به بهانه محروميت يك ورزشكار ژاپني بابت خيانت به همسرش
آيا ورزشكار بايد الگوي اخلاقي باشد؟
علي ولياللهي
تا همين هفته گذشته خيليها فكر ميكردند اخراج و محروميت يك ورزشكار به خاطر رفتار نادرست خارج از حيطه ورزش(در زندگي خصوصي) فقط در كشور ما اتفاق ميافتد، به همين دليل اتفاق مشابهي كه در ژاپن رخ داد براي رسانهها و مخاطبان جالبتوجه شد؛ هم از اين منظر كه مشابهتهايي در اين ميان پيدا شد و هم به خاطر اينكه ژاپن براي مردم ايران هميشه نمادي از «قاعدهمند بودن در تمام امور» شناخته شده است.
رفت و آمد به هتل عشق!
چند روز پيش روزنامه واشنگتنپست خبر داد يك ورزشكار معروف ژاپني به دليل مسائل اخلاقي از تيم ملي كشورش كنار گذاشته شده است. اين شخص دايا ستو، شناگر معروف ژاپني و برنده ۴ نشان طلاي جهان در ماده ۲۰۰ متر و برنز المپيك ريو در ماده ۴۰۰ متر است. فدراسيون شناي ژاپن بعد از اينكه رابطه غيراخلاقي ستو توسط يكي از نشريات زرد ژاپن رسانهاي شد اين تصميم را گرفت. ستو كه متاهل و داراي دو فرزند است چندينبار به هتلي به نام «هتل عشق» رفتوآمد كرده بود.
ستو بعد از افشاي روابطش در بيانيهاي به اين مساله واكنش نشان داد و گفت:«ميخواهم صادقانه توجه كامل خود را به شنا نشان بدهم تا بتوانم اعتماد خانوادهام را كه با رفتار غيرمسوولانه خود به شدت صدمه ديده، جلب كنم و مورد قبول خانواده همچنين شما به عنوان شناگر قرار بگيرم.» ستو ۲۶ ساله ابتدا از مقام كاپيتاني تيم ملي شناي كشورش كنارهگيري كرد و حالا همه قراردادهاي مالي با كمپاني All Nippon Airways و تمام حمايتهاي كميته ملي المپيك و فدراسيون شناي كشورش را از دست داده است. با اين حال او قانونا به دليل كسب سهميه مسابقات المپيك توكيو ميتواند در اين رقابتها حاضر شود. ستو سال ۲۰۱۹ موفق به كسب طلاي جهان در ماده ۲۰۰ متر شده و همين سهميه او را قطعي كرده است. با اين حال و با توجه به اتفاقات پيش آمده حضور او در رقابتهاي المپيك در هالهاي از ابهام قرار گرفته است.
لكهدار كردن آبروي ژاپن
واكنش مقامات ورزش ژاپن به رفتار شناگر معروف خود، اتفاق تازهاي نيست. در سالهاي گذشته ورزشكاران زيادي در كشور ژاپن به دليل رفتارهاي خارج از قواعد خود با محروميتهاي سنگين مواجه شدهاند. گفته ميشود آنچه براي مقامات ورزش اين كشور اهميت دارد «لكهدار كردن آبروي ژاپن در مجامع بينالمللي» است و براي اين كار مجازاتهاي سنگيني درنظر گرفته ميشود. در سال ۲۰۱۴ فدراسيون شناي ژاپن در بازيهاي آسيايي ۲۰۱۴ ناويا توميتا را به دليل دزديدن دوربين حرفهاي يك عكاس در كنار استخر و در حاشيه مسابقات به ۱۷ ماه تعليق محكوم كرد. در بازيهاي آسيايي جاكارتا ۲۰۱۸ نيز 4 نفر از اعضاي تيم بسكتبال مردان ژاپن بعد از ورود به هتل و ملاقات با 4 زن روسپي از اردو اخراج و به خانه فرستاده شدند. آنها بعدا مدت يك سال از همراهي تيم ملي محروم شدند. در همان سال فدراسيون قايقراني ژاپن، ياسوهيرو سوزوكي را بعد از اعتراف به ريختن موارد استروييددار در نوشيدني حريفش با جريمه وحشتناك 8 سال محروميت روبهرو كرد. دو سال قبل از اين نيز كنيچي تاگو بازيكن مليپوش ژاپن در رشته بدمينتون پس از باختن نزديك به ۱۰۰ هزار دلار در قمارهاي غيرقانوني ژاپن از تيم ملي كنار گذاشته شد. البته بايد درنظر داشت در كشور ژاپن اكثر انواع قمار ممنوع به حساب ميآيد. گرچه در تمامي رخدادهاي ذكر شده مساله «لكهدار شدن آبروي ژاپن» را ميتوان به وضوح ديد اما رفتارهاي ورزشكاران از لحاظ شكلي با هم تفاوتهاي زيادي دارد. دزديدن دوربين با باختن پول در قمار، پولي كه شخص خودش به دست آورده همه جاي دنيا دو واكنش متفاوت را برميانگيزد. اولي دزدي است و دومي احتمالا حماقت. با اين حال مقامات ورزش ژاپن واكنشهاي يكساني نسبت به اين دو اتفاق و اتفاقاتي از اين دست نشان ميدهند. سوالي كه به وجود ميآيد اين است كه دايره حريم خصوصي ورزشكار كجاست و آيا او بابت عضويت در تيم ملي كشورش بايد براي هر رفتار خود پاسخگو باشد؟ اين سوال در مورد اخير ستو بيشتر برجسته ميشود، چراكه گرچه كار او مشابه كار مليپوشان بسكتبال ژاپن بوده اما زمان آن تفاوت دارد. به اين معنا كه در همه كشورهاي دنيا ورزشكاري كه حين اردو چنين رفتاري از خودش بروز ميدهد با محروميت و اخراج مواجه ميشود. به عنوان مثال همين اواخر جيدون سانچو و ميسون گرينوود دو ستاره جوان تيم ملي انگليس در اردوي تيم ملي كشورشان در ايسلند با يك مدل ايسلندي رابطه برقرار كردند و هر دو بلافاصله از تيم اخراج شدند. اما اگر سانچو و گرينوود در خارج از اردو دست به چنين كاري ميزدند هيچ مجازاتي در انتظارشان نبود. پس شايد اينطور به نظر برسد كه عرف هر جامعه و قوانين هر كشور در اين امر دخيل است.
ف. ك معروف!
خيلي از اهالي ورزش و كساني كه به خصوص فوتبال را در ايران دنبال ميكنند بعد از شنيدن خبر اخراج شناگر ژاپني به ياد نمونههاي وطني افتادند. در حوزه فوتبال سالهاست كميته اخلاق فدراسيون با استناد به منشور اخلاقي رفتار فوتباليستها را در خارج از مستطيل سبز زير نظر دارند و بعضي از چهرههاي مطرح به دليل برخي رفتارها با محروميتهايي مواجه شدهاند. منشور اخلاقي و رفتاري در فوتبال ايران سال ۱۳۸۷ به تصويب هيات رييسه فدراسيون فوتبال ايران رسيد تا مسائل فوتبال ايران را با فرهنگ اسلامي ايراني انطباق دهد. يكي از معروفترين محرومان منشور اخلاقي «ف.ك» يكي از مربيان ليگ برتري بود كه در ميانه فصل رخ داد. البته او تا مدتها در رسانهها ف. ك معرفي ميشد. كاظمي خودش معتقد بود به خاطر حضور در يك عروسي دچار محروميت شده بود و بارها در رسانهها نسبت به اتفاقات پيش آمده، انتقاد كرد. عزيز محمدي، رييس وقت سازمان ليگ نيز در پاسخ به كاظمي گفته بود:«اگر او به اين رفتار خود ادامه دهد، مجبورم مهر سكوتم را بشكنم و مشكل اصلي او را كه به طور خصوصي به خودش اعلام كردم به صورت رسانهاي اعلام عمومي كنم تا مشخص شود دليل اصلي محروميت او چه مسالهاي است.» اين اتفاق هرگز رخ نداد. در كنار محروميت كاظمي ميتوان به محروميت چند بازيكن به دليل داشتن «تتو» روي بدن يا داشتن پرونده در مراكز قضايي اشاره كرد. همچنين در سال ۹۵ مهدي رحمتي به خاطر ايستادن كنار يك زن با پوشش نامناسب در اردوي استقلال در كشور ارمنستان براي گرفتن عكس يادگاري با محروميت مواجه شد. محروميت او نيز با استناد به موارد مطرح شده در منشور اخلاقي و توسط كميته اخلاق صورت گرفت. همين اواخر نيز يكي از مليپوشان فوتبال كشورمان به دليل انتشار ويديويي كه در آن از او نام برده ميشود از تيم ملي كنار گذاشته شد. البته هيچ يك از مقامات رسمي فدراسيون يا كميتههاي انضباطي نظريه رسانهها در اين خصوص را رد يا تاييد نكردهاند. البته مواردي از اين دست فقط مخصوص فوتباليستها نبوده و ورزشكاران ساير رشتهها نيز به دلايل مشابه و با قوانين داخلي خود فدراسيون مربوطه با محروميت مواجه شدهاند. به عنوان مثال اواخر مرداد امسال در رشته ووشو، خواهران منصوريان طبق آنچه فدراسيون «تخلفات صورت گرفته از سوي شهربانو و سهيلا منصوريان حين تمرينات در اماكن عمومي ورزشي، اقدامات ضد منافع ملي و رفتارهاي خارج از شأن يك ورزشكار ملي» ناميد با محروميت ۲۸ ماهه مواجه شدند. در سالهاي گذشته خيلي از اهالي ورزش، فعالان مدني و رسانهها نسبت به آنچه منشور اخلاقي ناميده ميشود، اعتراض كردهاند. عمده دلايل اين افراد «مشخص نبودن دامنه اختيارات و عدم وضوح قوانين» همچنين «زير پا گذاشتن حريم خصوصي افراد» بوده است.
پهلواني مهمتر از قهرماني
ترديدي نيست بسياري از مواردي كه باعث ميشود يك ورزشكار در كشور ايران محروم شود در كشورهاي ديگر اصلا اهميتي ندارد يا حتي اگر حساسيت جامعه را برانگيزد دچار روند قانوني نميشود. در كشورمان همانطور كه در مورد منشور اخلاقي ذكر شد «بحث عرف و فرهنگ اسلامي» در نظر گرفته ميشود. در كنار منشور اخلاقي برخي نگاههاي سنتي از قديم نسبت به ورزشكاران وجود داشته است، درست همانند جمله كليشهاي «ورزش دشمن اعتياد است» ورزشكاران به عنوان الگوهاي اخلاقي جامعه در نظر گرفته ميشوند. اينكه ورزشكاري دلش ميخواهد يا نميخواهد الگوي جامعه باشد در اين مسير چندان اهميتي ندارد. نگاهي به ريشههاي چنين رويكردي ما را به سالهاي خيلي دور و حتي زماني كه ورزش حرفهاي در ايران معنا نداشت، ميرساند. از روايتي كه به پورياي ولي نسبت ميدهند تا تاثيري كه مرحوم تختي در جامعه داشت. نگاه سنتي به ورزشكار چه در سطح جامعه و چه در بين مديران «پهلواني» را بر «قهرماني» ترجيح ميدهد. تعريف پهلواني نيز دقيقا منطبق بر عرف پذيرفته شده جامعه و آموزههاي ديني است. طبيعتا در چنين شرايطي ورزشكاري كه منش پهلواني را زير پا بگذارد، قابل مذمت است. مشكل نيز از جايي شروع ميشود كه منش پهلواني تعاريف گسترده و حتي گاهي متناقض را در بر ميگيرد. جالب اينكه بسياري از مردم همين امروز از ورزشكاران توقع دارند در مناسبات اجتماعي نقش بازي كنند و مثلا با موضعگيري در مورد گرانيها شرافت خود را به اثبات برسانند. هر بار ورزشكاري در حمايت از مردم در موقعيتهاي مختلف حرفي به زبان ميآورد با جمله «درود به شرفت» مواجه ميشود. حتي ورزشكاران ساير كشورها نيز كه به نوعي منش پهلواني داشتهاند و زيست اجتماعي پررنگتري تجربه كردهاند در كشور ما مورد احترام هستند و به نيكي از آنها ياد ميشود. از جمله «سوكراتيس» بازيكن سابق تيم ملي فوتبال برزيل يا حتي مارادونا. پس ميتوان گفت، اتفاقي كه براي كاظميها و رحمتيها و امثالهم رخ ميدهد چندان با وقايع موجود در جامعه ناسازگار نيست. در مجموع ميتوان گفت دقيقا مشخص نيست چه كسي براي نخستينبار ايده الگوي اخلاقي بودن ورزشكاران در ايران يا حتي در جهان را مطرح كرد ولي امروزه به شكل نوعي كهنالگو در كشور ما كاملا جا افتاده است.
خيانت براي ژاپنيها مهم نيست
شايد در نگاه اول وقتي محروميت شناگر ژاپني به گوشتان برسد، گمان كنيد ژاپن نيز عرفي شبيه به ايران دارد. با اين حال داستان كاملا برعكس است! نتايج يك تحقيق گسترده توسط سيانان در كشورهاي مختلف در مورد مساله «خيانت» در روابط زناشويي نشان ميدهد، ژاپنيها يكي از سهلگيرترين آدمهاي دنيا در اين زمينه هستند. در ادبيات باستاني ژاپن شخصيتهايي كه خيانت ميكنند اصلا شرور نيستند و حتي نشاني از پشيماني بروز نميدهند و رفتار خود را منطقي جلوه ميدهند. در نتايج تحقيقات سيانان مشخص شده، بخش عمدهاي از مردم ژاپن خيانت را مساله بزرگي نميدانند. آنطور كه مشخص شده، عده زيادي از مردم اين كشور روابط خارج از زناشويي دارند و اين مساله چندان تابو به حساب نميآيد. در تحقيقات آمده در چنين شرايطي اصلا جاي تعجب نيست كه در مطالعه اكونوميست، ژاپن در ردهبندي كشورهايي كه خيانت و تقلب در رابطه را از نظر اخلاقي قابل قبول ميدانند يا آن را اصلا مربوط به اخلاقيات نميدانند در رتبه ۷ دنيا قرار دارد! در ادامه آن تحقيق مفصل به ريشههاي چنين رفتاري پرداخته شده كه به بحث اين نوشته مربوط نميشود اما جالب است بدانيد بسياري از مردان و زنان ژاپني از روابط همسرانشان اطلاع دارند يا حداقل نسبت به آن مظنون هستند اما اصلا به روي خودشان نميآورند. در چنين شرايطي اين سوال پيش ميآيد كه پس چرا ورزشكار ژاپني بابت كاري كه چندان در كشورش مذمت نشده است از تيم ملي اخراج ميشود؟ اگر براي خود ژاپنيها مهم نيست و در كشورهاي ديگر نيز داشتن رابطه غيراخلاقي يك ورزشكار سرشناس چندان حساسيتبرانگيز نيست پس چگونه آبروي كشور ژاپن لكهدار ميشود؟ پاسخ اين سوال را احتمالا بايد چند جامعهشناس و محقق پيدا كنند اما هر انگيزهاي كه پشت محروميت ورزشكاران باشد باز ما را به سمت مفهومي به اسم «الگوي اخلاقي» بودن يك ورزشكار سوق ميدهد. آنچه اهميت دارد «شكل» ماجراست. شكلي كه بسيار شبيه به موارد اتفاق افتاده در ايران است. شكلي كه ميگويد يك ورزشكار علاوه بر اينكه براساس پارامترهاي فني مورد بررسي قرار ميگيرد براساس رفتار شخصي نيز قضاوت ميشود.
آيا ورزشكار بايد الگوي اخلاقي باشد؟
اين سوالي است بسيار بنيادين كه پاسخش احتمالا نياز به نگارش يك كتاب دارد. برخي معتقدند ورزش حرفهاي از زندگي شخصي جداست. يك ورزشكار ميتواند بهترين شناگر باشد اما آدم خوبي نباشد. در مسابقات نيز به كسي كه بهتر از همه شنا ميكند، مدال ميدهند نه به كسي كه نيت خوبي دارد يا كارهاي نيك ميكند. البته در همان گزاره بالا نيز بحث «خوب بودن» يا «بد بودن» مطرح ميشود كه خودش داستاني مجزاست. در اين ميان بحث آزاديهاي فردي نيز مدام مورد اشاره قرار ميگيرد. برخي نيز معتقدند اگر ورزشكاري در كنار كيفيت بالاي فني بتواند رفتارهاي درستي از خودش به نمايش بگذارد خيلي بهتر ميشود ولي الزامي در آن وجود ندارد. اين افراد به طور مشخص معتقدند كنار گذاشته شدن شناگر ژاپني به خاطر رابطه خارج از ازدواج، كار اشتباهي است، چراكه او يك شناگر است و صرفا بايد بابت نشان دادن حداكثر تلاشش در تمرينات و مسابقه متعهد باشد نه چيز ديگري.
از سمت مقابل عدهاي ديگر معتقدند، ورزشكار وقتي در جايگاه يك قهرمان و آدم مشهور قرار ميگيرد خود به خود مسووليت انجام وظايفي بر دوشش گذاشته ميشود. او نميتواند در حالي كه بسياري از آدمها او را ميبينند و رفتارش را بازتوليد ميكند هر كاري دلش ميخواهد انجام دهد. حتي اگر خودش نخواهد الگوي نوجوانان و جوانان باشد چنين اتفاقي رخ ميدهد پس بايد مواظب رفتارش باشد. اين افراد معتقدند، كنار گذاشته شدن ستو از تيم شناي ژاپن تصميم درستي بوده است. برخي نيز به اين نكته اشاره كردهاند كه وقتي كسي نميتواند نسبت به خانوادهاش متعهد بماند، نميتواند نسبت به كشورش تعهد داشته باشد. كليدواژه اين افراد «مسووليت اجتماعي» است.
چند روز پيش روزنامه واشنگتنپست خبر داد يك ورزشكار معروف ژاپني به دليل مسائل اخلاقي از تيم ملي كشورش كنار گذاشته شده است. اين شخص دايا ستو شناگر معروف ژاپني و برنده ۴ نشان طلاي جهان در ماده ۲۰۰ متر و برنز المپيك ريو در ماده ۴۰۰ متر است. فدراسيون شناي ژاپن بعد از اينكه رابطه غيراخلاقي ستو توسط يكي از نشريات زرد ژاپن رسانهاي شد اين تصميم را گرفت. ستو كه متاهل و داراي دو فرزند است چندينبار به هتلي به نام «هتل عشق» رفتوآمد كرده بود.
يكي از معروفترين محرومان منشور اخلاقي «ف. ك» يكي از مربيان ليگ برتري بود. او تا مدتها در رسانهها ف. ك معرفي ميشد. كاظمي خودش معتقد بود به خاطر حضور در يك عروسي دچار محروميت شده و بارها در رسانهها نسبت به اتفاقات پيش آمده انتقاد كرد. عزيز محمدي رييس وقت سازمان ليگ در پاسخ به كاظمي گفته بود:«اگر او به اين رفتار خود ادامه دهد مجبورم مهر سكوتم را بشكنم و مشكل اصلي او را كه بهطور خصوصي به خودش اعلام كردم به صورت رسانهاي اعلام عمومي كنم.»