ادامه از صفحه اول
عراق و احياي روابط با غرب
به دنبال چندين نوبت سفر وزراي دفاع و خارجه فرانسه كه در شروع زمامداري الكاظمي به بغداد انجام و برخي زمينهسازيهاي لازم براي عبور از دوران پساصدام در عراق صورت گرفت، سرانجام امانوئل مكرون در يك سفر غيرمنتظره و كوتاه در اواسط شهريور ماه گذشته در ادامه سفري كه به لبنان بحراني ناشي از انفجارات بندر بيروت و آغاز شمارش معكوس بازگشت به اصطلاح «قيموميت» مجدد فرانسه در لبنان انجام شد، اولين سفر يك رييس كشور اروپايي به عراق درگير تلاطمات پس از شهادت و ترور ناجوانمردانه سپهبد سليماني توسط نيروهاي امريكايي را شاهد بوديم كه در جريان آن زنگ آغاز مجدد «مشاركت استراتژيك» مناسبات بغداد پاريس، در سكوت «ابهامآميز» تهران كه با جانفشانيها و سرمايهگذاريهاي فراوان مادي و معنوي و در مبارزات رو در رو با داعشيان تروريست، امنيت، ثبات و يكپارچگي عراق را حفاظت كردند، نواخته شد. طي سفر نخستوزير عراق به فرانسه و بر اساس بيانيه كاخ اليزه پيرامون سفر مصطفي الكاظمي در مذاكرات خود با رييسجمهور فرانسه بدون هيچگونه اشارهاي به تحركات اهانتآميز عليه پيامبر گرامي اسلام(ص) توسط مجله فكاهي «شارلي ابدو» و حمايت آقاي مكرون از انتشار كاريكاتوري اين نشريه، قتل «ساموئل پتي» معلم فرانسوي را محكوم و همدردي خود را با فرانسه در مبارزه با تروريسم ابراز كرده است. رييسجمهور فرانسه در ديدار با نخستوزير عراق حمايت خود را از اقدامات هفتههاي اخير دولت آقاي الكاظمي براي متوقف كردن آنچه «حملات غيرقابل قبول عليه اماكن ديپلماتيك در عراق ناميده» بيان كرده است. مكرون همچنين در خصوص مناسبات دوجانبه و همكاريهاي بغداد-پاريس، از راهاندازي مركز بهداشتي درماني واقع در شهر عراقي «سنجر» و آغاز به كار ساخت بيمارستان جديدي در اين شهر استقبال كرد. ايشان همچنين خاطرنشان كرده است كه فرانسه در سال ۲۰۲۰ سهم خود را براي مشاركت در برنامه عمليات مينروبي سازمان ملل موسوم به «UNMAS» در عراق تجديد كرده تا پروژه بازگشت شهروندان عراقي به مناطق امن و پاكسازي شدهاي كه قبلا ساكن آنجا بودهاند، بهطور قطعي اجرا شود. همچنين رييسجمهور فرانسه در ديدار با نخستوزير عراق از مشاركت يك ميليون يورويي كشورش در طرح سازمان ملل جهت تامين ملزومات الكترونيكي برگزاري انتخابات زودرس سراسري در عراق كه آقاي الكاظمي برگزاري آن را اعلام كرده، ياد كرد. رييسجمهور فرانسه و نخستوزير عراق، توافق خود را براي تداوم تلاشهايشان به منظور بسيج شركاي منطقهاي و بينالمللي عراق براي حمايت از ثبات و امنيت اين كشور ابراز داشتند. امانوئل مكرون در پيام توييتري خود كه در پايان سفر الكاظمي به فرانسه منتشر كرد، نوشت: مبارزه عليه تروريسم اسلامي، به شكست كشاندن دشمن در نطفه و در جريان عمليات است. بدين ترتيب ثباتي كه لازمه تماميت ارضي عراق است، تضمين ميشود. من با نخستوزير عراق ديدار كردم كه نظرات را براي اقدام مشترك در نظر قرار دهيم. اينكه فرانسه دوران آقاي مكرون با ناكاميهاي مشخص در صحنه داخلي اين كشور و ناتواني در كنترل و پاسخگويي به مطالبات فراوان فرانسويها، مسير ديپلماسي و حضور فرانسه در صحنه خاورميانه و به ويژه لبنان، عراق و سوريه را برگزيده و درصدد است تا به جبران مافات و سراب عبور از اين شرايط، مقدمات رسيدن به دور دوم رياستجمهوري خود را فراهم كند، ميتواند جايگاه خود را در عملكردهاي امروز فرانسه و آقاي مكرون در بحران فرهنگي و رويارويي با دنياي اسلام به خوبي نشان دهد. ليكن سوال اينجاست كه آيا در اين معركه بازاري كه آقاي مكرون نيابتا براي مساعدت به رژيم صهيونيستي و ارتجاع عرب وارد كارزار شده، حكومت عراق آگاه است كه در چه مسيري حركت و با چه سرنوشتي براي خود و همراهان روزهاي سختش در انتظار است؟
زخم مهاجرت
نويسندگي ليلا حكمت و كيوان سررشته) را در اين موضوع ديدهام و از عرق شرم پدران فراواني نزد خانوادهشان و تنفروشيهاي ناشي از فقر و...؛ ميگذريم. در كشوري كه تا همين چند دهه پيش هزار، هزار از كشورهاي غربي و عربي و آسيايي براي كار كردن به آن مهاجرت ميكردند در روزهاي گذشته دو مشاهده مستقيم داشتم كه هر آدمي را جريحهدار ميكند. سه جواني را ديدم كه فارغالتحصيل رشتههاي پزشكي و آماده جلاي وطن بودند. استدلال يكي از آنها اين بود كه دوست همدورهاي من كه فارغالتحصيل داروسازي است به افغانستان مهاجرت كرده و ماهي ۷ هزار و ۵۰۰ دلار حقوق ميگيرد. در مشاهده دوم كارگران يك واحد ساختماني با مهاجرت به عراق چند روز فعاليت آنجا را به تعطيلي كشاندند به دليل اينكه در عراق روزي ۶۰ دلار حقوق ميگيرند. اين ارقام در آن كشورها رقم قابل توجهي نيستند اما براي كشوري كه ارزش پول ملياش به اين حد سقوط كرده است رقم بالايي است. مهاجرت از همه گروهها، معناي عميقي دارد اگر مسوولان كشور درك كنند. مشاهده مواردي كه احتمالا بسياري از مردم ديگر هم نمونههاي ديگري را سراغ دارند فقط درهم شكستن غرور ملي نيست بلكه صداي درهم شكستن كرامت و انسانيت يك ملت هم هست. مردمي كه در سرزمين خودشان كه يكي از ثروتمندترين كشورهاي دنياست آنقدر دچار تنگي معيشت و فشار بيكاري و نااميدي به آينده هستند كه ناگزير از چنين انتخابهايي ميشوند. با داشتن چنين جامعهاي، داشتن عظيمترين موشكهاي قارهپيما ديگر چه سودي دارد؟ بدون شك براي يك استراتژي دفاعي در دنياي قدرتهاي زورگو مجهز بودن به ابزار دفاعي واجب است اما بدون داشتن مردمي شاد، آزاد و مرفه چه تضميني وجود خواهد داشت؟ به جاي هماورديهايي كه چنين پيامدهايي دارد به فكر توسعه و رفاه مردم باشيم كه نيازمند راهبردهايي منطقيتر است. اقتصاد، علم است، سياست علم و هنر است، جامعهشناسي علم است، مديريت علم و تجربه است، كشور را بايد با علم اداره كرد نه با شعار كه جز فقر و محنت نميآورد.