وقتي تيمهاي آسيايي نقش بايرن را ايفا ميكنند
از لندن تا تهران
علي ولياللهي
تيمهاي ايراني در ليگ قهرمانان آسيا نتايج خوبي نگرفتهاند. در هفته پنجم شهرخودرو كه در هفته چهارم حذفش مسجل شده بود بالاخره توانست از تيم كرونازده الهلال كه بيش از 10 بازيكن اصلي خودش را دراختيار نداشت يك امتياز بگيرد. استقلال مقابل الشرطه عراق به تساوي رسيد تا در گروهي سه تيمي در رده آخر بايستد و تنها راه صعودش از گروه پيروزي مقابل الاهلي عربستان باشد. پرسپوليس هم بعد از دو برد خفيف مقابل التعاون جلوي الدوحيل با يك گل شكست خورد تا همانند استقلال راهي جز برد مقابل الشارجه براي رسيدن به مرحله بعد نداشته باشد. سپاهان نيز قبل از اينكه بازي پنجمش را با العين برگزار كند با تساوي دو تيم السد و النصر تقريبا از دور رقابتها كنار رفته بود و با تساوي مقابل تيم اماراتي حذفش رسمي شد. در اين وضعيت فاجعه تنها دلخوشي هواداران مخصوصا طرفداران سرخابيها شده نتيجه نگرفتن تيم رقيب. هواداراني كه نميتوانند موفقيت و پيروزي تيم محبوبشان را ببينند، منتظرند تيم حريف هم نتيجه نگيرد تا جشن بگيرند. باخت تيم رقيب در همه جاي دنيا اتفاقي خوشحالكننده براي هواداران است و به هيچوجه بار منفي ندارد. مشكل از جايي ناشي ميشود كه ناكامي رقيب تبديل شود به تنها دستاورد يك تيم و هوادارانش و اين شرايطي است كه مديران و مربيان و بازيكنان باعثش هستند. آنهايي كه بايد با تلاش چندبرابري و تمركز و سازماندهي رو به پيشرفت حركت كنند ولي بيشتر درگير حاشيه و اينستاگرام و كلكلهاي سطح پايين هستند. وضعيت دو تيم پرطرفدار پايتخت در ليگ قهرمانان آسيا يادآور وضعيت تيمهاي لندني مقابل بايرنمونيخ در چند سال گذشته بوده است. بايرن در همين يك دهه گذشته هر سه تيم مطرح شهر لندن يعني آرسنال و تاتنهام و چلسي را حداقل يكبار سلاخي كرده است. در فصل ۱۷-۲۰۱۶ ليگ قهرمانان اروپا بايرن در مرحله يكهشتم نهايي آرسنال را در دو بازي رفتوبرگشت ۱۰ بر ۲ شكست داد. اين نتيجه تا مدتها سوژه خنده طرفداران تيمهاي تاتنهام و چلسي بود. تيمهايي كه خودشان دستاورد قابلتوجهي در اروپا نصيبشان نميشد تا اينكه فصل گذشته ليگ قهرمانان رسيد. تاتنهام در مرحله گروهي و در خانه مقابل بايرن ۷ بر ۲ شكستي تحقيرآميز تجربه كرد تا وضعيتي شبيه به آرسنال پيدا كند. درنهايت نوبت به چلسي رسيد تا در مرحله يكهشتم در مجموع دو بازي رفتوبرگشت شكست ۷ بر يك را مقابل باوارياييها در كارنامهاش ببيند. طرفداران اين سه تيم حتي در ايران نيز با باختهاي سنگين دو تيم ديگر شوخي ميكنند و حريف را دست مياندازند بدون اينكه به نتايج تيم خودشان نگاه كنند. هيچ كدام زورشان نميرسد بايرن را شكست دهند و هيچكدام موفق نميشوند در اروپا نتيجه قابلتوجهي كسب كنند و تنها دلخوشيشان نتيجه نگرفتن تيم حريف شده است. ميتوان اينطور گفت كه در حال حاضر لندن، تهران شده و ليگ قهرمانان آسيا و تيمهاي آسيايي حكم بايرنمونيخ را دارند. ليگ قهرمانان آسيا ثابت كرده سطح فوتبال ايران در رده باشگاهي در حال سقوط است و اين جاي هيچگونه خوشحالي ندارد. همانطور كه شكست سنگين چلسي مقابل بايرن نبايد براي تاتنهاميهايي كه خودشان ۷ گل در يك بازي دريافت كردهاند، خوشحالكننده باشد. البته در اين بين يك فرق اساسي بين لندن و تهران و همچنين تيمهاي لندني با تيمهاي تهراني وجود دارد. آنجا هر تيمي قائم به ذات است و از جيب خودش خرج ميكند و همه تقصيرها را هم به گردن ميگيرد. چلسي بعد از شكست سنگين مقابل بايرن و حذف از يوسيال، امسال حسابي ولخرجي كرده تا ديگر هوادارانش شاهد شكستهاي سنگين تيم محبوبشان نباشند؛ تاتنهام و آرسنال نيز به همين شكل. تازه اگر مديران اين تيمها دست به تغييرات گستردهاي نزنند باز هم هواداران ميدانند تنها ميتوانند يقه مديران تيم خودشان را بگيرند و شكستهاي احتماليشان در بازيهاي آينده به خودشان برميگردد. در تهران ولي اوضاع فرق دارد. همين حالا بسياري از كارشناسان هم دقيقا نميدانند براي نتايج ضعيف تيمهاي ايراني در آسيا بايد چه كسي را مواخذه كنند. فوتبال دولتي؟ وزارت ورزش به عنوان متوليان سرخابيها؟ ضعف مديريت؟ نبود زيرساخت؟ بالا رفتن نرخ ارز و قانون جذب خارجيها؟ ناتواني فني كادر فني؟ بازيكنان؟ واقعا معلوم نيست. البته برخيها شبيه به محمد سيانكي گزارشگر بازي پرسپوليس- الدوحيل با قطعيت معتقدند داور بازي، شكست پرسپوليس را رقم زد و ايافسي به خاطر نفوذ قطريها به آنها جايزه ميدهد و هيچ تقصيري متوجه سرخها نيست. امروز چهارشنبه است و استقلال بايد در بازي مرگ و زندگي مقابل الاهلي قرار بگيرد. فردا پنجشنبه پرسپوليس بايد در همين وضعيت با الشارجه روبهرو شود. اين بازيها در حالي برگزار ميشود كه خطر نداشتن هيچ نمايندهاي در دور حذفي از رگ گردن به ما نزديكتر شده. اتفاقي كه آخرين بار در سال ۲۰۰۶ رخ داد و هيچ تيمي از كشورمان نتوانست راهي دور حذفي شود. البته سال گذشته هم تنها ذوبآهن توانست از ميان چهار نماينده فوتبال ايران به دور يكهشتم برسد و سرخابيها در همان دور گروهي با رقابتها وداع كردند ولي آن زنگ خطر را كسي جدي نگرفت و هواداران هم تنها به اينكه حريف سنتيشان هم از گردونه مسابقات حذف شده، قناعت كردند. حال اميدواريم دو تيم پايتخت در بازيهاي آخرشان واقعا حداكثر تلاششان را انجام دهند تا فوتبال ايران در دور حذفي تنها تماشاچي نباشد. بهترين حالت اين است كه هر دو تيم استقلال و پرسپوليس بتوانند راهي دور حذفي شوند و اگر چنين نشد صعود يكي از دو تيم هم غنيمت است. نبودن تيمهاي ايراني در دور حذفي بدون شك اعتبار فوتبال ايران را به شدت پايين ميآورد و اين ممكن است در سالهاي آينده روي تعداد سهميه باشگاههاي ايران در ليگ قهرمانان آسيا تاثير بگذارد. كاهش سهميهها يعني شانس كمتر تيمهاي ايراني براي حضور در آسيا و حضور كمتر يعني از دست رفتن يكي از معدود راههاي كسب درآمد ارزي باشگاهها. بايد بپذيريم كه اوضاع واقعا خطرناك است.