مرگ هنرمند نه كاريستخُرد!
فريدون مجلسي
چند روز پيش با ناباوري در روزنامه خواندم كه اكبر عالمي هنرمند برجسته فيلم و سينما و مستندساز و مفسر سينمايي كه با احساس وظيفه هنري، در 75 سالگي، براي تهيه فيلمي مستند درباره تلاس گروه پزشكي در مبارزه با كرونا و درمان بيماران با تيم چهار نفرهاش و به خيال خودشان با تجهيزات ايمني و رعايت دستورالعملها يا پروتكلهاي بهداشتي در يكي از بيمارستانهاي ويژه درمان كوويد19 حضور يافته بودند، خودش و تيمش اسير اين بيماري پليد شده است. خبر حكايت از اين داشت كه جوانان تيم شرايط مناسبي دارند اما بيماري خودش وخامت بيشتري يافته و ناچار به نصب دستگاه كمك تنفسي شدهاند. بسيار متاثر و نگران شدم. آشنايي با او را مديون شادروان خسرو سينايي بودم كه عالمي با وجود دانش و تخصص هنرياش همواره رعايت او را در جايگاه يك پيشكسوت ميكرد. ديدارهاي بيشتر خصوصا در خانه هنرمندان را مديون سينايي بودم كه در برقراري روابط اجتماعي در حاشيه مراسم سينمايي خانه هنرمندان يا جمع كردن دوستانش به بهانههاي مختلف خصوصيتي محوري داشت.
جاي تاسف است كه در ماهاي اخير در حالي كه اندوه درگذشت دوست شاعرش محمدابراهيم جعفري بود، خودش نيز در محيط بيمارستان دچار كرونا شد و درگذشت و چند روز بعد منوچهر طياب، دوست ديرين ايام تحصيلش در اتريش درگذشت و اكنون با درگذشت اكبر عالمي گويي آن حلقه دوستانه ناگهان فرو پاشيد.
اكبر عالمي زندگياش را از كودكي با اتكا به نفس خودش ساخته بود. بعد از ديپلم وارد خدمت در اداره هنرهاي زيبا شده بود و با خدمت در لابراتوار سينمايي آن اداره كه بعدا به وزارت فرهنگ و هنر تبديل شد، به فنون سينماي حرفهاي آشنا و علاقهمند شد و در همان زمان به تحصيل ادبيات انگليسي در دانشگاه ادامه ميدهد و به زبان انگليسي كاملا مسلط ميشود. تسلط بر زبان موجب ميشود بتواند از فرصتهاي مطالعاتي و آموزشي در امريكا و اروپا در رشتههاي مختلف سينمايي و ظرايف و تكنيكهاي سينمايي تحصيل و تجربه اندوزي كند.
در رشته انيميشن از همكاري با هنرمنداني مانند نورالدين زرين كلك و مرتضي مميز ميآموزد و برخوردار ميشود. عالمي هنرمندي دانشمند، فروتن، مودب، هميشه آراسته و بسيار خوشچهره و محترم بود. علاوه بر تدريس در مقام استادي در فنون و رشتههاي سينمايي، استاد زبان انگليسي تخصصي و استاد فن بيان و گويندگي بود. درباره زبان فارسي پاك و درست خصوصا در مقام گويندگي و بيان تعصب داشت. معتقد بود كه يك گوينده بايد داراي سواد و اطلاعات عمومي فوقالعاده باشد و خودش از چنين موهبتي برخوردار بود.
عالمي معتقد بود كه در كار سينما و هنر بازنشستگي معني ندارد. اين خصوصيت درباره خودش و دوست و همكارش خسرو سينايي به راستي صادق بود. آنان تا آخرين روز زندگي پروژهاي سينمايي را در دست اجرا داشتند و عالمي چنان كه در آغاز يادداشت گفته شد، در حقيقت تا آخرين نفس در راه انجام وظيفه هنري فداكاري و جان شيرين را فداي اين راه كرد. اگر قربانيان كادر درماني كرونا را شهيد ميناميم، اكبر عالمي نيز در همين قالب قرار ميگيرد. نامش جاودان باد.