توسط ايسپا انجام شده است حدود 70درصد با اين گويه موافقت كرده‌اند. يا در مورد شركت در مجالس رقص و آواز در سال 1388 در پاسخ به گويه «هرگز در مجالس رقص و آواز شركت نمي‌كنم» نزديك به 30درصد با اين گويه مخالفت كرده و 34درصد نيز در اين زمينه مردد بوده‌اند. 35درصد نيز با اين گويه موافقت كرده‌اند. در واقع به نظر مي‌رسد در اين عرصه با نوعي خوداجتهادي روبه‌رو هستيم كه با قرائت رسمي فاصله دارد. در مورد شاخص حجاب در پيمايش سال 1394 و 1397 ايسپا مشخص شد كه بين 40 تا 45درصد افراد جامعه پوشش چادر را مي‌پسندند كه در اين زمينه بين نسل‌هاي مختلف شكاف وجود دارد. با اين حال در همين بعد پيامدي دينداري يا همان شرعيات نيز وضعيت همه شاخص‌ها مثل هم نيست. به عنوان مثال در سال 1388 در مواجهه با جمله «بر سر سفره‌اي كه مشروب است نبايد نشست» 72درصد اعلام موافقت كرده‌اند. يا در پيمايش ملي سال 1395 در مواجهه با سوال «فرض كنيد به مراسم عروسي يكي از اقوام نزديك دعوت شديد و متوجه مي‌شويد بعضي‌ها در آن شراب يا نوشيدني الكلي مي‌خورند. در اين وضعيت شما چه كار خواهيد كرد؟» 53درصد گفته‌اند من نخواهم خورد اما به مهماني ادامه خواهم داد و 40درصد نيز اعلام كرده‌اند مهماني را ترك خواهم كرد. يا در شاخص ديگر در خصوص دست دادن با مردان يا زنان بيگانه، طبق نتايج پيمايش ملي سال 1388 حدود 71درصد صراحتا با اين موضوع مخالفت كرده‌اند. همين ميزان (71درصد) با پاسوربازي شرطي مخالفت كرده‌اند. 80درصد نيز تنفر خود را از قمار بازي اعلام كرده‌اند. 
آنچه مسلم است دينداري يك سازه و مفهوم كلان است كه ابعاد متفاوتي دارد و نبايد حكمي كلي در مورد دينداري يا بي‌ديني مردم صادر كرد. همچنين دينداري نسل‌هاي مختلف نيز لزوما شبيه به هم نيست و در برخي شاخص‌ها تفاوت نسلي مشهود است به اين ترتيب كه ميزان دينداري افراد بالاي 
50 سال به طرز معناداري بيشتر از افراد زير 30 سال است. به نظر مي‌رسد آنچه در مورد جامعه ايران شاهد هستيم نه كاهش ميزان دينداري بلكه تغيير نوع دينداري مردم به ويژه نسل‌هاي جوان‌تر جامعه است. به نظر نگارنده حركت به سوي مدرن شدن جامعه و به تبع آن افزايش سطح تحصيلات، شهرنشيني و ظهور رسانه‌هاي جديد است كه نسبي‌گرايي در تفسير و فهم دين را به همراه آورده است. با اين حال لازم است براي بررسي تحولات جديدتر در حوزه دينداري لازم است پيمايش‌هاي علمي طراحي و مجددا اجرا شود تا وضعيت حال حاضر دينداري جامعه دقيق‌تر برآورد شود.
سرپرست مركز افكارسنجي دانشجويان ايران (ايسپا)

 


   مفهوم دينداري يك سازه پيچيده است كه داراي ابعاد گوناگون است و صرف ارايه داده درخصوص يك شاخص نمي‌توان درخصوص كليت اين مفهوم در جامعه اظهارنظر كرد و مدعي شد جامعه به سمت بي‌ديني يا دينداري بيشتر در حركت است. بهتر آن است كه در اين باره وضعيت هر بعد را به‌طور جداگانه مورد بررسي قرار داد تا درنهايت مشخص شود كدام بعد دينداري در طول زمان روند ثابت، كدام بعد روند افزايشي و كدام بعد روند كاهشي داشته است، چراكه لزوما اين ابعاد در جهت يكساني ممكن است حركت نكند. 
   در سال 1388 در مواجهه با جمله «بر سر سفره‌اي كه مشروب است نبايد نشست» 72درصد اعلام موافقت كرده‌اند. يا در پيمايش ملي سال 1395 در مواجهه با سوال «فرض كنيد به مراسم عروسي يكي از اقوام نزديك دعوت شديد و متوجه مي‌شويد بعضي‌ها در آن شراب يا نوشيدني الكلي مي‌خورند. در اين وضعيت شما چه كار خواهيد كرد؟» 53درصد گفته‌اند من نخواهم خورد اما به مهماني ادامه خواهم داد و 40درصد نيز اعلام كرده‌اند مهماني را ترك خواهم كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون