برد بايدن يا تكرار 2016؟
رياستجمهوري خود بيش از هر رييسجمهوري در تاريخ امريكا به رييسجمهور پيش از خود حمله كرد و او را در معرض شديدترين انتقادات قرار داد اما اوباما عموما سكوت اختيار كرده بود. در حالي كه آخرين مناظره ترامپ و بايدن تا حدي به نفع ترامپ تمام شده بود، اوباما به صحنه آمد و با چند سخنراني پي در پي كه از سوي شبكههاي تلويزيوني مستقيما پخش ميشد، شديدترين انتقادات را متوجه ترامپ كرد؛آن هم در ايالتهاي كليدي فلوريدا و پنسيلوانيا. اوباما با اين كار خود نوعي سنتشكني كرد و در حالي كه معمول نبود روساي جمهور سابق درباره روساي جمهور حاضر سخن بگويند، او نهتنها چنين كرد بلكه رسما براي تبليغات انتخاباتي به نفع بايدن به صحنه آمد. 4 سال حملات ترامپ به سياستهاي اوباما، پاسخهاي اوباما را براي مخالفان ترامپ موجه و شنيدنيتر ميكرد. ضعف بزرگ بايدن نداشتن كاريزما، نداشتن قدرت نظريهپردازي و نداشتن قدرت بيان بود؛3 مولفهاي كه اوباما به بهترين وجه از آن بهره ميبرد. اوباما به عنوان چهرهاي تازه، انرژي و هيجان تازهاي به كمپين بايدن وارد و به علاوه انتقادات موثرتري را متوجه ترامپ كرد؛ همان كاري كه بايدن چندان از عهده آن بر نيامده بود. به خاطر داشته باشيم اوباما در فضاي مجازي به ويژه فيسبوك و توييتر جايگاهي منحصربهفرد دارد. بهطور مثال او با حدود 124 ميليون فالوئر در توييتر و بيش از هر شخصيت امريكايي از امكان موجآفريني در فضاي شبكههاي اجتماعي نيز برخوردار است. اين رقم براي ترامپ 80 ميليون و براي بايدن صرفا حدود 24 ميليون است. ورود اوباما هم در فضاي گفتماني و هم در فضاي اينترنتي تاكتيكي موفق و ارزش افزوده جديدي براي كمپين بايدن بود؛ چيزي فراتر از محاسبات معمول انتخاباتي. حالا اوباما و طرفداران كمپين بايدن، مشغول بازنشر قطعهقطعه سخنرانيهاي خود عليه ترامپ در توييتر و فيسبوك هستند كه هزاران بار بازنشر ميشود. بسيج سياهان كه به ويژه در ايالتهاي كليدي توان تغيير موازنه را دارند، ارزش افزوده ديگر اوباما براي كمپين نه چندان جذاب وكم هيجان بايدن بود. حفظ روند نظرسنجيها و پيشگيري از سقوط بايدن كاري بود كه گويا اوباما نقشهاش را براي اين روزهاي سرنوشتساز كشيده بود. تا اينجا كاريزماي اوباما تاثيرگذار بوده است. چهرههايي نظير ميشل اوباما در بسيج زنان به ويژه زنان سياه و برني سندرز نيز در بسيج بخشي ديگر از طبقه كارگري امريكا در حال نقشآفريني هستند. اتحاد كمسابقهاي بين ليبرالها و سوسياليتها عليه ترامپ شكل گرفته است.
تبيين گفتماني و دموگرافي آرا
شايد بتوان گفت شاهد يكي از قطبيترين انتخابات امريكا هستيم كه شاخصههاي دو جريان اصلياش از اين قرار است:
ترامپ: نماينده كليساي ارتدوكس، ارتشسالاران، سرمايهسالاران، مردان سفيد و حاشيهنشينان و كمتر تحصيلكردگان.
بايدن: نماينده دموكراتها، ليبرالها، سوسياليستها، زنان، سياهان و تحصيلكردگان و شهرنشينان و مهاجران
تحليل نظرسنجيها نيز به خوبي شاهد اين تقسيمبندي است. به طور مثال در ميان رايدهندگان زن 61 درصد زنان گفتهاند بايدن را به ترامپ ترجيح ميدهند، در حالي كه در ميان مردان، ترامپ يك درصد نسبت به بايدن محبوبيت بيشتري دارد. در ميان مجموع زنان و مردان رنگينپوست، بايدن 71 درصد محبوبيت دارد در حالي كه اين رقم براي ترامپ تنها 24 درصد است و همين شاخص در ميان زنان رنگينپوست شكاف بيشتري دارد و 77 درصد به نفع بايدن و تنها 21 درصد براي ترامپ است. در شاخصي ديگر در ميان مجموع مردان و زنان سفيد، ترامپ 50 درصد محبوبيت دارد درحالي كه اين شاخص براي بايدن 48 درصد است.
در نمونهاي ديگر از قطبي شدن انتخابات امريكا، نظرسنجيها نشان ميدهند كه تنها 48 درصد از كساني كه به بايدن راي ميدهند به خاطر خود بايدن يا برنامههايش از او حمايت ميكنند و 48 درصد راي بايدن راي منفي است يعني صرفا براي «نه به ترامپ» از بايدن حمايت ميكنند. اين درحالي است كه در ميان حاميان ترامپ از هر 10 نفر 8 تن يعني 79 درصد صرفا به خاطر ترامپ يا عملكرد اقتصادياش به او راي ميدهند و صرفا 17 درصد دليل راي خود را «نه به بايدن» ذكر كردهاند.
روند نظرسنجيها
تنها 5روز به انتخابات رياستجمهوري امريكا مانده، ميتوان گفت در سطح ملي، نظرسنجيها بايدن را با فاصله نسبت به ترامپ جلوتر ميدانند. اين فاصله در نظرسنجيهاي روز چهارشنبه فاصله حداقل 5 تا حداكثر 12 درصد را نشان ميدهد. دهها موسسه معتبر در حال نظرسنجي هستند و متوسط اين نظرسنجيها حدود 9 درصد اختلاف به نفع بايدن را نشان ميدهد. اما شايد بهترين معيار براي ترسيم واقعيت، مقايسهسنجيهاي فاكسنيوز(طرفدارترامپ) و سيانان(طرفدار بايدن) باشد. فاكسنيوز در حال حاضر فاصله را 7 درصد و سيانان فاصله را 10 درصد اعلام كردهاند. اين ميزان فاصله بين دو رقيب در 5 روز مانده به انتخابات امريكا بيسابقه است و در نوع خود يك ركورد محسوب ميشود. هيلاري كلينتون در چنين روزي يعني 5 روز به انتخابات، تنها حدود 4 درصد در متوسط نظرسنجيها از رقيب خود پيش بوده است.
روند نظرسنجيها در ايالتهاي كليدي
چنانكه ميدانيم در انتخابات امريكا، راي ملي شاخص اصلي در انتخابات رييسجمهوري نيست و ملاك راي الكترال در ايالتهاي امريكاست و رييسجمهور كسي خواهد بود كه از مجموع 538 راي الكترال بتواند 270 راي را از آن خود كند. با توجه به آنكه عموما تعدادي از ايالتهاي مشخص با فاصله به نفع سرخ يا به نفع آبي است، ايالتهايي صحنه اصلي رقابت را براي رسيدن به نصاب نهايي تشكيل ميدهند كه بيشترين ميزان آراي شناور را داشته و امكان چرخش به هر يك از دو سوي انتخابات را داشته باشند. ارزيابيهاي فعلي از وضعيت انتخابات امريكا نشان ميدهد كه در انتخابات فعلي در ميان 11 ايالت كليدي 4 ايالت پنسيلوانيا، فلوريدا، آريزونا و كاروليناي شمالي نقشي حياتيتر در تعيين برنده انتخابات خواهند داشت. در حال حاضر متوسط نظرسنجيها بايدن را در پنسليوانيا «پنج و دو دهم درصد»، در فلوريدا «دو و يك دهم درصد»، در آريزونا «سه و نيم درصد» و كاروليناي شمالي «دو و سه دهم درصد» نسبت به ترامپ پيش نشان ميدهد.
جمعبندي نهايي
احتمال برد ترامپ - دادهها به نفع ترامپ نيست اما طرفداران برد ترامپ بر اين باورند كه:
الف- نظر به آنكه يك يا دو سازمان نظرسنجي كه در انتخابات پيشين برد ترامپ را پيشبيني كرده بودند، اينبار هم برد ترامپ را محتمل دانستهاند، يا فاصله دو نامزد در حد ملي را بيش از يكي، دو درصد نميدانند
ب- و با عنايت به اينكه در ايالتهاي كليدي فاصله ترامپ با بايدن كمتر از فاصله در سطح ملي است و عموما زير 3درصد و در حد احتمال خطاي نظرسنجيهاست
ج- و با توجه به آنكه ممكن است كساني نظير انتخابات قبلي راي خود را به دلايلي علني نكرده باشند و در ظاهر تمايل به بايدن نشان داده و در باطن به ترامپ راي دهند
د- يا ميليونها نفر كه براي اولين بار در انتخابات شركت ميكنند در نظرسنجيها به خوبي ديده نشده باشند و ممكن است سهم ترامپ از آراي اين گروه بيش از بايدن باشد
ح- و با توجه رخداد انتخابات 2016 و خطاي فاحش نظرسنجيها در سطح ايالتي كه هنوز هم احتمال تكرار آن داده شده است
و- اهميت بالاي اقتصاد در زندگي امروز امريكاييها
براساس آنچه بيان شد، گروهي از تحليلگران به رغم نظرسنجيها هنوز احتمال برد ترامپ را نه تنها منتفي ندانسته بلكه كاملا واقعي ميدانند. به ويژه آنكه در صورت نزديك بودن نتيجه نهايي، ترامپ موضوع را به دادگاه خواهد كشاند و با عنايت به تغييراتي كه در سطح دادگاههاي فدرال و دادگاه عالي امريكا با انتصاب قضات هم جهت از سوي ترامپ صورت گرفته است، احتمال گرفتن راي به نفع ترامپ از سوي دادگاه وجود دارد و اين احتمال ضعيفي نيست.گرچه اين گروه مسير رسيدن ترامپ به كاخ سفيد را آسان نميدانند.
احتمال برد بايدن - طرفداران برد بايدن بر اين باورند كه
الف- تا اين لحظه حدود 80 ميليون در انتخابات آراي خود را ارايه دادهاند و چنانكه در يادداشت پيشين عنوان شد يكي از بزرگترين انتخابات تاريخ امريكا در حال شكلگيري است كه اغلب ارزيابيها، افزايش تعداد شركتكنندگان را به نفع بايدن ميدانند. نظرسنجيهاي ارايهشده نيز از تركيب آراي ماخوذه تا امروز حاكي از پيش بودن بايدن نسبت به ترامپ است
ب- با توجه به فاصله زياد و بيسابقه بايدن با ترامپ (حداقل 7 درصد) در 5 روز باقيمانده تا انتخابات و با توجه به آنكه در اكثر ايالتهاي كليدي ازجمله ويسكانسين، ميشيگان، آريزونا، فلوريدا و پنسيلوانيا در شرايط حاضر نظرسنجيها بايدن را بين 2 تا 7 درصد جلوتر نشان ميدهد
ج- نظر به پايين بودن رضايت شغلي ترامپ، اين مورد نيز نشان از احتمال ناكامي او دارد. هنوز بالاي 53 درصد از عملكرد شغلي ترامپ ناراضي هستند و صرفا حدود 44 درصد از ترامپ رضايت شغلي دارند
د- اين گروه معتقدند 2016 استثنا بوده و روند نيست و جز دو استثنا در تاريح انتخابات امريكا همواره راي ملي در امريكا در سطح ايالتي نيز ولو با فاصله كمتر تكرار شده است. حتي با تكرار خطايي مشابه 2016 در نظرسنجيها، باز احتمال برد ترامپ چندان نخواهد بود. در سال ۲۰۱۶ هيلاري كلينتون ايالتهاي كليدي را با فاصله بسيار كمي به ترامپ واگذار كرد. در شرايط فعلي، نظرسنجيها نشان ميدهند بسياري از كساني كه به دليل شخصيت هيلاري كلينتون مايل نبودند به او راي دهند، شخصيت بايدن را براي دادن راي منفي به ترامپ موجه ميدانند
و- تاثير منفي پاندمي كرونا بر زندگي امريكاييان و تلفات بيش از 220 هزار نفري و رويكرد ضعيف كاخ سفيد و تيم ترامپ نسبت به اين مساله
ح- و با توجه به آنكه احتمال ورود عنصر تعيينكنندهاي به انتخابات كه روند را تغيير اساسي دهد ديگر چندان محتمل به نظر نميرسد براي كساني كه نظرسنجيها را ملاك بدانند و به نظرسنجيها اعتماد داشته باشند، ترديدي باقي نميماند كه با شانس حدود 85 درصد، بايدن برنده انتخابات 2020 است. اين نظرسنجيها با نمودار عدم رضايت شغلي از ترامپ هم سازگاري دارد. مگر آنكه رخدادي بسيار عجيب و ناگهاني روي دهد.
نهايتا، اينكه كداميك از اين دو احتمال ياد شده، شكل واقعيت به خود خواهد گرفت بايد تا روز انتخابات سوم نوامبر صبر كرد و در صورت روشن نبودن نتيجه قطعي در آن روز احتملا روزها و هفتهها براي روشن شدن نتيجه به طول خواهد انجاميد سپس معلوم خواهد شد كدام احتمال به واقعيت نزديكتر بوده است.
صرفنظر از هر نتيجهاي در اين انتخابات، امريكا يكي از قطبيترين انتخابات همراه با عميقترين شكافها را پشت سر ميگذارد و سالها به طول ميانجامد تا بتواند از پيامدهاي اين تكانههاي سياسي و اجتماعي رهايي يافته يا آن را به هنجاري براي خود تبديل كند.
در سطح بينالمللي نيز به نظر ميرسد، بايدن از مقبوليت بسيار بيشتري در نظر اكثر كشورهاي 5 قاره برخوردار باشد. شاخصترين طرفداران ترامپ جريان راست جهاني به همراه افرادي چون نتانياهو و برخي كشورهاي پادشاهي خليج فارس هستند. بايدن نماينده امريكاي سنتي با گرايش اوباما در سطح جهاني و امريكاي متكثر در سطح داخلي است و ترامپ نماينده امريكاي مبتني بر ارزشهاي راست در سطح جهاني و نماينده امريكاي سفيد و قطبي شده در سطح داخلي است. در صورت برد ترامپ، جهان شاهد شكلگيري قطببنديها و احتمالا تنشهاي جديدي خواهد بود.
يادآوري: در اين يادداشتها مبتني بر دادههاي ارايهشده از سوي موسسات معتبر پژوهشي و نظرسنجي همچنين مشاهدات رسانهاي و تحليل رخدادها، احتمالات مختلف مطرح و ضعف و قوت هريك بيان شد. هدف اين يادداشتها ارايه تصوير روشنتري از روند انتخابات امريكا براي هموطنان گرامي است و طبيعتا پيشگويي را وظيفه خود نميداند و جمعبندي را به مخاطبان محترم وا ميگذارد. اميد است انشاءالله مفيد بوده باشد.