ارزيابي سيوسومين جشنواره فيلم كودك از منظر سه فعال اين حوزه
برگزاري يا ثمربخشي؟ مساله اين است!
تينا جلالي
از حميدرضا قطبي كه سال گذشته فيلم «قطار آن شب» او در جشنواره فيلمهاي كودكان و نوجوانان با استقبال بالايي مواجه شده بود، پرسيديم نظر شما درباره شكل برگزاري جشنواره كودك به شيوه آنلاين چيست؟ او در جوابمان گفت: «مگر برگزاري جشنواره به شيوه حضوري چه دستاوردي در اين سالها داشته كه حالا شكل برپايي آنلاين آن مثمرثمر باشد؟» با يك نگاه منصفانه ميبينيم كه حرف اين فيلمساز چندان هم بيربط نيست. در واقع اين جمله حميدرضا قطبي ذهن ما را به سالهايي سوق ميدهد كه فيلمسازي براي حوزه كودكان و نوجوانان داراي ارج و منزلتي بود، همان زمانها كه وقتي فيلم كودك در سينماها نمايش داده ميشد صف تماشاي فيلمهاي كودكان (گلنار، دزد عروسكها، شهر موشها) از فيلمهاي اجتماعي روز هم طولانيتر ميشد اصلا تا همين چند سال پيش به فيلم «دزد عروسكها» عنوان پرفروشترين فيلم تاريخ سينماي ايران داده ميشد. اما چه اتفاقي در اين سالها افتاده كه سينما و جشنواره فيلم كودك نه تنها با دوران طلايي خود فاصله زيادي گرفته كه انگار قرار نيست دوباره شاهد شور و اشتياق در اين حوزه باشيم؟ فرض ميگرفتيم امسال جشنواره فيلم كودك برگزار نميشد آيا در اين صورت حيات سينماي كودك به خطر ميافتاد؟ به بهانه برگزاري اين جشنواره، در گزارش پيش رو با تعدادي از فيلمسازان اين حوزه درباره چگونگي برگزاري اين رويداد (چه به صورت آنلاين و چه حضوري) صحبت كرديم و نظر آنها را درباره اين مهم جويا شديم كه پيش روي شماست.
جشنواره صداي فيلمسازان كودك
محمدرضا خردمندان بر اي فيلم «بيست و يك روز بعد» از سي امين جشنواره فيلمهاي كودكان و نوجوانان جايزه بهترين فيلمنامه و كارگرداني را دريافت كرده بود و فيلمش در همان مقطع با تحسين منتقدان سينما و سينماگران همراه بود. او معتقد است با نفس برگزاري جشنواره فيلم كودك موافق است و حتي با برپايي آن به شيوه آنلاين مخالفتي ندارد و ميگويد: «در شرايط و فضاي فعلي كه اساسا فيلم ساختن براي كودكان و نوجوانان مايوسكننده است اگر اين جشنواره تعطيل شده و برگزار نميشد آخرين تيرخلاص به سينماي بيرمق كودك و نوجوان اصابت ميكرد و شاكله اينگونه سينمايي از بين ميرفت و در واقع تنها محل گفتوگو در باب اينگونه فيلمسازي آسيب جبرانناپذيري ميديد. خردمندان جشنواره فيلم كودكان و نوجوانان را با تمام ضعفها و نقاط قوتي كه دارد آخرين روزنه اميد در حوزه فيلمسازي كودك ميداند كه برگزاري آن باعث روشنايي چراغ اين رويداد ميشود. اين كارگردان درباره برگزاري اين فستيوال به شكل آنلاين ميگويد: «به هر جهت چارهاي نيست و بايد با شرايط غمانگيزي كه كرونا بر سينما تحميل ميكند كنار آمد. به اين نكته توجه كنيم كه در طول يكسال گذشته محصولات سينمايي با موضوع و محتواي كودك و نوجوان ساخته شده كه فيلمسازان با دغدغههاي خاص خودشان و با سرمايه شخصي اين فيلمها را ساختهاند و توقع دارند كه اين محصولات در مكاني ارايه شود. از آنجايي كه جشنواره فيلم فجر اين توليدات را تحويل نميگيرد فضاي اكران خوبي هم به اين فيلمها داده نميشود تنها محلي كه براي نشان دادن اين فيلمها باقي ميماند جشنواره فيلم كودك است؛ حالا يا به صورت آنلاين يا غير آنلاين.» خردمندان در ادامه صحبت خود شيوه آنلاين اجراي جشنواره كودك را جديد و تجربهنشده ميداند كه براي اولينبار است در سينماي ايران برگزار ميشود و قطعا با ضعف و قوتهايي همراه بوده: «به شكل جدي و همهروزه آنلاين مخاطب جشنواره امسال نبودم اما در جريان هستم و ميبينم كه گفتوگوهاي آنلاين خوبي برگزار ميشود؛ در جريان برگزاري كارگاهها و نشستهاي پرسش و پاسخ بودم و ميديدم فيلمسازان مختلفي در بحثها شركت ميكردند به نظر من همين باعث ميشود اين جشنواره صداي بسياري از فيلمسازان كودك باشد و دغدغههاي آنها را بازتاب دهد و از فراموشي اين سينما جلوگيري شود.» با يادآوري اينكه فيلم «بيست و يك روز بعد» خردمندان چه در زمان جشنواره فيلم فجر و چه حين اكران عمومي با استقبال بالايي مواجه شد از خردمندان ميپرسيم با تمام مشكلاتي كه سينماي كودك در حال حاضر دارد آيا همچنان علاقهمند به كار كردن در اين ژانر دارد كه او پاسخ ميدهد: «اساسا فيلم ساختن درباره نوجوانان نقطه گمشده زندگي من است. با اينكه تقريبا كركره چنين فيلمهايي در سينماي ايران پايين كشيده شده و مشكلات حول اين سينما زياد است اما من هنوز عشق به اين سينما دارم و اميدوارم با بهبود شرايط فضاي ساخت فيلم در اين حوزه برايم فراهم شود. مشتاقانه منتظرم اوضاع سينما بهبود پيدا كند تا در فضاي سينماي كودك تنفس كنم و فيلم را با اين موضوع بسازم.»
قطع ارتباط مديريت سينماي كودك با بدنه
وحيد نيكخواه آزاد، مدير واحد كودك و نوجوان بنياد سينمايي فارابي در دهه هشتاد كه در سالهاي اخير هم ارتباط و همكاري نزديكي با جشنواره فيلمهاي كودكان و نوجوانان داشته، معتقد است همين كه امسال چراغ جشنواره خاموش نشده، اتفاق مبارك و فرخندهاي است. با اين حال اين پرسش را مطرح ميكند كه آيا نميشد جشنواره امسال به شكل محدودتر و با هدفگذاري متفاوت، به صورت حضوري برگزار شود؟ كما اينكه نمايش تعدادي از فيلمها و نشست پرسش و پاسخ آنها در سينما فرهنگ به شكل حضوري انجام شد و با استقبال خوبي هم از جانب مخاطبان و علاقهمندان همراه بود. نيكخواه آزاد در ادامه صحبتش به دو تعريف از برگزاري جشنواره اشاره ميكند و توضيح ميدهد كه «بعضي از كشورها اگرچه صاحب صنعت فيلمسازي نيستند، ولي جشنواره فيلم دارند؛ اما در كشور ما، جشنوارههايي چون كودك و فجر بخش ويژهاي براي سينماي ملي دارند؛ در حالي كه جشنواره جهاني آثار ايراني و خارجي را در يك سطح و در كنار هم به نمايش ميگذارد و از همين رو به واقع شايسته عنوان «جهاني» است. اهميت دادن به سينماي ملي در رويدادهايي چون جشنواره فيلمهاي كودكان و نوجوانان طبيعتا برگزاري جشنواره را به سينماي ملي گره ميزند و دو ساحت و حيثيت را براي آن به وجود ميآورد؛ يكي اينكه جشنواره را به ويتريني از توليدات ملي در سال گذشته تبديل ميكند و ديگر اينكه با سمتگيريهايش در انتخاب فيلمها و برگزيدن برترينها، انگشت اشارهاي ميشود به راهي كه سينماي ملي در سال پيش رو بايد برود.» از نظر نيكخواه آزاد چيزي كه در سالهاي اخير در رويداد بينالمللي كودك و نوجوان نمود بيشتري داشته، نوعي سردرگمي و آشفتگي است كه از اين پرسش ناشي ميشود كه «اگر سينماي كودك و نوجوان «تنها گونه»اي است كه با مخاطبش تعريف ميشود، آيا در جشنواره بايد به فيلمهاي پرمخاطب توجه كنيم يا به فيلمهايي كه ممكن است از جذابيت زيادي براي كودكان و نوجوانان برخوردار نباشند؟» او ميافزايد «جشنواره كودك در چند سال اخير به فيلمهاي پرمخاطب اهميت بيشتري داده و اين سوال را پيش كشيده كه اگر قرار است علاوه بر عرصه اكران، فيلمهاي پرمخاطب در جشنواره نيز ميدانداري كنند و اين رويداد ويتريني براي عرضه آنها باشد، تكليف فيلمهاي ارزشمند هنرمندانهاي كه «درباره كودكان يا نوجوانان» هستند، چه ميشود و آيا اتخاذ چنين رويكردي فضا را براي اين فيلمها تنگ نخواهد كرد و آنها «خسر الدنيا و الآخره» نخواهند شد؟ اين كارگردان در پاسخ به اين پرسش كه چرا سينماي كودك در عرصه توليد و جشنواره دوباره آن دوران طلايي اواخر دهه شصت را تجربه نكرده و با آن فاصله زيادي گرفته، ميگويد: «علل زيادي در اين باب وجود دارد؛ اما به نظر من علت اصلي را بايد در تفاوتهاي بارز مديريت فرهنگي سينماي كودك در آن دوران و دوره فعلي جستوجو كرد. در آن دوران نگرش دقيق و جامع به سينماي كودك و نوجوان زنجيره واحدي را به وجود آورده بود كه همه حلقههاي آن، هم جداگانه و هم در ارتباط به حلقههاي ديگر تعريف شده بود. علاوه بر آن تيم واحد منسجم و كاربلدي وجود داشت كه با برنامهريزي جامع، هم جريان توليد فكر و فيلمنامه و توليد فيلم را هدايت ميكرد و هم بر جريان اكران، حضور بينالمللي، برگزاري جشنواره فيلمهاي كودكان و نوجوانان نظارت دقيق داشت و هم ارتباط پويا و نزديكي با هنرمندان فعال در اين حوزه داشت. در حال حاضر سينماي كودك و نوجوان از فقدان اين نگاه جامع رنج ميبرد. اين روند باعث شده كه در طول 15 -10 سال گذشته مديريت سينماي كودك ارتباطش با بدنه سينماي كودك قطع شود. به عنوان نمونه نگاهي بيندازيم به هيات داوران بخش ملّي جشنواره امسال و ببينيم اعضاي آن در سينماي كودك و نوجوان از چه جايگاهي برخوردارند. همين مثال نشان ميدهد كه ارتباط مديريت سينماي كودك با بدنه آن قطع شده و افرادي كه سالها در حيطه سينماي كودك كار كردهاند، در برگزاري جشنواره ظهور و حضوري ندارند؛ در حالي كه به جرات ميتوان گفت كه از نظر دانش، تخصص و تجربه، تكتك چهرههاي شناختهشده سينماي كودك و نوجوان يك يا چند سر و گردن از مديران و مشاوران شناختهشدهشان بالاتر هستند. نيكخواه آزاد در نقد عملكرد مديريت سينماي كودك به نكته قابل توجهي اشاره ميكند و آن، اينكه در مديريت سينماي كودك با پديده ناخوشايندي روبرو هستيم كه فعاليتها در اين حوزه بيشتر به «برگزاري» متمايل و معطوف است تا «ثمربخشي و نتيجهگيري» و طبيعتا كارهايي كه در اين زمينه صورت ميگيرد، نوعا جنبه نمايشي پيدا ميكند و به اصلاح ساختاري و رفع واقعي مشكلات منجر نميشود. محور قرار دادن «برگزاري» و در سايه قرار گرفتن «ثمربخشي و نتيجهگيري» كار را به جايي رسانده كه تعريف سينماي كودك و نوجوان كه در آن «فيلم بلند سينمايي توليد شده براي اكران عمومي» در جايگاه اول و اصلي قرار دارد، مخدوش يا به فراموشي سپرده شود. او به عنوان مثال به بخش «المپياد فيلمسازي نوجوانان» اشاره ميكند كه چند سالي است يكي از محورهاي اصلي جشنواره شده و اين پرسش را مطرح ميكند كه «المپياد فيلمسازي نوجوانان» با سينماي كودك و نوجوان (كه در بالا مشخصه اصلي آن را بيان كردم) چه نسبت و ارتباطي دارد؟ برگزاري چنين رويدادي به خودي خود مفيد و ارزشمند است؛ اما اين رويداد نه به سينماي كودك و نوجوانان مربوط است و نه برگزاري آن در شرح وظايف جشنواره است؛ در حالي كه نهادهايي چون انجمن سينماي جوانان ايران و كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان (كه هم با نوجوانان سر و كار دارند و هم برگزاري چنين رويدادي در حيطه وظايف آنها است) ميتوانند برگزاري چنين رويدادي را مستقل از جشنواره عهدهدار شوند. بخش «وب سري» در جشنواره فيلم كودك و نوجوان هم كه از سال گذشته به جشنواره راه پيدا كرده، نمونه مشابه ديگري است كه آن هم هيچ ارتباطي به سينماي كودك ندارد و زائدهاي است كه مطابق با رويكرد «برگزاري» به جشنواره راه يافته. اين در حالي است كه امسال نيز مانند سه، چهار سال اخير «مسابقه فيلمنامهنويسي سينماي كودك و نوجوان» كه يكي از بخشهاي اصلي جشنواره بود و ارتباط تنگاتنگي با سينماي كودك و نوجوان داشت، به دلايل سست و موهوم برگزار نميشود و مسوولان جشنواره به سادگي از كنار آن ميگذرند؛ بيآنكه به اين فكر كنند كه اين رويداد اگر هم در هدفگذاري و اجرا با مشكلات و اشكالاتي روبرو بود، بايد با كار كارشناسانه آن ايرادها را برطرف ميكردند نه اينكه صورت مساله را پاك كنند. متاسفانه در سالهاي اخير به حاشيهها بيشتر از متن توجه شده؛ حاشيههايي كه نه در ماموريت جشنواره است و نه ربطي به سينماي كودك نوجوان و مديريت فرهنگي آن دارد. البته با گروه مشاوران مديريت فرهنگي سينماي كودك كه نوعا كساني هستند كه از دانش و تجربه لازم و كافي در باب سينماي كودك و نوجوان برخوردار نيستند؛ وضعيت فعلي طبيعي است و به هيچ وجه دور از انتظار نيست.» وحيد نيكخواه آزاد در پايان ميگويد: «سال گذشته وقتي از اصفهان بازگشتيم، چند بار به يكي از مسوولان اصلي جشنواره عرض كردم كه قراري بگذاريد تا به دور از حاشيه بنشينيم و درباره نكاتي كه به نظر بنده و همكاران رسيده، گفتوگو كنيم؛ شايد بعضي از اين نكات به كار اصلاح جشنواره بيايد. آن قرار هيچ وقت گذاشته نشد. اكنون در پايان سي و سومين دوره جشنواره باز همان تقاضا را تكرار ميكنم و اميدوارم مسوولان محترم به درخواست ما كه همچنان بي«قرار» هستيم، التفاتي بفرمايند.»
چرا حداقل از برگزيدگان حمايت نميشود؟
حميدرضا قطبي كارگردان فيلم «قطار آن شب» كه اتفاقا جوايز بسياري از جمله جايزه بدعت و نوآوري را از سي و دومين دوره جشنواره فيلمهاي كودكان و نوجوانان دريافت كرده با بيان اينكه نميتوان منكر تاثيرگذاري مطلوب جشنواره كودك شد، صرف برگزاري اين رويداد را كافي نميداند و اين پرسش را مطرح ميكند كه مگر برگزاري جشنواره به شيوه حضوري چه دستاوردي در اين سالها داشته كه حالا شكل برپايي آنلاين آن مثمرثمر باشد؟ او ميگويد: «برگزاري جشنواره بيشتر به هياهويي ميماند كه هر سال برپا ميشود. فضايي ايجاد ميشود كه عدهاي برنامههايشان را اجرا كنند، نهادها بيلان كاري و گزارشهاي سالانه خود را تحويل دهند و بعد از پايان جشنواره هم متوليان برگزاري اين رويداد آن را به امان خدا رها ميكنند و فيلمهايي كه در اين گردهمايي مورد توجه قرار ميگيرند نه پشتيباني لازم ميشوند و نه اكران درستي در سينماها دارند؛ ضمن اينكه هنگام اكران در رقابت ناسالم با فيلمهاي تجاري اصلا اجازه عرض اندام به آنها داده نميشود و به قول معروف فيلم ميسوزد. البته ناگفته نماند اين وسط تعدادي از فيلمهاي كودك ارگاني، به واسطه ارتباطاتي كه دارند گليمشان را از آب بيرون ميكشند و به گيشه خوبي دست پيدا ميكنند. قطبي با بيان اينكه به خاطر شرايط كرونايي، امسال جشنواره با محدوديت زيادي برگزار شد و نمايش فيلمها حضوري و به صورت عمومي نبود، توضيح ميدهد: «همين ميزان اثرگذاري آن را پايين ميآورد. اساساشعار هر خانه يك سينما، مسكني است بر دردهاي كرونايي وگرنه فيلم را بايد در سينما ديد و حالا كه انگار همه زورشان به سينماها ميرسد و كلا فيلم، خانهنشين شده است چگونه ميتوان از يك هيجان، لذت و بازخورد عمومي از فيلم و فيلم كودك صحبت كرد؟» اين كارگردان در بخش ديگري از صحبت خود با بيان اينكه ذات جشنواره بايد مشوق فيلمساز باشد كه وقتي فيلمشان ديده و با اقبال عمومي روبرو ميشود، فعاليتشان را در اين حوزه بيشتر كنند، ميگويد: «از اين جهت برگزاري چنين رويدادي در جذب كارگردانان موثر است، به شرطي كه هنگام ساخت و عرضه، فيلمشان مورد حمايت هم قرار گيرد. تلويزيون و آموزش و پرورش و كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان به وسط ميدان بيايند و كمك كنند. اصلا چه اشكالي دارد مسوولان جشنواره يك سال اين رويداد را برگزار نكنند به جايش از ساخت و عرضه درست فيلمهاي كودك حمايت كنند؟» قطبي با اشاره به اينكه رسالت جشنواره كودك حمايت از فيلمسازان اين حوزه است، ميگويد: «فيلم «قطار آن شب» جايزه بدعت و نوآوري را از جشنواره كودك و نوجوان دريافت كرد. اين در هر جاي دنيا بدان معني است كه از فيلم بعدي اين كارگردان بايد حمايت شود اما فارابي فيلمنامه «توران تور» كه اقتباسي است از كتاب عباس جهانگيريان را رد ميكند. اين نشانه آن است كه متاسفانه تداومي در حمايت از سينماگران مستقل از سوي مسوولان وجود ندارد و حضور اين يا آن فيلمساز در اين حوزه كاملا اتفاقي و شانسي است. در پايان ضمن نگراني براي زحمتكشان حرفه سينما و تئاتر پيشنهاد ميكنم كه بودجههاي فرهنگي كه هر سال در شرايط عادي حيف و ميل ميشود و امسال آشكار است كه به خاطر محدوديتها مفري براي بريز و بپاش ندارد به اهالي بيكار مانده هنرمند اختصاص داده شود كه متاسفانه از هيچ نوع حمايت مادي و قانوني برخوردار نيستند و روزگار بسيار هولناكي را ميگذرانند.