• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4778 -
  • ۱۳۹۹ شنبه ۱۰ آبان

آينده سياست خاورميانه‌اي امريكا در گفت‌وگوي نادر انتصار با «اعتماد»:

بايد نگران عادي‌سازي روابط اسراييل و كشورهاي حاشيه خليج‌فارس بود

محمدحسين لطف‌الهي

 

 

مه 2017 زماني كه تنها چند ماه از آغاز به كار دولت جديد در امريكا مي‌گذشت، دونالد ترامپ، رييس‌جمهور منتخب تصميم گرفت رياض را به عنوان اولين مقصد خارجي خود انتخاب كند. اين انتخاب و گفت‌وگوهايي كه طي اين سفر درباره مسائل مهم خاورميانه صورت گرفت، باعث شد دونالد ترامپ در تصميم خود مبني بر اعمال تغييرات جدي در سياست خاورميانه‌اي باراك اوباما مصمم‌تر شود و در موضوعاتي نظير توافق هسته‌اي با ايران، خروج از سوريه و فضا دادن به اسراييل براي پياده‌سازي سياست‌هايش در خاورميانه، راهبردي بسيار متفاوت با دولت قبلي امريكا در پيش گيرد. حالا يك‌بار ديگر در آستانه انتخابات رياست‌جمهوري امريكا گمانه‌زني‌هاي زيادي پيرامون آينده سياست‌ اين كشور در منطقه خاورميانه به وجود آمده و تحليل‌هاي متفاوتي درباره آينده سياست دولت‌هاي احتمالي بايدن يا ترامپ ارايه مي‌شود.

«اعتماد» در گفت‌وگو با نادر انتصار، پژوهشگر سياست خارجي و استاد دانشگاه آلاباماي جنوبي به بررسي اين موضوع پرداخته است. انتصار مي‌گويد، انتظار اعمال تغيير جدي در سياست امريكا در قبال خاورميانه در كوتاه‌مدت انتظاري منطقي نيست اما مي‌توان اميدوار بود در صورت پيروزي بايدن، به مرور تغييراتي در اين سياست اعمال شود. او تداوم دولت ترامپ را خطري براي آينده منطقه معرفي مي‌كند. اين گفت‌وگو را در ادامه مي‌خوانيد:

 

حزب دموكرات برنامه خود را براي دولت احتمالي جو بايدن، در چارچوب سندي ارايه داده است. به نظر شما باتوجه به اين سياست‌هاي اعلامي و همچنين نگاه دموكرات‌ها به منطقه خاورميانه، نتيجه انتخابات امريكا چه تاثيري بر اين منطقه خواهد داشت؟

هر نتيجه‌اي كه در انتخابات حاصل شود، ما در كوتاه‌مدت نمي‌توانيم انتظار داشته باشيم كه تغيير خاصي اتفاق بيفتد و سياست خارجي امريكا دچار يك دگرگوني اساسي شود. اگر به تاريخ نگاه كنيم، خواهيم ديد كه ممكن است تغييراتي جزيي و حاشيه‌اي در سياست خارجي ايالات‌متحده به وجود آيد اما تغيير سياست خارجي كلان اين كشور فرآيندي زمان‌بر است. مساله بعدي اين است كه براي نمونه اگر دموكرات‌ها در انتخابات رياست‌جمهوري به پيروزي برسند، آقاي بايدن تيم سياست خارجي خود را چگونه انتخاب خواهد كرد. هنوز مشخص نيست كه او براي تيم سياست خارجي خود سراغ دموكرات‌هاي پيشرو خواهد رفت يا ترجيح مي‌دهد با محافظه‌كاران دموكرات كار كند. اين نكته بسيار حائز اهميت است كه بدانيم در حزب دموكرات، برخلاف حزب جمهوري‌خواه كه در سال‌هاي اخير يكدست شده، نگاه‌هاي متفاوت و متكثري نسبت به سياست‌هاي داخلي و خارجي امريكا وجود دارد. آقاي بايدن در حال حاضر 49 گروه از كارشناسان را مامور به مطالعه درباره سياست خارجي كرده و هر كدام از اين گروه‌ها از متخصصاني با عقايد مختلف تشكيل شده. با اين وصف اگر بايدن هفته آينده به پيروزي برسد، نمي‌توان انتظار داشت كه در طول 6 ماه ابتدايي رياست‌جمهوري او تغييري جدي در سياست خارجي امريكا به وجود آيد. با اين وجود قابل پيش‌بيني است كه پس از گذشت مدتي، ريل‌گذاري‌هاي براي تغيير برخي نگاه‌هايي كه از دوره ترامپ بر سياست خارجي امريكا حاكم شده، آغاز شود.

يكي از موارد مورد تاكيد در صحبت‌هاي جو بايدن درباره خاورميانه، ضرورت بازنگري در روابط واشنگتن با عربستان است. اين بازنگري از نگاه شما در چه سطحي خواهد بود و آيا مي‌تواند تاثيري بر معادلات سياسي منطقه‌اي داشته باشد؟

نظرات آقاي بايدن و حزب دموكرات تا مقداري با نظرات دولت كنوني امريكا درخصوص مساله عربستان‌سعودي متفاوت است. به آن معني كه نمي‌توان انتظار داشت جو بايدن نيز مانند ترامپ رابطه‌اي نزديك و دوستانه با سران عربستان داشته باشد. با اين حال اگر به تاريخ روابط دو كشور توجه كنيم، درخواهيم يافت كه ايالات‌متحده و عربستان‌سعودي پس از جنگ جهاني دوم فراز و نشيب زيادي را در روابط دوجانبه خود تجربه نكرده‌اند و امروز هم بعيد است با روي كار آمدن معاون اول آقاي اوباما، تغيير خاصي در روابط آنها ايجاد شود. منطقي است كه انتظار نداشته باشيم بايدن مانند ترامپ عمل كند و به دنبال دوستي شخصي با افرادي نظير محمد بن سلمان باشد، اما من معتقدم امريكا در دوره بايدن همچنان عربستان را به عنوان يكي از كشورهاي محوري در سياست خاورميانه‌اي خود در نظر خواهد گرفت.

وال استريت ژورنال چندي پيش گزارش داد كه دولت عربستان همكاري هسته‌اي گسترده‌اي را با چين آغاز كرده و اين همكاري ممكن است در سال‌هاي آينده به غني‌سازي يا حتي فراتر از آن يعني ساخت سلاح هسته‌اي منجر شود. برنامه هسته‌اي كشورهاي خاورميانه به‌خصوص عربستان و امارات چه جايگاهي در تعيين روابط امريكاي بايدن با اين كشورها خواهد داشت؟

برنامه‌هاي هسته‌اي اين كشورها به ‌طور كامل زيرنظر امريكاست و واشنگتن تسلط اطلاعاتي كاملي بر اين مساله دارد. گزارشي كه وال استريت ژورنال در اين ‌باره منتشر كرده كمي اغراق شده بود و نمي‌توان آن را مبنا قرار داد. اگر عربستان بخواهد برنامه هسته‌اي خود را گسترش دهد يا به قول شما به سمت غني‌سازي برود، مطمئنا تلاش خواهد كرد تا از طريق امريكا اين كار را انجام دهد نه از طريق چين. آنچه اهميت دارد اين است كه عربستان‌سعودي و امارات متحده عربي جاه‌طلبي هسته‌اي زيادي دارد و تا جايي كه بتوانند تلاش خواهند كرد با بهره‌برداري از مساله ايران، در راستاي تحقق جاه‌طلبي‌هاي خود گام بردارند. اگر هم اين بهانه جواب ندهد، به دنبال مسائلي ديگر خواهند رفت. آنها تصميم دارند در چند سال آينده برنامه هسته‌اي خود را توسعه دهند اما فكر مي‌كنم باتوجه به نگراني‌هاي ايالات‌متحده در زمينه هسته‌اي، چين حاضر به ريسك نخواهد شد و اگر اتفاق ويژه‌اي هم در برنامه هسته‌اي اين كشورها بيفتد از طريق چين نخواهد بود.

برخلاف امارات كه حاضر شده از غني‌سازي و توليد سوخت هسته‌اي چشم پوشي كند، عربستان همچنان بر اين موضع اصرار دارد. آيا اين اصرار مي‌تواند به ابراز رضايت امريكايا ايجاد تنش در روابط واشنگتن و رياض منجر شود؟

اگر تصور كنيم عربستان به اصرار خود ادامه دهد، قابل پيش‌بيني است كه مشكلاتي در روابط امريكا با اين كشور به وجود آيد اما اگر براساس واقعيات موجود در سياست خارجي رياض بخواهيم به تحليل اين مساله بپردازيم، به عقيده من عربستان نيز درنهايت راه امارات را خواهد رفت. چه جو بايدن پيروز انتخابات سوم نوامبر باشد چه دونالد ترامپ، عربستان كشوري نيست كه در مقابل خواست امريكا ايستادگي كند و هزينه‌اش را بپردازد. خود دولت عربستان نيز بر اين ضعف واقف است. آنها حد خود را مي‌دانند و آگاهند كه تا كجا مي‌توانند روي موضع خود بايستند. امكان ندارد كه عربستان جرات كند برخلاف ميل و اراده امريكا اقدام به غني‌سازي كند، به همين دليل احتمالا فارغ از اينكه چه كسي رييس‌جمهور باشد بايد اذعان كرد عربستان سياست كلان خود را با دولت آينده امريكا سازگار خواهد كرد.

گزارش سازمان اطلاعات امريكا (CIA) از تاييد نقش بن سلمان در قتل خاشقجي حكايت داشت. باتوجه به اينكه دموكرات‌ها تلاش دارند نشان دهند كه با جمهوري‌خواهان در مسائل حقوق بشري متفاوتند، چه تغييراتي را در رفتار دولت احتمالي بايدن در رابطه با كشورهاي منطقه خليج‌فارس و به ويژه عربستان مي‌توان شاهد بود؟

حقوق بشر تنها براي برخي دموكرات‌ها مساله جدي است. حزب دموكرات هم تا مقدار زيادي سياست كلي دولت‌هاي پيشين را در قبال عربستان ادامه خواهد داد، با اين تفاوت كه ديگر مانند دولت ترامپ چك سفيد امضا به رياض نمي‌دهد تا هر كاري دوست داشت انجام دهد. در كارزارهاي انتخاباتي امريكا هيچ كس بيشتر از كارتر از حقوق بشر و سياست خارجي حقوق بشر محور سخن نگفته بود اما ديديم او نيز زماني كه به كاخ سفيد راه يافت، مجبور شد 99درصد وعده‌هاي خود در اين زمينه را رها كند. ساختار سياست خارجي امريكا اين‌گونه ايجاب مي‌كند و در برخي مسائل مهم نيست كه دموكرات‌ها بر سر كار باشند يا جمهوري‌خواهان.

منظور شما اين است كه در دولت احتمالي دموكرات‌ها نيز مساله حقوق بشر در سياست خارجي در سايه مناسبات سياسي و اقتصادي قرار مي‌گيرد؟

بله دقيقا همين است. حقوق بشر موضوعي است كه استفاده سياسي براي امريكايي‌ها دارد و تا جايي كه منافع سياسي و اقتصادي امريكا به خطر نيفتد از آن به عنوان يك ابزار سياسي استفاده خواهند كرد، اما نبايد تصور كرد حقوق بشر پايه اصلي سياست خارجي امريكاست.

تداوم دوره رياست‌جمهوري دونالد ترامپ، خاورميانه را به چه سمت و سويي خواهد كشاند؟

اگر ترامپ بتواند در انتخابات سوم نوامبر پيروز شود، سياست امريكا تداوم سياست چهار سال گذشته خواهد بود. عربستان كه در حال حاضر سومين كشور دنيا از نظر بودجه نظامي است و بيشترين خريدهاي تسليحاتي را دارد، همچنان به خريد تسليحات از امريكا ادامه خواهد داد و با تكيه بر همين موضوع و باتوجه به نگاه دولت ترامپ، به برخي جاه‌طلبي‌هاي خود در منطقه ادامه خواهد داد. امارات نيز كه همين امروز جاه‌طلبي‌هايش فرامنطقه‌اي شده و با انتخاب مجدد ترامپ اين دو كشور با افزايش جاه‌طلبي‌هاي غيرمنطقي خود آينده خاورميانه را با خطري جدي مواجه خواهند كرد. اين موضوع امنيت ايران را هم تهديد مي‌كند و به نفع ايران نيست كه اين شرايط ادامه يابد.

يكي از سياست‌هاي دولت ترامپ كه در چند ماه اخير بسيار روي آن تاكيد شده، تلاش براي عادي‌سازي روابط كشورهاي منطقه با اسراييل است. آيا اين سياست امكان تداوم دارد و اگر بله تداوم آن چه تبعاتي براي ايران خواهد داشت؟

اين موضوع يكي از اهداف بلندپروازانه دولت ترامپ است. ما تا امروز شاهد بوديم كشورهايي نظير امارات، بحرين و سودان به طرح عادي‌سازي پيوستند و دور از انتظار نيست كه اگر ديگر كشورها مانند عربستان‌سعودي هم به‌زودي در پي عادي‌سازي روابط خود با اسراييل باشند. البته عربستان همين امروز هم همكاري‌هايي با تل‌آويو دارد اما با انتخاب مجدد ترامپ بعيد نيست كه اين روابط علني شود. اين اتفاق سود چنداني براي كشورهاي منطقه نخواهد داشت اما به اسراييل كمك زيادي مي‌كند. زماني كه اسراييل حاضر مي‌شود از اعتراض خود به فروش جنگنده‌هاي اف-35 به امارات در مقابل عادي‌سازي روابط دوجانبه چشم پوشي كند، يعني يك امتياز بزرگ‌تري در اين ميان براي خود به دست آورده است. تل‌آويو نگران اين نبوده كه توريست‌هايش نمي‌توانند به امارات سفر كنند يا شهروندان اماراتي نمي‌توانند عازم اسراييل شوند. مساله اين است كه موساد در حال ساخت يكي از بزرگ‌ترين پايگاه هاي‌خود در امارات است و اسراييل از عادي‌سازي روابط براي تسهيل عمليات‌هاي اطلاعاتي در اين كشور حاشيه خليج‌فارس بهره مي‌برد. اين موضوع خطرات زيادي براي امنيت ايران دارد و بايد نگران بود.


   هنوز مشخص نيست كه بايدن براي تيم سياست خارجي خود سراغ دموكرات‌هاي پيشرو خواهد رفت يا ترجيح مي‌دهد با محافظه‌كاران دموكرات كار كند. در حزب دموكرات، برخلاف حزب جمهوري‌خواه كه در سال‌هاي اخير يكدست شده، نگاه‌هاي متفاوت و متكثري نسبت به سياست‌هاي داخلي و خارجي امريكا وجود دارد.
   چه جو بايدن پيروز انتخابات سوم نوامبر باشد چه دونالد ترامپ، عربستان كشوري نيست كه در مقابل خواست امريكا ايستادگي كند و هزينه‌اش را بپردازد. خود دولت عربستان نيز بر اين ضعف واقف است.
   حقوق بشر تنها براي برخي دموكرات‌ها مساله جدي است. حزب دموكرات هم تا مقدار زيادي سياست كلي دولت‌هاي پيشين را در قبال عربستان ادامه خواهد داد، با اين تفاوت كه ديگر مانند دولت ترامپ چك سفيد امضا به رياض نمي‌دهد تا هر كاري دوست داشت انجام دهد.
   موساد در حال ساخت يكي از بزرگ‌ترين پايگاه هاي‌خود در امارات است و اسراييل از عادي‌سازي روابط براي تسهيل عمليات‌هاي اطلاعاتي در اين كشور حاشيه خليج‌فارس بهره مي‌برد. اين موضوع خطرات زيادي براي امنيت ايران دارد و بايد نگران بود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون