دو كانديداي پيشين انتخابات رياستجمهوري بهطور غيرمستقيم به مصاف يكديگر رفتند
كنايه ملانصرالديني هاشميطباء به وعده دلاري رضايي
انتخابات هنوز شروع نشده ولي كنايههاي انتخاباتي بين كانديداهاي انتخابات پيشين آرامآرام شروع شده و كمكم نيز تندتر و تندتر ميشود. محسن رضايي كه چند نوبت كانديداي انتخابات رياستجمهوري بوده، در سخنراني اخير خود با يك وعده انتخاباتي پشت تريبون رفته بود، حالا با واكنش رقيب سابق انتخاباتياش مواجه شده است.
محسن رضايي، دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام كه بعيد نيست براي انتخابات 1400 نيز وارد گود شود، چندي پيش در جمع جوانان عضو جمعيت گام دوم انقلاب گفته بود: «اگر اقتصاد و توليد ملي ما راه بيفتد هيچ ايراني نيست كه درآمد سرانه او زير ۵۰ هزار دلار باشد. همهچيز براي اين جهش و تحول آماده است. هر تحول در ايران، بر زندگي ۵۰۰ميليون نفر در اطراف ايران تاثير ميگذارد به شرط آنكه بازارهاي منطقه و حوزه نفوذ فرهنگي را در اهداف خود داشته باشيم. ۱۵۰ سال پيش در شبه قاره هند و كشمير زبان فارسي رونق داشت. هنوز هم ميتوانيم اين حوزه فرهنگي را بازيابي كنيم.»
حالا مصطفي هاشميطبا، كنشگر سياسي اصلاحطلب و رقيب انتخاباتي پيشين رضايي در واكنش به اين وعده انتخاباتي به برنا گفته است: «اصولگرايان و گروههاي ديگر هيچكدام برنامه داخلي ندارند و فقط حرفهاي گندهگنده ميزنند و از ميان صحبتهايشان، راهكاري براي رفع مسائل مملكت پيدا نميشود. مساله پيچيده است، بايد طرح مشخصي براي اداره كشور منهاي رابطه با امريكا داشته باشيم. چگونه ميتوانيم درآمد سرانه را ۵۰ هزار دلار كنيم؛ اگر شدني است، راهكار بدهند، بايد خط مشي و برنامهريزي داشت. جالب است كه به دلار هم ميگويند يعني همه دنبال دلار هستند و چشمشان به امريكا است. به ريال بگوييد چرا به دلار مطرح ميكنيد؛ متاسفانه خودمان را وابسته به امريكا و پول امريكا ميدانيم، زماني كه توانستيم وابستگي به دلار را از بين ببريم آنوقت ميتوان كاري كرد. به ملانصرالدين گفتند وسط دنيا كجاست، يك ميخ روي زمين كوبيد و گفت همين جاست. آقايان فقط جملهبندي نكنند و با واقعيت مسائل روبهرو شوند كه چگونه ميشود، اين راه را سامان داد و چگونه ميشود به درآمد سرانه ۵۰ هزار دلار رسيد. حرف زدن كاري ندارد، اثبات آن مهم است.»
البته سخنرانيهاي محسن رضايي فقط درباره مسائل داخلي نيست. او كه اين روزها تلاش ميكند درباره مسائل مختلف تحليل ارايه دهد، ديروز در صفحه اينستاگرامش از انتخابات امريكا گفت و در يادداشتي مختصر نوشت: «خوشبيني دولتهاي گذشته نسبت به امريكا و اروپا، بارها به ملت ايران آسيب زده است. سريال 40ساله سياست تحريم و برداشتن تحريم ازسوي دولتهاي امريكا و خوشخيالي برخي از دولتمردان ايران طي 40سال گذشته فرصتهاي اقتصاد ملي ما را از بين برده است. دولتي در امريكا آمده ايران را تحريم كرده و دولت ديگري ميآيد و آن را در كاغذ برميدارد. سريال كاغذي و قهرمان بازي عدهاي در ايران و امريكا با شكست برجام كاملا آشكار شده است. بنابراين ازسويي رييسجمهور جديد امريكا بايد در اولين فرصت كليه تحريمها را بردارد، از ملت ايران به خاطر اقدامات گذشته عذرخواهي كند، خسارات اقتصادي ناشي از تحريمها را كه به ملت ايران وارد شده، جبران كند و از سوي ديگر نبايد منتظر برداشتن تحريمها بمانيم؛ بلكه با استفاده از تواناييهاي خود و قوي شدن در اقتصاد، فرهنگ و تقويت امنيت داخل و جبهه مقاومت در منطقه از ديوار نيمه ويران امريكا كه در مقابل ملت ايران قرار دارد، بپريم.»
در همين حال هاشميطبا هم در همان مصاحبه درباره مذاكره با امريكا و پيروزي بايدن نيز اظهارنظر كرده و گفته بود: «اصولگرايان خودشان از مذاكره بدشان نميآيد، آنها مشتاق هستند. اگر اداره اجرايي كشور دست آنها بيفتد ميفهمند كه كاري نميتوانند انجام دهند و نميدانند بايد چكار كنند. رابطههاي اقتصادي ايران بسيار پيچيده است و به اين سادگي نيست كه فقط حرف بزنيم. مجلسيها طرح و لايحه به دولت بدهند و بگويند دولت روحاني موظف است اين كارها را انجام بدهد، اما آنها لايحهاي براي برون رفت از مشكلات ندارند؟ چرا وقتي دولت روحاني در بازار به قيمت آزاد ارز ميفروشد مجلس ميگويد دولت حق ندارد در بازار ارز آزاد بفروشد. آنها نميدانند راه چيست، هر وقت توانستند راه را نشان دهند حرفشان هم درست ميشود.» هرچه هست، اين مواجهههاي سياسي اتفاقي معمول در سالهاي انتخاباتي است و احتمالا با نزديك شدن به انتخابات سيزدهمين دوره رياستجمهوري، بايد بيشتر و بيشتر منتظر شدتگرفتن اين دست روياروييها باشيم.