اگر اين رويا تعبير نشود قطعا شاهد واكنش مثبتي در اقتصاد ايران نخواهيم بود.
چاره چيست؟ -حال پرسش اين است كه چاره چيست؟ آيا بايد به اميد انتخابات امريكا بمانيم؟ آيا راهحلي جز كمكهاي نقدي و سبدهاي كالا به بخش زير خط فقر جامعه كه امروز تعدادشان بيش از 5 دهك را شامل ميشود، وجود دارد؟
براي اين پاسخ بيمناسبت نيست كه رجوعي به شرايط مشابه كشور در دهه شصت داشته باشيم.
اداره كشور در سال با 4 ميليارد دلار!- اگرچه در 5 سال نخست انقلاب بهدليل افزايش قيمت نفت ناشي از بحرانها و موجودي انبارها و ذخاير ارزي وكالايي كشور، فشارهاي اقتصادي قابل تحمل بود اما به تدريج به خصوص از نيمه دوم جنگ در سال 1363، با كاهش شديد و ادامهدار قيمت نفت كه با توطئه دولتهاي عربي براي زمين زدن اقتصاد ايران در جنگ شكل گرفت، عملا درآمد ارزي كشور به حدود 8 ميليارد دلار در سال كاهش يافت كه نيمي از اين مبلغ هم صرف تامين نيازهاي ضروري جبههها ميشد و عملا كشور با 4 ميليارد دلار در سال اداره ميشد.
سيستم كوپني و پيامدهاي آن- طبيعي بود كه در اين شرايط مسوولان دولت مهندس موسوي، اولويت نخست را به تامين نيازهاي اصلي مردم به خصوص خوراك از طريق سيستم كوپني، دارو و مايحتاج ضروري صنايع انرژي كشور قرار دهند تا جريان عادي زندگي در پشت جبههها مختل نشود اما اكتفا كردن به اين اولويت موجب ميشد تا روزمرّگي و توقف كامل توسعه وسازندگي در كشور، تاثيرات رواني و اقتصادي خود را برجامعه برجا گذارد و با توجه به آينده مبهم و نامعلوم جنگ، چشمانداز ايران را تيره ترسيم كند.
بازكردن روزنهاي از اميد براي توسعه- در اين شرايط دشوار، جمعي از نخبگان كشور با محوريت آيتالله هاشميرفسنجاني كه در آنزمان عهدهدار مسووليت رياست مجلس شوراي اسلامي و با حكم امام فرمانده جنگ بوده و بهدليل سيستم پارلماني وقت نظام، عملا همزمان عهدهدار فرماندهي جنگ اقتصادي و نظامي محسوب ميشدند، تصميم گرفت براي باز نگه داشتن اميد به آينده ايران، فهرستي از پروژههاي راهبردي واولويتدار توسعه كشور را در قالب طرح شهيد رجايي تدوين كنند و منابع لازم براي اجراي اين پروژهها را با هر روش ممكن تامين نمايند كه اگر امكان توسعه همهجانبه كشور در آن شرايط سخت ممكن نيست، دست كم روزنه وكورسوي سازندگي حتي در اوج جنگ تحميلي وتحريمهاي جهاني براي آينده ايران مسدود نشود.
مقايسه شرايط امروز و آن روز- شرايط امروز ما اگرچه به لحاظ كاهش ارزش دلار و افزايش جمعيت كشور، بدتر از دهه شصت است اما اقتصاد امروز ايران داراي يك مزيت مهم شده كه آن جهش بزرگ در زيرساختهاي كشور در مقايسه با دهه شصت است. ميوه ايجاد ظرفيت بزرگ توليد فولاد، سيمان، انرژي و تجهيزات، نيروي انساني متخصص و دانش فني كه الزامات اصلي توسعه اقتصادي است در دوره سازندگي و دولتهاي بعد، امروز قابل برداشت است و ميتوان بدون اتكا به ارز و وارد كردن كالا، تجهيزات و دانش فني، بسياري از پروژههاي بزرگ عمراني در كشور را آغاز و به اتمام رساند.
نياز به فهرستي براي روزنه اميد امروز - مسوولان كشور اگر فراتر از درگيريهاي سياسي و جناحي، به اراده و اجماعي در جهت حل بحران اقتصادي كشور و خارج كردن اقتصاد ايران از ركود برسند، ميتوان فهرستي از پروژههاي راهبردي اقتصادي كه خصوصيات مشتركي داشته باشند را تهيه كرد ومانند طرح شهيد رجايي دهه شصت آن را به عنوان بازنگه داشتن روزنه اميد براي توسعه كشور عملياتي نمود.
خصوصيات پروژههاي روزنه اميد- عدم اتكا يا وابستگي ناچيز به خارج از كشور و مصرف ارزي پروژه، ايجاد اشتغال با ضريب بالا و به حركت درآوردن چرخ شغلي و اقتصادي كشور، امكان استفاده از منابع مالي خارج از بودجه محدود پروژههاي عمراني دولتي، سه شرط اصلي است كه بايد پروژههاي روزنه اميد از آن برخوردار باشند.
ايجاد شغل بهجاي يارانه نقدي و جنسي- امروز بخش بزرگي از دهكهاي جامعه وشايد اكثريت خانوادههاي ايراني، نيازمند يارانه نقدي و سبدهاي كالا براي تامين معيشت خود هستند، اما يكي از عوامل اصلي ايجاد اين نياز كه درهم شكننده عزت نفس و آبروداري ايراني است، بيكاري و عدم وجود شغل براي جوانان جوياي كار و پدران وفرزندان اين خانوادههاست واگر به متقاضيان كار، شغل آبرومندانهاي پيشنهاد شود، نياز بسياري از مردم بدون دريافت انفاق، صدقات وكمكهاي مومنانه و با حفظ آبروي شهروندان برطرف ميشود. بنابراين ميتوان از ظرفيت اين طرح براي ايجاد اشتغال و فقرزدايي پايدار استفاده كرد.
مهار نقدينگي هار- آيتالله هاشميرفسنجاني، يك دهه قبل، نقدينگي لجام گسيخته را به بيماري هاري در اقتصاد تشبيه كردند كه با حمله به بخشهاي مختلف اقتصاد كشور آنان را معيوب و زمينگير ميكند، امروز كه نقدينگي دوهزار بيليون توماني، با حمله به بازار ارز، مسكن، خودرو و ساير كالاها همه را معيوب و از تعادل خارج ساخته درستي اين سخن كاملا آشكار شده است. يكي از اهداف پروژههاي روزنه اميد بايد جذب بخشي از اين نقدينگي سرگردان باشد كه بايد با استفاده از مدلهاي سرمايهگذاري و الزام بخشهاي عمومي اقتصاد و سيستم بانكي صورت گيرد. تجربه موفق ساخت متروي تهران كه در سال 1365 و اوج جنگ تحميلي بدون بودجه دولتي و با سرمايهگذاري سيستم بانكي صورت گرفت، نشان ميدهد كه ميتوان پروژههاي راهبردي وملي را بدون استفاده از بودجه دولتي به نتيجه رساند.
اجماع مسوولان و همت واراده مشترك - رييسجمهور هفت سال قبل، با واژه و نماد كليد، دوران مسووليت خود را آغاز كرد اما امروز به نظر ميرسد دولت در هياهوي دعواهاي سياسي و بحرانهاي داخلي و خارجي، با انبوهي از قفلهاي بدون كليد مواجه است، كليد خروج كشور از اين بنبست، اجماع مسوولان وهمت و اراده مشترك براي حل مشكلات است، پروژههاي روزنه اميد، ميتواند بستر و پلتفرمي مناسب براي ايجاد فرآيند وحدت و اجماع مسوولان باشد به شرطي كه به آن فارغ از دعواها و درگيريهاي سياسي نگريسته شود.