استاد كامل؛ هنرشناسي بينظير
صدرا صدوقي
مراسم مجازي بزرگداشت مهدي بياني، استاد دانشگاه تهران و اولين رييس كتابخانه ملي ايران چهارشنبه ۳۰ مهر ماه برگزار شد. در اين نشست مجازي حسن بلخاري رييس انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، اشرف بروجردي رييس سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران، محمدحسن سمسار عضو هياتعلمي بنياد دايرهالمعارف بزرگ اسلامي و حميدرضا قليچخاني خوشنويس و عضو كميته تعيين نفايس كتابخانه ملي ايران سخنراني كردند. مهمترين بخشهاي سخنان استادان حاضر در اين برنامه را ميخوانيد.
عاشق كتاب
حسن بلخاري
چند نكته درباره مرحوم بياني بسيار مهم و قابلتوجهند؛ يكي مساله عشق و علاقه ايشان به كتاب است كه در احوالتشان بهكرات بيان شده و در كنش آن مرحوم هم مشهود است. ايشان در ابتدا مسووليت كتابخانه معارف را به عهده داشتند و سپس در سوم شهريور۱۳۱۶ شمسي، كتابخانه ملي ايران را بنياد نهادند كه امروز حافظه ملي ما ايرانيان را ثبت كرده است. اما مساله دوم، علاقه شديد اين استاد فقيد به خوشنويسي است كه به نگارش چهار جلد كتاب «احوال و آثار خوشنويسان ايران» ختم شد و از مهمترين منابع شرححالنويسي درباره خوشنويسان ايران است. كتاب و كتابت (خوشنويسي) با هم نسبت ذاتي دارند نه عرضي؛ يعني تمدنهايي كه كتابمحور هستند، ذوق زيباشناسانه هم دارند. محال است قومي عاشق كتاب باشند، اما كتابت و خوشنويسي نداشته باشند. خوشنويسي و كتابت، وجه جمالي دارند. اصل كتاب، وجه جلالي دارد و همه ما ميدانيم كه جمال، بازتاب جلال است. محال است افراد در تمدني عاشق كتاب باشند، اما در آن تمدن خوشنويسان نباشند. تمدني كه عاشق كتاب است، در ذات خودش نگره جمالشناسانه هم دارد و اين جمالشناسي، به شكل خوشنويسي ظهور ميكند. مرحوم بياني از اين منظر كه هم عاشق كتاب بود و هم كتابت، يك چهره تمدني محسوب ميشود؛ از اينرو، آن مرحوم بياني يك جمال تمدني در قرين بودن كتاب و كتابت، معنا و زيبايي محسوب ميشوند.
اقدام «بياني» در استقلال كتابخانه ملي ايران
اشرف بروجردي
مرحوم دكتر مهدي بياني، پيشتاز فعاليتهاي زيادي در كتابخانه ملي بود تا جايي كه اين كتابخانه توانست نام كتابخانه ملي را به عنوان يك نهاد مستقل به خود اختصاص دهد. تا قبل از آن، اين كتابخانه زير نظر نهاد كتابخانههاي عمومي بود. استاد بياني، در گام اول براي آنكه كتابخانه ملي به عنوان يك نهاد مستقل شكل بگيرد، با تلاش و كوشش فراوان به آن استقلال بخشيد و آن را از وزارت فرهنگ آن زمان جدا كرد. بعد به همت و پيگيري فراوان توانستند مصوبهاي را بگيرند كه ساختمان كتابخانه ملي ايران مستقل شود. دكتر بياني براي اينكه بتواند اين استقلال را به بخشهاي ديگر نيز تعميم دهند، در مذاكره با مجلس، قانون واسپاري را مصوب كرد تا هر كتاب يا اثري كه چاپ ميشود، يك يا دو مجلد از آن به صورت رايگان دراختيار كتابخانه ملي قرار گيرد. نكته مهم ديگر، بحث خريد نسخ خطي بود. نسخ خطي خيلي مورد توجه نبود؛ استاد بياني در رابطه با خريد اين نسخ خيلي تلاش كردند و توانستند در مقطع زماني خودشان، گنجينه كتابخانه ملي در اين باره را پربار كنند. امروز ذخاير علمي ما در اين حوزه حاصل تلاش بزرگاني چون استاد بياني است؛ اين اقدام استاد بياني به مثابه درسي براي نسل امروز است كه بايد اقداماتي را صورت داد كه براي آيندگان ماندگاري داشته باشد.
هنرشناس بينظير
محمدحسن سمسار
آنچه از مرحوم بياني برجاي مانده، كارنامهاي درخشان از يك ايراني وطندوست، يك هنرشناس بينظير و يك استاد كامل است. به نظر من ميراثي كه از هر شخص برجاي ميماند، بهترين ابزار داوري درباره اوست. استاد بياني جز خدمات اداري و سمتهاي دولتي، كتابي دارد با عنوان «فهرست ناتمام كتابخانه سلطنتي.» در اين كتاب، بيش از چهارصد نسخه از كتابهاي بينظير هنري و پراهميت از نظر خط و نگارگري و تذهيب معرفي شدهاند كه به نظر من الگوي فهرستنويسي نسخ خطي هنري ايران به شمار ميآيد. بدين معني كه آنچه پيش از مرحوم بياني درباره اين كتابخانه نوشته يا منتشر شده است، داراي دقت و مهارتي كه مرحوم بياني در تدوين اين كتاب داشتهاند، نيست. در حقيقت فهرستنويسي نسخ خطي ايران، در شيوه نوشتاري و معرفي نسخ خطي فارسي، مديون دقت و چيرهدستي مرحوم بياني است. دكتر بياني بزرگترين خدمت را به هنر خوشنويسي ايران كرد؛ به اين معني كه حاصل يك عمر كار او به صورت چهار جلد كتاب «احوال و آثار خوشنويسان ايران» به چاپ رسيده كه متاسفانه جز جلد اول، مجلدات بعدي پس از مرگ او چاپ شدند.
صاحبنظر در حوزههاي مختلف
حميدرضا قليچخاني
دكتر بياني در حوزههاي مختلفي صاحبنظر بود. كتاب ارزشمند احوال و آثار خوشنويسان بخشهاي گوناگوني دارد. دكتر بياني در اين اثر، تمامي تذكرهها و كتابهايي كه تا زمان خودشان وجود داشت را مطالعه و حاصل دريافتهاي خود را در اين كتاب ارايه كرد. اهميت و مزيت كار دكتر بياني نسبت به ديگر پژوهشگران حوزه نسخ خطي، احاطه ايشان بر خوشنويسي است. او در هنر خوشنويسي و هنرهاي وابسته به آن صاحبنظر بود و نظر شخصي خود را درباره عيار هنرمندان و ويژگيهاي فني آثار خوشنويسي بيان كرده است. روزنامهنگار