• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4756 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۹ مهر

اگر پسيان به جاي رضاخان بود؟

كلنل و قزاق

سعيد كاوه

يكي از مهم‌ترين سوال‌ها در مورد اتفاقات سال‌هاي ۱۲۹۹ تا ۱۳۱۰ خورشيدي كه ذهن خيلي از تاريخ‌خوان‌هاي معاصر را به خود مشغول كرده اين است كه اگر به جاي رضاخان ميرپنج، كلنل محمدتقي خان پسيان توانسته بود بازوي نظامي تحولات ايران در آن سال‌ها باشد، سرنوشت ايران به چه شكلي رقم مي‌خورد و امروز با چه نوع حكومتي در ايران روبه‌رو بوديم؟ براي درك بهتر اين پرسش و پاسخ به آن ‌بايد مقايسه‌اي بين خاستگاه اجتماعي و شخصيت اين دو نفر داشته باشيم. در وهله اول اگر بخواهيم شناخت كلي از دو نيروي نظامي قزاق و ژاندارم در ايران آن سال‌ها داشته باشيم، كافي است نگاهي به معروف‌ترين نمايندگان اين دو قطب نظامي يعني رضاخان قزاق و كلنل پسيان ژاندارم داشته باشيم. ‬ هر دوي اين افراد ملي‌گرا، غير‌مذهبي و... بودند. با اين تفاوت كه رضا‌خان بعضا براي نيل به اهداف خود به يك‌سري از نمايش‌هاي پوپوليستي و عوام‌فريبانه مانند عزاداري و ماليدن گل به سر و صورت در ايام محرم روي مي‌آورد. نمونه‌هايي كه هرگز در شخصيت و وجنات كلنل ديده نمي‌شد. هم رضا‌خان و هم كلنل پسيان از سردمداران سنتي قاجار و نفوذ رجال و دوله‌ها در امورات مملكتي متنفر و بيزار بودند. رضاخان سواد و تحصيلات حداقلي داشت و فرهنگ عمومي او پايين و ابتدايي بود. هيچ تجربه سفر خارجي هم نداشت. در مقابل پسيان، تحصيلكرده، آشنا به فرهنگ اروپايي و خاورميانه و مسلط به زبان‌هاي عربي، فرانسه، انگليسي و آلماني بود. به معناي واقعي كلمه با معيارهاي همين امروز، يك روشنفكر تمام عيار. وطن‌پرستي و ايران‌دوستي پسيان از همان جواني و با مبارزاتي كه براي انجام اصلاحات و استقلال ايران كرد، از ‌جمله مبارزاتي كه در زمان رياست ژاندارمري همدان با نيروهاي بيگانه داشت، براي هيچ كس جاي كوچك‌ترين شكي باقي نمي‌گذاشت كه كلنل، ژاندارمي ملي‌گرا و وطن‌دوست است. در مقابل رضاخان تا قبل از ۱۳۰۰ خورشيدي، كوچك‌ترين فعاليتي در جهت وطن‌دوستي و يا وفاداري به ناسيوناليسم نوپاي ايراني نداشت. او جزو نيروهاي قزاقي بود كه از طرف حكومت در زمان محمد‌علي شاه و پس از بمباران مجلس براي سركوب قيام تبريز به سركردگي ستارخان به آنجا اعزام شده بود. اصولا نيروهاي قزاق باوري به مشروطه و اصول آن نداشتند و بدون شك پسيان به عنوان نماينده ملي مشروطه‌خواهي بسيار شايسته‌تر از رضاخان براي نمايندگي ملي‌گرايي بعد از ۱۳۰۰ بود. رضاخان قزاق بر خلاف پسيان به اصول اخلاقي پايبندي چنداني نداشت و همه او را دسيسه‌گري مي‌دانستند كه به هيچ اصولي پايبند نيست. زماني با استاروسلسكي روس توطئه مي‌كردند تا كلرژه طرفدار ايران را از سر راه بردارند و روز ديگر با ژنرال ديكسون براي خلاصي از شر استاروسلسكي نقشه مي‌كشيدند. رضاخان استعداد عجيبي در اتحاد موقت با كساني داشت كه حتي مخالف سياست‌هاي او بودند و همين راه صعود او را هموار مي‌كرد. برخلاف كلنل كه باور و ايدئولوژي مشخص و انسجام فكري داشت، رضاخان در سال‌هاي ۱۲۹۹ و ۱۳۰۰ تنها يك ماجراجوي نظامي بود. بي‌علاقگي او به اصول ملي و مردمي در سال ۱۳۰۳ با رد جمهوريت و قبول سلطنت كاملا اثبات شد.‬ رضاخان پس از كودتاي اسفند ۱۲۹۹ حتي با دستاويز شدن به ملي‌گرايي به عنوان ابزاري موثر در سركوب مخالفين داخلي و خارجي نتوانست برنامه‌اي منسجم براي ايران آشفته آن دوران ارايه دهد. در مقابل پسيان برنامه‌اي منسجم و واقع‌گرايانه براي حل مشكلات مملكت داشت و طرفداران پروپا قرصي براي خود در قالب يك حزب سياسي جمع كرده بود. رضاخان از تهران و پسيان از مشهد شروع به اجراي برنامه‌هاي خود براي ايجاد دولتي مقتدر و مورد نظر خود كردند. رضاخان در اين راستا كوچك‌ترين ترديدي براي به ‌كار گرفتن نيروهاي ضد دولتي مانند روساي قبايل به خود راه نداد. بالعكس پسيان از فساد و فاميل‌بازي در فعاليت‌هاي اجتماعي ايران بيزار بود. او كه فردي تحصيلكرده و نظامي آموزش ديده و كاركشته‌اي بود از روش‌هاي ترفيع نظامي بي‌‌نظم و قاعده خشنود نبود. رضاخان زيركي حيرت‌آوري در تطميع مالي افراد و جلب حمايت‌هاي سياسي و مالي داشت و خود او در سال‌هاي بعد، ثروت شخصي و كلاني قابل قياس با ثروت دولت در حال محو قاجار براي خود اندوخت. ‬
با اين توصيفات مي‌توان بيشتر به پاسخ اين سوال فكر كرد كه اگر در دهه‌هاي ۱۳۰۰ و ۱۳۱۰، رهبري نظامي مملكت به دست كلنل پسيان يا افسر ژاندارم ديگري سپرده شده بود، تاريخ ايران در سال‌هاي بعد تا چه حد مي‌توانست متفاوت باشد.‬ آيا عدم توفيق پسيان در به دست گرفتن كنترل حكومت در خراسان با تمامي حواشي مطرح در مورد اقدام او در جهت خودمختاري اين خطه به معناي از دست رفتن يك فرصت تاريخي براي بسط قدرت او به مناطق ديگر ايران و ايجاد كشوري مستقل و منسجم در قياس با تركيه آن روز است؟ ‬ شناخت عميق‌تر نسبت به افكار و عقايد كلنل محمدتقي خان پسيان، محمد خياباني، ميرزا كوچك‌خان جنگلي و قياس قيام‌هاي آزاديخواهانه آنها با برچسب‌هاي جدايي‌طلبي و تجزيه ايران در آن سال‌هاي پر از آشوب و قياس آن با آنچه در فكر و عمل رضاخان گذشت، شايسته تحقيق و بررسي‌هاي مفصل‌تري براي زدودن غبار تحريف از عملكرد اين افراد و جريانات آن روزگاران اين سرزمين است.‬

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون