طيبه سياوشي، نماينده اصلاحطلب مجلس دهم از واكنش حاكميت به اخبار فضاي مجازي ميگويد
پوشش كامل و درست اخبار فرصت است، نه تهديد
خانم سياوشي، ابتدا نظرتان را درباره نحوه واكنش حكومت به رويدادها و اخباري كه در فضاي مجازي پخش شده و با واكنش گسترده افكار عمومي روبهرو ميشوند، بگوييد؟
يك بحث مهم در فضاي مجازي لزوم ارزيابي صحت و سقم برخي موارد است، اما بعضي موارد از اين قضاوت بينياز است و صحت و سقمشان روشن است. از جمله ويديوهايي كه حدود يكي، دو هفته گذشته از دختري در آبادان و پسري در مشهد منتشر شد. در اين موارد اولويت، بحث حقوق شهروندي است؛ چراكه اگر فردي متهم هم باشد، باز منافي حقوق شهروندياش نيست و حتما از حقوقي برخوردار است كه بايد رعايت شوند؛ حال آنكه در اين موارد چنين نبود. شايد درست باشد كه بگوييم روش پيگيري مشكل يا نوع مواجههشان با جامعه درست نبود افراد بايد از راه ديگري براي رفع مساله يا مشكلشان اقدام ميكردند، اما اطلاعات و آگاهي نداشتند كه چگونه ميتوانند خواستهشان را از راه قانوني و درست پيگيري كنند. همين آگاهي را هم البته بخش حاكميت بايد در اختيار مردم بگذارد. مسالهاي كه در اينجا با آن مواجهيم، روايتي است كه حكومت از ماجراهاي اينچنيني ارايه ميكند. اين ماجراهايي كه در فضاي مجازي منتشر شد، به شدت جامعه را متاثر كرد و نكته قابل توجه آن است كه اين اتفاقات اصلا سياسي نبودند؛ اين ماجراها به بطن جامعه برميگردند و مسائل اجتماعي است كه جامعه را تحت تاثير ميگذارد اما صداوسيما انتظاراتي كه مردم در واكنش به اين اتفاقات از حاكميت دارند، برآورده نميكند. صداوسيما روايت ديگري را مطرح ميكند كه گاهي ۱۸۰ درجه با واقعيتي كه در فضاي مجازي منتشر شده، متفاوت است. در نهايت عجيب نيست اگر آنچه اتفاق افتاده و روايتي كه صداوسيما به دست ميدهد، تفاوتي حداقلي ببينيم، اما نه اين تفاوت فاحشي كه در روايت صداوسيما و اصل واقعه وجود دارد. صداوسيما سراغ دختر آباداني رفته و به او ميگويد آنچه بايد انجام ميداده، در قالب مصاحبه جلوي دوربين بگويد. اگر اين آگاهي براي آن خانم وجود داشت كه از ابتدا برود از طريق دادگاه مسالهاش را پيگيري كند، قاعدتا اين كار را ميكرد، اما او مطلع نبوده است. آنچه در صداوسيما بايد مطرح ميشد، تخلف و اقدام خلاف قانوني بود كه از جانب مامور حراست و خانوادهاش انجام شده است يا مثلا در جريان پسر مشهدي، فارغ از اينكه دليل مراجعه او به آن محل چه بوده، تخلف كرده يا نه، حق و حقوقي داشته كه نيروي انتظامي موظف به رعايت آن است اما چنين نشد. در عين حال البته حسن اين ماجرا و امر مهمي كه رخ داد، ابراز تاسف نيروي انتظامي بابت اين موضوع بود كه به نظرم گامي رو به جلو بود؛ چراكه معمولا چنين واكنشي از نيروي انتظامي نميبينيم.
كارشناسان به دفعات از اين گفتهاند كه صداوسيما به واسطه عملكردش طي سالهاي گذشته، اعتماد بخش مهمي از جامعه را به تمامي از دست داده و در نتيجه اگر موضوعي در صداوسيما مطرح شود، براي مردم چندان باورپذير نيست. از ديگر سو دست روزنامهنگاران و رسانههاي خصوصي، مطبوعات كاغذي و مكتوب در بازتاب و واكنش نشان دادن به بسياري از موارد بسته است يا نميتوانند به بعضي مسائل ورود كنند يا به ناچار تنها به بخشي از آن ميپردازند و قادر به واكاوي همه ابعاد مساله نيستند. در اين اوضاع، چگونه ميتوان مانع از نشر فيكنيوزها و شايعات شد؟
يك نكته اين است كه گاهي برخورد با چنين مواردي «سياهنمايي» تلقي ميشود. اينها «سياهنمايي» نيست. اين حجم اخبار _كه بخشي از آن درست اما بخشي نادرست است و نيمي ساخته و پرداخته فشار جريانهاي خارج يا داخل كشور _ گاهي حتي من نوعي را كه مسوول بودهام، به اشتباه مياندازد و سردرگم ميكند. بحثم اين است كه مردم نياز به مرجعي دارند كه گزارش و خبر صحيح و صادق بدهد و تحليل و تفسير و نظرات متفاوت درباره آن موضوع را هم در اختيار مردم بگذارد، چراكه اين تنوع افكار است كه به آرامش جامعه كمك ميكند. در شرايط دشوار امروزي كه مردم هم با تحريم روبهرو هستند، هم با جنگ اقتصادي و هم با وضعيت نامساعد ناشي از بحران كرونا دست و پنجه نرم ميكنند، حاكميت بايد آرامش را به جامعه منتقل كند. همه ما مشكلات، مسائل و موارد امنيتي را كه بايد در چارچوب نظام رعايت شود، كم و بيش درك ميكنيم و متوجه هستيم اما اينكه اجازه و فرصت طرح و بيان اين اخبار از طريق رسانههاي رسمي داده شود، به نظر من، نه يك تهديد كه يك فرصت است و ميتواند آرامش را به جامعه منتقل كند.
شما مساله امنيت ملي را مطرح كرديد اما به هر حال در حال حاضر بهرغم محدوديتها، مردم بهطور گسترده در فضاي مجازي حاضرند و به عنوان مثال خبر رسانهاي خارجي را كه از تعداد 1500 كشته در اعتراضات آبانماه ۹۸ حكايت داشت، بيش از آمار رسمي حدود 230 كشته كه نهادهاي امنيتي داخل كشور پس از چندين ماه اعلام كرد، ميپذيرند يا در غائله انهدام هواپيماي اوكرايني، در حالي كه رسانههاي خارجي از همان ساعات نخست، از احتمال شليك موشك گفتند، مقامات داخلي تا 3 روز همچنان تكذيب و در نهايت تاييد كردند. آثار اين تعلل رسانهاي و تاخير در اعلام آمار و اخبار در فضاي رسانهاي حاكم بر جهان امروز چيست؟
تفاسير موجود از امنيت ملي به نوعي متفاوت بيان ميشود. در حالي كه امنيت ملي بايد در چارچوب مصالح ملي و منافع مردم -به عنوان دو مولفهاي كه در قانون اساسي بر آن تاكيد شده- تعريف شود. اما متاسفانه اين مفهوم اساسي به نوعي با رويكرد سليقهاي، برداشت، تحليل و تفسير ميشود. از طرفي در حالي كه اكثريت جامعه در جريان اخبار قرار گرفته، متاسفانه روايت رسمي و حكومتي با تاخير بعضا بسيار به دست مردم ميرسد و وقتي اطلاعرساني ميشود كه ديگر كار از كار گذشته و تاثيري ندارد. در اين شرايط هر قدر هم كه براي اصلاح يا حتي عذرخواهي تلاش و اقدام شود، تاثيرگذار نيست. در نتيجه معتقدم كه حاكميت بايد دست پيش را بگيرد و در چنين شرايطي بهرغم همه مشكلات و حواشي، بتواند به مردم آرامش دهد.