پاسخ نميدهم چون رييس هستم
علي ولياللهي
آخرين باري كه مسعود سلطانيفر به عنوان وزير ورزش و جوانان مقابل يك خبرنگار نشسته و به سوالات افكار عمومي پاسخ داده را كسي به ياد نميآورد. مسعود سلطانيفر جز اوايل دوران قبول مسووليتش و جز در موراد خاص كه همه مربوط به سالهاي گذشته ميشود تا به حال گفتوگوي مشخصي با رسانهها نداشته و عمده اخباراتي كه از او منتشر ميشود، برميگردد به يك: پخش صحبتهاي او در جلسات وزارت ورزش يا حضور در فدراسيونها، دو: گفتوگوهاي يك طرفه با روابط عمومي وزارت ورزش، سه: ايراد چند جمله كوتاه در حاشيه مراسمها نظير افتتاح يك ورزشگاه يا در نهايت پاسخگويي به سوالات خبرنگاران بعد از پايان جلسات هيات دولت. اين درحالي است كه دوران وزارت مسعود سلطانيفر بر ورزش كشور يكي از پرابهامترين دورههاي بعد از انقلاب به حساب ميآيد. در همين سه سال و نيم گذشته سلطانيفر در ماجراهايي نظير پرونده ويلموتس، خصوصيسازي سرخابيها، عزل و نصبهاي عجيب و غريب در باشگاههاي تحت نظارت وزارت ورزش، دخالتهاي سطح پايين در امور باشگاه نظير تماس تلفني براي انتقال يك بازيكن از باشگاهي به باشگاه ديگر، انتخابات شائبهدار در فدراسيونها و فعاليتهاي نزديكان و بستگانش مورد انتقادهاي جدي رسانهها قرار گرفته است. اين جدا از نحوه مديريت او در حوزه ورزش است. مصاحبههاي ورزشكاران المپيكي در چند ماه گذشته با رسانهها نشان ميدهد تقريبا هيچكدام از ورزشكاران از وضعيت خود رضايت ندارند. البته اين فقط به وزارت ورزش برنميگردد اما قطعا سلطانيفر به عنوان وزير ورزش در اين امر دخيل است. عدم پاسخگويي مسعود سلطانيفر به رسانهها در چند وقت اخير تبديل به يك عادت شده و اين مساله حتي بيشتر از اقدامات او در كنار همكاران و زيردستانش تاملبرانگيز است. اوضاع به گونهاي شده كه ملاقات با سلطانيفر در حد پيدا كردن جادوگر شهر از سخت به نظر ميرسد. تنها پيامي كه چنين شرايطي براي مخاطبان و رسانهها دارد اين است كه «من هر كاري دلم بخواهد ميكنم و به هيچكس هم پاسخگو نيستم.» بعد هم كه دوره 4ساله وزات تمام ميشود و خدا نگهدار! تقريبا يك ماه و نيم از زمان صدور راي پرونده ويلموتس و محكوميت چند صد ميلياردي فدراسيون فوتبال گذشته است و تنها واكنش سلطانيفر به اين ماجرا، شكايت در دادگاه CAS بوده كه آن هم معلوم نيست به كجا انجاميده. وزير ورزش در اين مدت به هيچ عنوان از نقش خود در آمدن ويلموتس حرفي نزده و پاسخش به سوالاتي نظير ارتباط با مركز فرهنگي هنري ايران هلند، اطلاع يا عدم اطلاع از دستمزد ويلموتس، بندهاي قرارداد و انتخاب سرمربي بعدي تيم ملي «سكوت» بوده است. همچنين تقريبا 4 سال است كه وزير ورزش قول ميدهد، سرخابيها خصوصي ميشوند ولي در حالي كه چيزي به پايان دوران وزارت ايشان نمانده حتي به آن نزديك هم نشديم. البته هر ازگاهي اخباري مبني بر دستور وزير در اين راستا منتشر ميشود كه به نظر بيشتر در جهت «ببينيد من دارم كاري انجام ميدهم» است. در همين مدت اعزام ورزشكاران به مشكل خورده است و مدالآوران از كمبود امكانات گلايهمند هستند. اخبار زيادي نيز از اعتراضات در انتخابات هياتهاي استاني ورزش به گوش ميرسد. وضعيتي كه سلطانيفر در پاسخگويي به افكار عمومي به وجود آورده بدون شك نميتواند متضمن پيشرفت ورزش باشد. اگر قرار باشد شخصي در جايگاه وزارت به شكل متكلم وحده سخن بگويد و بدون در نظر گرفتن انتقادات تنها به اجرايي شدن تصميمات خودش پايبند باشد، شرايط به همين شكلي ميشود كه ميبينيم. اميدواريم آقاي سلطانيفر در زمان باقيمانده از دوران وزارتش اين رويه را عوض كند و بابت چند سال مديريت خود در ورزش به اصحاب رسانه و مخاطبان پاسخگو باشد. اين پاسخگويي به طور قطع بسيار چالشبرانگيز خواهد بود و ميتواند پاسخ بسياري از سوالها را روشن كند.