ادامه از صفحه اول
هزارتوي نفتي ايران پس از...
عملا قيمت نفت كاهش خواهد يافت كه حاصلش، كاهش توجيهپذيري توليد نفت شيل امريكا به دليل هزينه توليد بالاتر خواهد بود كه در ميزان توليد و اشتغال در امريكا تاثيرگذار خواهد بود. البته از آن سمت هم ميتوان قضيه را نگاه كرد. كاهش قيمت نفت، كاهش توليد نفت شيل امريكا را در بر خواهد داشت و اگرچه درآمد دولت امريكا را كاهش ميدهد، اما ميتواند نقش تعادلبخش را در بازار جهاني نفت ايفا كند و اثر قيمتي مازاد نفتي را كه از ايران و ونزوئلا به بازار جهاني وارد ميشود تا حدي كم كند. البته آنچه گفته شد با اين پيشفرض است كه انتخاب جو بايدن، باعث پايان تحريم نفتي ايران و ونزوئلا يا حداقل كاهش شدت تحريم شود. با انتخاب ترامپ، تحريم نفتي ايران ادامه خواهد يافت اما سوال اين است كه آيا انتخاب بايدن، واقعا به معناي پايان تحريم نفتي ايران خواهد بود؟ به نظر ميرسد پيشبيني در اين زمينه چندان ساده نباشد. اگرچه بايدن از تمايل خود براي بازگشت به برجام سخن گفته، اما مشخص نيست از هر دو طرف، عزمي جدي براي ازسرگيري مذاكراتي شبيه آنچه در دوران اوباما بين ايران و امريكا صورت گرفته وجود داشته باشد و اگر هم چنين عزمي وجود داشته باشد، به معناي پايان سريع تحريمهاي نفتي ايران باشد. حتي اگر تحريم نفتي ايران با انتخاب بايدن پايان يابد دو مشكل ديگر ظاهر خواهد شد. اولا، آيا ايران ميتواند همانند پسابرجام، به فوريت، توليد خود را به سطح چهار ميليون بشكه در روز برساند؟ و ثانيا آيا اين ميزان افزايش توليد نفت ايران ميتواند در دوران ركود بازار نفت جهان و كاهش تقاضا، سريع جذب بازار شود و مشتري پيدا كند؟ يادمان نرود كه رفتوبرگشت تحريمهاي ايران در دو دهه اخير، نوعي سوءظن بين مشتريان نفتي ايران در جهان ايجاد كرده. آنها يكبار پس از برجام، مشتري نفت ايران شدند اما دوباره با انتخاب ترامپ، مجبور شدند از خريد نفت ايران خودداري كنند. مشتريان قديم نفتي ايران ديگر بهراحتي حاضر نميشوند ريسك خريد دوباره نفت از ايران را به جان بخرند. پس خيلي نميتوان به معجزه انتخاب بايدن براي صنعت نفت ايران دل خوش كرد. انتخاب بايدن، تنها برخي موانع را از پيش روي صنعت نفت ايران برميدارد اما لزوما به معناي باز شدن درهاي خوشبختي به روي صنعت نفت ايران نيست.
مشكل اصلي مبارزه با كرونا
با اوضاع ناگوار كنوني روبهرو شدهايم .
به نظر ميرسد دولت به واسطه فشارهاي اقتصادي و هزينههاي مالي ناشي از اعمال محدوديتها براقشار متوسط و ضعيف جامعه در مقابل سختگيريها مقاومت ميكند و گاهي تا آنجا كه ممكن است برخي تصميمات را به تاخير مياندازد ولي اگر نيك نظر كنيم در مجموع تعويق تصميمهاي ضروري نه تنها هزينهها را كاهش نميدهد كه استمرار شيوع و تلفات آن در سطوح بالاي كنوني خسارتهاي اقتصادي را هم افزايش ميدهد و خيري متوجه تسامح در مقابله با اپيدمي نيست.
با اينكه ما همواره و در حوزههاي مختلف دير ميكنيم و حالا هم دير شده ولي جا دارد كه بگوييم از هماكنون بايد براي روزهاي بدتر آماده شويم و نياز به تصميمهاي ضروري از سوي ستاد مقابله با كرونا بدون ديركرد اتخاذ شوند. متاسفانه روند كنون رو به تزايد است و هيچ دليل روشني وجود ندارد كه تنور بيماري خودبهخود سرد شود و كارشناسان دقيقا ميتوانند وضعيت آينده نزديك را پيشبيني كنند. لذا اگر قرار است به نقطه قرنطينه شهرها برسيم و محدوديتهاي اضطراري و تعطيليهاي سراسري اعمال شود؛ اولا مقدمات لازم فراهم شود و در ثاني براي يكبار هم كه شده پيش از رسيدن به آمارهاي وحشتناك علاج واقعه كنيم؛
چون جان انسانها در ميان است،
چون احتمال وقوع فاجعه دور از ذهن نيست،
زيرا خسارتهاي اقتصادي اوجگيري بحران قطعا بسيار بالاست.
نگذاريم باز هم دير شود و پس از رسيدن به آمارهاي مرگ و مير بالاي 600 نفر كه توسط برخي از صاحبنظران اپيدميولوژيست پيشبيني شده است سراسيمه چارهيابي كنيم .
براي يكبار هم كه شده تصميمگيران از كرونا سبقت بگيرند و تصميمات ضروري را قاطعانه اتخاذ كنند و همهجانبه به اجرا بگذارند .