100 سال روابط بينالملل
زينب صدوقي
به مناسبت صدسالگي تاسيس رشته روابط بينالملل، موسسه مطالعات و تحقيقات ابرار معاصر تهران، كتابي با عنوان «روابط بينالملل در ايران، از تكثر روايتها تا ضرورت تفكر پارادايميك» را منتشر كرده است كه با توجه به اهميت اين رشته دانشگاهي، به ويژه با توجه به اهميت مديريت تعاملات بينالمللي در عصر جهاني شدن، اثري ارزشمند و درخور توجه است. تدريس مسائل بينالمللي در دانشگاههاي سراسر جهان و در قالب رشته تخصصي روابط بينالملل، بهطور جدي به سالهاي پس از جنگ جهاني اول باز ميگردد. ويرانيهاي بهجامانده از جنگ و مساله چگونگي مديريت روابط كشورها با يكديگر به منظور جلوگيري از وقوع بحراني مشابه، بررسي علمي اين موضوع را چه به صورت نظري و چه عملي اجتنابناپذير كرد. در ايران هم به تدريج با تاسيس مدرسه علوم سياسي و سپس دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران، مطالعات بينالمللي به صورت پراكنده و در قالب رشته علوم سياسي مورد توجه قرار گرفت و تنها پس از انقلاب اسلامي ايران (1357) بود كه تدريس روابط بينالملل به صورت رشتهاي مستقل در برخي دانشگاهها آغاز شد. كتاب روابط بينالملل در ايران مجموعهاي است از مقالات اساتيد برجسته و پژوهشگران روابط بينالملل كه از اين حيث اثري شايان توجه است؛ چراكه بررسي انتقادي و آسيبشناسانه اين رشته از نگاه دستاندركاران آموزش و پژوهش اين رشته مطالعاتي، به شكل موثرتري ميتواند نقاط قوت و ضعف را براي سياستگذاران و برنامهريزان روشن كند. اين كتاب در دو بخش بازانديشي و طرح ايده در روابط بينالملل و همچنين آموزش و پژوهش در روابط بينالملل در ايران به رشته تحرير درآمده است. در بخش اول مقالاتي در خصوص تاريخ صدساله روابط بينالملل در ايران و جهان به چشم ميخورد كه از منظر توجه به مسائل روز جهاني و طرح پرسشهايي در خصوص اين موضوعات، تاكيد بر رويكردي عملي در پرداختن به موضوعات بينالمللي فراتر از نگاه هنجاري، توجه به مشكلات اين رشته و اتخاذ نگاه آسيبشناسانه و در پيش گرفتن نگاهي جديد در حل مسائل پيشرو، شايان توجه است. در اين فصل در ادامه مقالات پيشين كه عمدتا ماهيتي تاريخي داشتند، در دو مقاله با اذعان به اينكه اكثر مطالعات بر پايه تئوريهاي جريان غالب روابط بينالملل و نگاهي غربي انجام شدهاند؛ در تحليل مسائل پيش روي كشورهاي منطقه بر اتخاذ رويكردي متناسب با شرايط هريك از كشورها و واقعيتهاي منطقه تاكيد شده است. هر چند اين مقالات از منظر تلاش براي اثبات ناكارايي نظريات موجود منطقهاي و تاكيد بر ارايه نظريهاي متناسب با واقعيات قابل تامل هستند، ولي اين سوال را به ذهن متبادر ميكند كه آيا سعي بر اثبات نارسايي نظرات غالب روابط بينالملل در راستاي هدف كتاب مذكور قرار ميگيرد يا خير؟ آيا كتاب قصد دارد نظريهاي جايگزين ارايه دهد؟ يا صرفا از جهت غربي بودن منابع موجود رشته روابط بينالملل اين بحث گشوده شده است. به هر حال سير مقالات خواننده را با نوعي سردرگمي مواجه ميكند و به نظر ميرسد بهتر است چينش عناوين مقالات و توجيه خوانندگان در ضرورت پرداختن به مقالات مرتبط با مباحث منطقهاي و به ويژه نظريه امنيت منطقهاي باري بوزان به صورت شفافتري صورت گيرد. در فصل دوم با عنوان آموزش و پژوهش در روابط بينالملل در ايران، مقالاتي بسيار كاربردي به رشته تحرير درآمده است. در بخش آموزش به ويژه اشاره به تدريس مسائل و موضوعات جديد بينالمللي نظير حقوق بشر شايسته تقدير است. البته به منظور مطالعه جامعتر، توجه به ساير موضوعات نظير صلح، محيط زيست و غيره نيز ضروري به نظر ميرسد. در بخش آموزش رشته روابط بينالملل انتظار ميرفت بررسي همهجانبهتري از برنامه درسي رسمي و غيررسمي اين رشته در اختيار مخاطب قرار ميگرفت. بنابراين با توجه به هدف كتاب، نگاهي آسيبشناسانه به تحليل محتواي سرفصلهاي مصوب اين رشته توصيه ميشود و اينكه با توجه به اهداف كلي و واقعيتهاي موجود در ايران، آيا اين سرفصلها جوابگوي نيازهاي موجود كشور هست يا خير؟ همچنين فراتر از برنامه درسي مصوب براي اين رشته تخصصي، توجه به برنامههاي آموزشي جانبي و روش تدريس اساتيد به منظور مطالعه انتقادي روندهاي آموزشي روابط بينالملل ضروري به نظر ميرسد. بديهي است مصاحبه و كسب نظر اساتيد و دانشجويان اين رشته در فهم نيازها و روندهاي موجود آموزشي بسيار راهگشاست. در بخش پژوهش نيز مقالات ارزشمندي در موضوعات مرتبط با اين رشته به چشم ميخورد. 6 مقاله از بين مقالات به موضوع انديشكدهها در ايران اختصاص يافته كه هرچند موضوعي بسيار با اهميت است، ولي بهرغم اذعان مولف بر اهميت موضوع، اختصاص سه مقاله به موضوع امريكاپژوهي و ناديده گرفتن موضوعاتي نظير اروپاپژوهي كه از اهميت بالايي براي ايران نيز برخوردار است، خواننده را با چرايي و ابهام مواجه ميكند. هرچند تلاش مولف بر اختصاص مقالهاي در كتاب به آسيبشناسي انديشكدهها در ايران از حيث اتخاذ نگاهي جامع به كاستيها و معضلات پژوهش روابط بينالملل در ايران و همچنين آيندهپژوهي روابط بينالملل، بسيار قابل توجه است. بهطور كلي كتاب مذكور از حيث توجه به وضعيت رشته روابط بينالملل در ايران كتابي ارزشمند تلقي ميشود. صرفا به منظور پژوهشهاي تكميلي و آسيبشناسي همهجانبه، تحليل محتواي برنامههاي درسي رسمي و غيررسمي اين رشته توصيه ميشود. ضمنا صورتبندي فصول و مقالهها ذيل عناوين متمايز آموزش روابط بينالملل، پژوهش روابط بينالملل و سياستگذاري و ارايه پيشنهاد، به منظور رفع مشكلات و نقاط ضعف اين رشته مطالعاتي، ضمن انسجامبخشي بيشتر به مطالب، خط سير مشخصي را در اختيار خواننده قرار ميدهد.