چرا چالش مومو به تازگي در ايران خبرساز شده است؟
از اضطراب كرونا تا ترس از يك چالش
گروه اجتماعي
زني با چشمهاي درشت و مردمكهاي آبي، موهاي سياه بلند و صورتي رنگپريده وقتي از قاموس يك مجسمه به زني ترسناك بدل شد كه دو كلمه كنار هم نشستند: خودكشي و كودكان. ارسال پيامهاي تهديدآميز از حساب كاربري با نام «مومو» در واتسآپ، تماس با نوجوانان و كودكان، آزار رواني و ترغيب آنها به انجام اعمال خشونتآميز عليه خود و حتي خودكشي، مجموعه اقداماتي است كه به اين چالش نسبت داده ميشود. اين چالش با انتشار يك ويديو در هفته گذشته، موسوم به يك دانشآموز 11 ساله هرمزگاني به سرخط خبر رسانههاي فضاي مجازي بدل شد. با وجود اينكه سرهنگ رامين پاشايي، معاون اجتماعي و ارتباطات پليس فتا متعاقب اين خبر اعلام كرد كه فوت اين دانشآموز به هيچ عنوان در ارتباط با چالش مومو تاييد نشده است، اما مرموز بودن و جذابيت سياه اين چالش، همچنان دانشآموزان را به جستوجو و تاييد وجود چنين چالشي ترغيب ميكرد. اما چالش مومو، نه يك چالش جديد است و نه مرگومير ناشي از ورود به اين چالش، اقلا در قياس با «نهنگ آبي» مستندات قابل استنادي دارد. همانطور كه سرهنگ رجبي، رييس مركز تشخيص و پيشگيري از جرايم سايبري پليس فتاي ناجا اشاره كرده است، از زمان اعلام رسمي پليس و هشدار به والدين نسبت به چنين چالشي، بيش از سه هزار تماس دركمتر از يك هفته با پليس برقرار شده است، اما عمده اين تماسها به پرونده قضايي بدل نشدهاند. به گفته او آنچه از چالشي موسوم به چالش مومو در ايران رخ داده است، شكلگيري فضاي آزار و اذيت توسط گروههاي همسن و سال و عملا به فضايي براي شيطنت بدل شده است. علاوه بر او، سرهنگ كيومرث كشوري، جانشين فرمانده انتظامي اهواز روز شنبه خبر داده كه هنوز موردي از مرگ يك دانشآموز در اهواز تحت تاثير اين چالش گزارش نشده است. در همين زمان، با كشف گروه هفت نفره در هرمزگان كه عمده پيامهاي ارسالي موسوم به چالش مومو از سوي آنها صورت گرفته بود، مشخص شد كه قصد اين افراد صرفا «شوخي» بوده است و پشت پرده اين چالش ترسناك، صرفا افرادي با در دست داشتن سيمكارت با شماره ناآشنا و استفاده از شمارههاي موقت خارجي، ترس و وحشت را در دل والدين و دانشآموزان به وجود آورده بودند.
چالش مومو كه نخستينبار از زبان مدير دادستان عمومي ايالت تاباسكو در مكزيك به رسانههاي رسمي راه يافت، به سرعت به آرژانتين و هند رسيد و گزارشهاي غيرمستندي از خودكشي كودكان و نوجوانان تحت تاثير اين برنامه منتشر شد و خاطره بازي «نهنگ آبي» را زنده كرد. اوج انتشار اخبار مرتبط به اين چالش در خارج از ايران، عملا به همان سال 2019 محدود ميشود، اما حالا در يك هفته اخير، انتشار برخي ويديوها، اخبار و شايعات از قوت گرفتن اين چالش در ايران خبر ميدهند. اما چرا حالا اين چالش در ايران منجر به اخبار ضد و نقيض از خودكشي نوجوانان ميشود؟ «فاطمه قاسمزاده»، روانشناس و فعال حوزه كودكان و نوجوانان در گفتوگو با «اعتماد» تقارن انتشار اخبار مرتبط با چالش مومو در ايران و شيوع كرونا را بررسي كرد. به گفته قاسمزاده، نميتوان از ارتباط ميان شيوع و آمار بالاي ابتلا و مرگومير روزانه كرونا از يك سو و ترس والدين از به دام افتادن كودكانشان در اين چالش چشمپوشي كرد.
قاسمزاده با اشاره به رابطه مستقيم ترس و اضطراب گفت: «ترس و اضطراب از يك منشا هستند. گاهي اضطراب از ترس شديد ناشي ميشود و گاهي ترس از اضطراب شديد نشات ميگيرد. ترس و اضطراب ارتباط متقابل با هم دارند و روي هم تاثير ميگذارند.» بهزعم اين روانشناس، با شيوع گسترده ويروس كرونا در كشور، علاوه بر مشكلات روزمره خانوادهها، حالا اضطراب و ترس از بيماري و مرگ شدت بيشتر و همراه با مشكلات اقتصادي خانوادهها عوامل زمينهاي براي شدت يافتن چنين شايعهها و ترس والدين از درگيري كودكانشان نيز افزايش يافته است. قاسمزاده با اشاره به نقش موثر شيوع ويروس كرونا به عنوان يك عامل تهديدكننده آرامشخاطر خانوادهها گفت:«اگر اين ترس از بيماري و مرگ و مشكلات اقتصادي در جامعه ما وجود نداشت، بالطبع واكنش كودكان و والدين آنها به چنين چالشي نيز كمتر بود و به حد خودكشي نميرسيد. عوامل زمينهاي، شدت و ابعاد آنها در شدت واكنشها و عكسالعمل افراد موثر است و در شرايطي كه ترس در وجود افراد فعال شده است، عموما هر عامل ديگري نيز ميتواند بيش از شرايط معمول براي افراد ترسناك جلوه كند.» توصيه اين روانشناس به والدين، مشاوره با متخصصان، گفتوگو با كودكان و نوجوانان و عدم تحميل ترس و نگراني خود به آنهاست. اين روانشناس در مورد شيوه مواجهه والدين با نوجوانان خود افزود: «تلاش والدين براي نظارت بر چگونگي حضور نوجوانان در فضاي مجازي عموما به ثمر نميرسد، زيرا نوجوانان تمايلي به حرفشنوي از والدين خود ندارند و بيشتر تحت تاثير گروههاي همسن و سال خود هستند تا والدينشان. در واقع نوجوانان بيش از آنكه تحت تاثير والدين خود باشند، تحت تاثير همسن و سالهاي خود و گروههاي دوستي قرار دارند. همين مساله شيوه برخورد والدين با آنها را دشوار ميكند، اما برقراري روابط صميمانه ميتواند موثرتر از نظارت سختگيرانه باشد.» به گفته قاسمزاده، شيوع كرونا و آموزش غيرحضوري، گرايش كودكان و نوجوانان را به حضور در شبكههاي مجازي شدت داده است، اين امر در كنار نبود برنامههاي سرگرمكننده در تلويزيون، عدم وجود امكانات ورزشي، فرهنگي و سرگرمي براي آنها، شدت وابستگي و حضور آنها را در فضاي اينترنت افزايش ميدهد و براي حل اين معضل، والدين ميتوانند فعاليتهاي جذاب ديگري را براي نوجوانان خود فراهم كنند، فعاليتهايي كه بتواند با فضاي جذاب اينترنت رقابت و براي نوجوانان كشش واقعي ايجاد كند.»
همانطور كه اين روانپزشك اشاره كرد، نيويوركتايمز در تاريخ 2 مارس سال گذشته ميلادي، در گزارشي با عنوان «واقعيت مومو به اندازه باور ما به اوست» چالش مومو را يكي از معضلات والدين در عصر يوتيوب معرفي كرد. مومو، براي نسلي كه با ديدن فيلم ترسناك حلقه بزرگ شده بودهاند، يادآور همان «سامارا» در فيلم حلقه بود، دختري با رنگ پريده، موهاي سياه و چشمهايي گشاد و از حدقهبيرون زده. بهرغم اينكه سرخط رسانههاي غربي در سال 2019 مملو از هشدار مقامات رسمي به والدين مبني بر محافظت از كودكان و نوجوانان خود بود، نيويوركتايمز در اين گزارش نشان داده بود كه حجم پرداخت رسانهها به اين موضوع و هشدارهاي مقامات در قياس با گزارشهاي رسمي پليس بسيار بيشتر است. اين روزنامه چالش مومو را عملا بحراني ساخته دست بزرگسالان براي كودكان و نوجوانان خوانده و تاكيد كرده بود كه «واقعي پنداشتن» وجود چنين عروسكي كه ميتواند ناگهان بر صفحه گوشي همراه يا تبلت ظاهر شود، عموما از سوي والدين تقويت ميشود و كودكان با مشاهده ترس والدين خود و اخطارهاي مكرر آنها، عملا نسبت به وجود چنين عروسك ترسناكي كنجكاو ميشوند، علاوه بر آن، كودكان با مشاهده ترس و نگراني والدين خود، در ناخودآگاه وجود چنين عروسك و چنين چالشي را يك امر واقعي ميپندارند. گاردين نيز در همان سال، در گزارشي تحليلي عملا نشان داد كه چالش مومو، عمدتا به واسطه پرداخت «بيش از اندازه رسانهها» و «نگراني بيش از اندازه والدين» تبديل به بحران شد، بحراني كه در عمل فاصله بسياري تا واقعيت داشت.