مرگ جوزف پوليتزر
مرتضي ميرحسيني
سال 1911 ميلادي در چنين روزي جوزف پوليتزر در كاروليناي جنوبي از دنيا رفت. امروزه او را با جايزه بسيار معتبري در روزنامهنگاري به همين جايزه كه خود او پيشنهاد برگزارياش را داده بود، ميشناسيم؛ هر چند انتخاب برندگان و اهداي جوايز در واقع 6 سال بعد از مرگش شروع شد. نيمههاي قرن نوزدهم در مكو، شهري در جنوب شرقي مجارستان متولد شد. پدرش مرد ثروتمندي بود و او به پشتوانه اين ثروت خانوادگي در مدارس خصوصي و زير نظر بهترين معلمان خانگي آموزش ديد، اما اواخر نوجواني به نظاميگري دل بست و به فكر ثبتنام در ارتش افتاد. اما اين پسرك خو گرفته به رفاه و تنعم را كه جسمي ناتوان و چشماني ضعيف داشت نه در قواي اتريش پذيرفتند و نه در ارتش بريتانيا شايسته خدمت نظامي ديدند. به امريكا رفت و آنجا در جنگ داخلي ميان شمال و جنوب، به نيروهاي داوطلب شمالي پيوست. تب علاقه به نظاميگري كه فرونشست به مطالعه و ادامه تحصيل روي آورد و رفتهرفته به انتخاب مسير ديگري براي ادامه زندگياش فكر كرد. به دو زبان آلماني و فرانسوي مسلط بود و انگليسي را هم با عزم و پشتكار آموخت. بعد از پايان جنگ داخلي ديگر نه يك خارجي مهاجر كه يكي از شهروندان ايالاتمتحده به شمار ميرفت و با صميميت خاص آن سالهاي امريكاييها «جويي جهود» خطاب ميشد. روزنامهنگاري را اواخر دهه ۱۸۶۰ با همكاري با يك نشريه آلمانيزبان شروع كرد و بعد گامهاي جاهطلبانهتري براي ادامه اين حرفه برداشت. جوزف پوليتزر با روزنامه سنتلوييس پست ديسپچ نام و اعتباري براي خود دست و پا كرد، اما با نيويورك ورلد بود كه به شهرت رسيد. نه هميشه، اما بيشتر وقتها به جستوجوي حقيقت ميرفت و اخبار و گفتههاي رسمي را باور نميكرد. درباره مسائل پنهان و ابهاماتي كه وجود داشت تحقيق ميكرد و از حقايق پشت پرده مينوشت. براي افزايش شمار خوانندگان روزنامهاش از نشر گزارشهايي درباره رسواييهاي اخلاقي و افشاي فساد برخي سياستمداران ابايي نداشت و حتي پرداختن به شايعات عوامانه و اتهامهاي اثباتنشده را هم مجاز ميديد. ميگويند اصطلاح روزنامهنگاري زرد در دوران مديريت جوزف پوليتزر بر نيويورك ورلد، زماني كه او با ويليام هرست (مدير نيويورك ژورنال) رقابت ميكرد ابداع و رايج شد؛ يعني جذب مخاطب به هر قيمتي كه باشد، حتي دستكاري كردن بخشي از واقعيت و تحريك احساسات مردم. جالب اينكه خود جوزف پوليتزر معتقد بود روزنامهنگاري نه فقط يك شغل كه مسووليت بسيار مهم و خطيري است، چون بر ذهن مردم و نگاه جامعه اثر ميگذارد. سالهاي آخر براي پايهگذاري مدرسه روزنامهنگاري ميكوشيد. ابتدا با پيشنهاد ابتكاري و بديع او مخالفت شد، اما چند سال بعد اين فكر به اجرا درآمد و مدرسهاي براي آموزش شغل روزنامهنگاري در دانشگاه كلمبيا تاسيس شد، آن هم زماني كه يك سال از مرگ خود جوزف پوليتزر ميگذشت.