اظهارات قابلتوجه نماينده «دلفان و سلسله» در انتقاد از پسفرستادن واكسنهاي اهدايي به مجلس
آقاي نماينده، تا حالا كجا بوديد؟
بنفشه سامگيس
جنجال تقديم رايگان 1500 دوز واكسن آنفلوآنزا به مجلس به جاي توزيع در مراكز بهداشت، هنوز نخوابيده و خوانندگان و شنوندگان خبر توزيع پنهاني دارويي كه بايد در اولين نوبت، به دست زنان باردار و بيماران خاص و سالمندان نيازمند ميرسيد اما از بهداري مجلس و براي اهدا به نمايندگان «غير نيازمند» سر درآورد، هنوز در شوك دور زده شدن توسط وزارت بهداشت هستند كه روز سهشنبه، نماينده «دلفان و سلسله» براي توجيه اقدام وزارت بهداشت دست به كار شد و از جايگاه يك «قرباني» خدمت به مردم، تلاش كرد اهداي 1500 دوز واكسني كه پيش از ارسال به ساختمان وزارت بهداشت در شهرك غرب، راه كج كرده بود و سر از ساختمان مجلس در بهارستان درآورده بود را، يك اتفاق عادي جلوه دهد كه ظاهرا هم اقدامي عادي بوده و مردم در همه اين سالها بيخبر بودند كه اهدايي وزارت بهداشت به نمايندگان مجلس، چه رقم و چه ميزان است چون همان روز پنجشنبه هم مسوولان وزارت بهداشت، گفتند روال چند سال گذشته و حتي در زماني كه مجلس در احاطه اصلاحطلبان بوده هم، اينگونه پيش رفته كه واكسن آنفلوآنزا، قبل از رسيدن به دست مردم عادي، به نمايندگان مجلس تقديم شود.
اما پيش از بازخواني صحبتهاي نماينده «دلفان و سلسله»، انگار لازم است يك ابهام در ذهن خودمان تجزيه شود؛ هيچ سالي جز امسال(حتي در ماههاي پاياني دولت دهم كه اوج تحميل تحريمهاي پيش از «برجام» بود و روساي بسياري از بيمارستانها، ناچار شدند اتاق عمل بيمارستانهايشان را يا تعطيل كنند يا به مردم بگويند به شرطي انجام عمل جراحي را قبول ميكنند كه تمام تجهيزات مصرفي موردنياز بيمار، توسط همراهانش خريداري شده و به بيمارستان تحويل داده شود) كمبود دارو، كمبود ارز، تورم، گراني كالاهاي اساسي، بيپولي دولت، رشد ساعت به ساعت شبكههاي دلالي و احتكار و تقلب، به اين شدتي كه امروز؛ 9 مهرماه 1399، شاهد هستيم، در هم گره نخورده بود. شرايط امروز، يك جاده يكطرفه با آسفالت يكدست است كه راكب همه اين بدبختيها(كه حالا مثل يك ساختمان متروك نيمهكاره، آوارش ذرهذره بر سر مردم ميريزد تا مبادا، همه، يك جا و درجا بميرند) سوار كه شد، بدون دستانداز ميرسد تا خط برد و پايان. خوش به حال ما كه زندهايم و اين روزگار خوش را شاهديم و كسي بعدها نميتواند از اوضاع سال 1399 ادعاي مشاهده بلبلان بيغم آوازخوان در مرغزار داشته باشد و تاريخ را هر طور دلش خواست به نسل بعد از ما قالب كند.
اما نماينده «دلفان و سلسله» چه گفته بود كه صحبت اينطور به درازا كشيد؟
يحيي ابراهيمي كه ظاهرا از اميدواران به دريافت واكسن آنفلوآنزاي رايگان بوده اما وقتي به دنبال جنجال رسانهاي، بهداري مجلس ناچار ميشود كل هدايا را به هديهدهندگان پس بدهد و نمايندگان اميدوار را، از دريافت اولين هديه حوزه سلامت مأيوس ميكند، دو روز قبل، در گفتوگويي با خبرگزاري «ايلنا»، كفه ترازو را به نفع رفقاي خود در خانه ملت چرب ميكند و با انتقاد از همه واكنشهاي منفي نسبت به هبه بيدليل وزارت بهداشت و اولويتدهي توزيع يك داروي حياتي و ناياب براي افرادي خارج از اولويتهاي پزشكي ميگويد:«نمايندگان مجلس هم در گروههاي پرخطر قرار ميگيرند چون در بازديدهاي ميداني، ارتباط تنگاتنگي با مردم دارند و اگر آنها بيماري مزمني داشته باشند، ممكن است نياز به دارو پيدا كنند. اين حاشيهسازي براي مجلس شوراي اسلامي، عقلاني، منطقي و اخلاقي نيست. نبايد جنجال درست شود كه آي نمايندگان مجلس بردند و خوردند! يك واكسن آنفلوآنزا ۱۰ الي ۲۰ هزار تومان بيشتر نيست؛ يعني يك نماينده نميتواند در سال 20 هزار تومان براي خودش هزينه كند كه اين حواشي را مطرح ميكنند؟رسانهها نبايد به اين حرفها گوش كنند؛ خدا وكيلي به اين شكل نيست. از ابتداي انقلاب تا اكنون، مجلس 1300 نفر پرسنل بالاي ۶۵ سال و داراي بيماري مزمن و سرطاني دارد اما مجلس به جاي اينكه بيايد براي مردم توضيح دهد، واكسنها را پس ميفرستد! بايد براي مردم روشنگري شود كه چه اتفاقي افتاده؛ اين مردم فهيم هستند و متوجه ميشوند چه اتفاقي رخ داده است. نمايندگان مجلس بايد سالم باشند تا بتوانند خدمت كنند، اگر آنان بيمار شوند چه كسي ضرر ميكند؟»
اينكه حرفهاي اين نماينده، چه تعبيري در ذهن آدم تداعي ميكند بماند براي فضايي خارج از محيط روزنامه كه ناچاريم در قلم، حرمت خوانندگان را حفظ كنيم. ولي عجالتا ميشود اينطور جواب نماينده مردم دلفان و سلسله را داد و ابراز همدردي با ساكنان اين دو منطقه محروم از توابع استان لرستان را هم به وقتي ديگر موكول كرد:
1- نماينده محترم، شما از يك استان محروم و به نمايندگي از مردمي به مجلس راه پيدا كردهايد كه فعلا، در اولين سطور جدول نرخ بيكاري كشور ايستادهاند. بنا به گزارش مركز آمار و ضرايب محروميت مصوب هيات دولت، دلفان و سلسله، نواحي محرومي هستند كه حداقل، ظرف دهه گذشته، مهمترين مشكل مردمشان، بيكاري بوده. جنابعالي هم در اولين روزهايي كه به تهران رسيديد و در ساختمان بهارستان مستقر شديد، اذعان داشتيد كه از جمعيت 220 هزار نفري حوزههاي انتخابيه شما 20 هزار خانوار، جوان بيكار دارند. تحليل وضعيت كل استان از بابت گرفتاري چند ساله در گرداب بيكاري و محروميت، بماند براي فرصتي ديگر. ولي شما چرا آقاي ابراهيمي؟ شما كه از يك منطقه محروم آمدهايد چرا مثل متهمان دادگاههاي ارزي حرف ميزنيد و رقم 10 هزار تومان و 20 هزار تومان براي يك واكسن را ناقابل و ناچيز ميبينيد؟ البته قطعا اين خوار شمردن 10 هزار تومان و 20 هزار تومان وجه رايج كشور، از طبع بلند شما سرچشمه ميگيرد ولي شما كه احتمالا، بينياز و رها از تعلقات دنيوي، چنين نگاه نازلي به ارزش پول ملي كشور داريد، حتما ميدانيد كه 10 هزار تومان، يعني پول 3 عدد نان سنگك يا پول 15 عدد نان تافتون يا پول 12 عدد نان بربري. آقاي ابراهيمي، مددجويان كميته امداد را كه ميشناسيد حتما؛ همان يك ميليون و 543 هزار خانوادهاي كه خواسته يا ناخواسته، از عرش به فرش افتادهاند و سالهاست با خو كردن به رقمي بسيار ناچيز تحت عنوان «مستمري»، زندهاند. رييس پيشين كميته امداد(سيدپرويز فتاح) با آنكه زماني وزير بود و عضوي از هيات دولت بود و ارج و قرب «عضو كابينه بودن» داشت، هميشه از به زبان آوردن عدد مستمري پرداختي به مددجويان، شرم ميكرد بس كه اين رقم، دور از ما به ازاهاي زنده ماندن و رفع نيازهاي اوليه بود. شما كه نماينده هستيد بايد خيلي بهتر بدانيد كه امروز، مددجويان كميته امداد با چه رقمي گذران حيات ميكنند؛ بنا به آخرين اعلام رييس كميته امداد، مستمري يك خانواده يك نفره در سال 1399 مبلغ 282 هزار تومان، 2 نفره 492 هزار و 500 تومان، 3 نفره 661 هزار و 500 تومان، 4 نفره 851 هزار و 500 تومان و 5 نفر و بالاتر 987 هزار تومان است. اين را هم حتما ميدانيد آقاي ابراهيمي كه چه كساني مددجوي كميتهامداد ميشوند و بهرهمندي از حمايت اين نهاد، چقدر دشوار است و هيچ پارتي و رانتي هم نميتواند از ديوارهاي چند لايه ساختمان نوساز ميدان آزادي رد شود و خداي ناكرده، پرونده جعلي، لاي باقي پروندههاي مددكاران كميتهامداد رد كند. اينكه چرا براي شما 10 هزار تومان و 20 هزار تومان، در حد يك سكه توجيبي هم قدر و ارزش ندارد، بماند براي بعد، ولي همين 10 هزار تومان و 20 هزار تومان ناقابل را با مستمري پرداختي به مددجويان كميته امداد برابري دهيد تا به اعداد جالبتوجهي برسيد؛ بسياري از خانوادههاي تحت پوشش كميته امداد، تنها دريافتيشان براي زندگي، همين مستمري است و به عمرشان، خواب هيچ هديهاي از ستادهاي دولتها را هم نديدهاند. يك خانواده يك نفره تحت پوشش كميته امداد، براي آنكه اين مستمري را تا نوبت بعدي دريافت و تا آخر ماه برساند، حق دارد روزانه حداكثر 9400 تومان خرج كند، خانواده 2 نفره، حداكثر روزانه 16 هزار و 416 تومان، خانواده 3 نفره، حداكثر روزانه 22 هزار و 50 تومان، خانواده 4 نفره حداكثر روزانه 28 هزار و 383 تومان و خانواده 5 نفره و بالاتر حداكثر روزانه 32 هزار و 900 تومان. آن 10 هزار تومان و 20 هزار تومان كه به چشم شما، حقير آمد، سقف بَرج روزانه خانوادههاي يك نفره، 2 نفره و 3 نفره تحت پوشش كميته امداد است. اگر تا الان هم نميدانستيد، فراوان خانوادههايي هستند در اين كشورِ خوابيده روي منابع غني نفت و گاز كه با روزي 10 هزار تومان و 20 هزار تومان زندگي ميكنند آن هم در اين دو دهه كه به شكرانه نعمت پروردگار، اقتصاد شكوفايي هم نداشتهايم كه سر سوزني اين بار محروميت آب برود، فقط شاهديم كه جمعيت «محرومها و گرسنهها» در جدولهاي دولتي، روز به روز رديفهاي بيشتر و فشردهتري را پر ميكنند. شنيدم كه پايه حقوق نمايندگان مجلس حدود 5 ميليون تومان و مجموع دريافتي(غير از مزاياي رنگارنگ كه در طول سال از دوستان و هواداران دريافت ميكنند) حدود 10 ميليون تومان است. كاملا به شما حق ميدهم كه اين 10 هزار تومان و 20 هزار تومان به چشم شما رقم بيمقداري باشد چون شما و خانوادهتان با اين رقم دريافتي رسمي، اين امكان را داريد كه روزانه بيش از 330 هزار تومان، يعني دهها برابر همان معادل مجاز يك مددجوي كميته امداد، خرج كنيد. مصداق آن مثل معروف است كه ميگويد، اگر ما به يك فرد نيازمند 20 هزار تومان كمك كنيم، گوش فلك را كر ميكنيم كه «ما 20 هزار تومان كمك كرديم» اما اگر به فرش احتياج بيفتيم و از راه رسيدهاي، 20 هزار تومان كف دستمان بگذارد، رسواي خاص و عامش ميكنيم كه «خجالت نكشيد فقط 20 هزار تومان كمك كرد؟»
اين مثل، مصداق همان حرف شماست ولي كاش همين اول راه سياستمداري، با مردم روراست باشيد و صادقانه بگوييد كه آيا در همان حوزههاي انتخابيه شما، مردمي بيشمار را نميشناسيد كه به همين 10 هزار تومان و 20 هزار تومان كه به چشم شما ناقابل است محتاج باشند و شما وقتي اين رقم خيلي خيلي «ناچيز» را در جيبشان گذاشتيد، در كارنامه خدمتي خود ثبت كنيد كه يادگار بماند براي آيندگان؟
2- آقاي ابراهيمي، نماينده مجلس، هيچ اولويتي بر مردم عادي ندارد. نماينده مجلس، بر سالمند و زن باردار و فرد بيمار كه اصلا ترجيحي ندارد. خودتان در همين گفتوگو با خبرنگار ايلنا، جواب خودتان را دادهايد وقتي گفتهايد:«سالانه به افرادي كه در سنين بالا قرار دارند، از بيماريهاي مزمن كليوي و قلبي رنج ميبرند، كورتن استفاده ميكنند و به افرادي كه داراي سيستم ايمني ضعيف هستند، توصيه ميشود واكسن آنفلوآنزا بزنند كه بعد از تزريقش معمولا يا نميگيرند يا اگر هم بگيرند به شكل ضعيفش ميگيرند.»
تعداد همين بيماران كه جيبشان هم خالي است و تنگدست هستند، در جامعه ما آنقدر زياد است كه اگر ارفاقي هم باشد در اين صف طويل محرومان، قطعا نوبت نبايد به نماينده مجلس برسد. اصلا نماينده مجلس با حقوق 10 ميليون توماني، چرا بايد براي دريافت واكسن رايگان محق باشد و اول صف هم بايستد؟ انشاءالله به حقالناس و حرمت بيتالمال اعتقاد داريد. اين واكسنها، از پول بيتالمال خريداري شده و بايد در اولين اولويت هم براي همان عوامي مصرف شود كه شما قرار است بلندگوي صداهاي ناشنيدهشان باشيد. اين، سيره مولاي ماست كه هر قدم راحتي را آخرين نفر بود كه برميداشت چون اولي بنا به ايمان و اعتقادش، مردم بودند و به اين سيره هم انشاءالله در آشكار و خفا معتقد و پايبند هستيد كه از گزينش دشوار «تاييد صلاحيت نامزدهاي انتخابات مجلس» با موفقيت رد شدهايد. با وضعيت دريافتي هم كه از حالا تا 4 سال آينده در جايگاه نماينده مجلس داريد، لكه «معسر» بودن به قباي شما نميچسبد. اجازه بدهيد همان مردمي كه ميگوييد «بيمار مزمن» هستند و ممكن است شما را هم بيمار كنند، همان مردم در صف اول دريافت واكسنهاي رايگاني قرار بگيرند كه به مجلس هديه شد و روي جعبهاش هم مهر «غيرقابل فروش نقدي» خورده بود.
3- حرف آخر اينكه آقاي ابراهيمي، با اين جملهاي كه گفتيد، همين جمله كه «واكسن آنفلوآنزا 10 هزار يا 20 هزار تومان بيشتر نيست»، گراي يك تخلف در وزارت بهداشت هم داديد. مسوولان وزارت بهداشت در تمام اين هفتهها اصرار داشتهاند كه قيمت واكسن آنفلوآنزا براي نيازمندان و در مراكز بهداشت، صفر است و در داروخانه هم، 42 هزار و 500 تومان. وزير بهداشت هم هزار جور قسم تا به حال خورده كه هيچ نفعي از وزارت نبرده؛ چه مادي و چه معنوي. حالا شما اين افشاگري را كرديد كه قيمت واكسن آنفلوآنزا، 10 هزار يا حداكثر 20 هزار تومان است و مردم، حالا فهميدهاند كه پس باقي، هر چه هست، سود ذينفعاني است كه نميخواهند دستشان پيش مردم رو شود. اين غيرت شما بود كه اجازه اين افشاگري را داد كه دست مسوولان وزارت بهداشت را رو كنيد و به مردم صادقانه بگوييد كه وزارت بهداشت و مسوولانش، از هر واكسن،
10 هزار يا 20 هزار تومان در جيب خودشان ميگذارند. آفرين به شما. آفرين به اين عزم راسخ براي ايستادگي در مقابل ناحق و فساد و رانت و سينهاي كه براي گرفتن حق مردم سپر شده است. تا حالا كجا بوديد آقاي ابراهيمي؟