اركستر جنگلداري
مظفر شيرواني
اين روزها كار جنگل شبيه يك اركستر سمفونيك بزرگ است كه انواع و اقسام سازمانها و شركتها در قالب نوازنده با سازهاي خود در آن شركت ميكنند. در گذشتههاي نه چندان دور كار جادهسازي تمام كمال زير نظر مدير جنگل به اجرا درميآمد. امروز شركتهاي ديگر اين كار را انجام ميدهند، همينطور بهرهبرداري، حسابداري و دهها مورد ديگر را. اگر هركدام از اين سازمانها را يكي از نوازندگان اركستر در نظر بگيريم، آنگاه تصور كنيد يك يا چند نوازنده بخواهند ساز خودشان را بزنند، حاصل كار جز بلبشويي نخواهد بود. در اركستر رهبر است كه بين اعضا هماهنگي ايجاد و تعيين ميكند، اينكه چه زماني چه كسي و چه چيزي بنوازد. اين مساله هماهنگي بين تخصصهاي مختلف همانند اركستر بايد در جنگلهاي با سطوح گسترده صورت گيرد تا نتيجه مطلوب حاصل شود. از اين رو بارها از جنبشهاي زيستمحيطي و ساير متخصصان خواسته شده است مواردي كه به نظر آنها بايد در جنگل رعايت شوند بهطور كاملا مشخص و از مسوول، يا اينكه مدير جنگل بخواهند كه آنها را رعايت كنند. به عنوان مثال وقتي يك فعال محيطزيست بيان كند كه حفظ خزهها در جنگل ضرورت دارند طبيعي است كه مدير يا جنگلشناس سعي ميكند اين خواسته را اگر علمي و عملي باشد مورد توجه قرار دهد و چنانچه دانش كافي در مورد موضوع نداشته باشد از وجود متخصص استفاده كند. اين مطلب يكي از بديهيات اداره شدن جنگل است و درباره آن مقالات متعدد منتشرشده اشاره شده است. اما اگر كسي مدعي شود شيوهاي كه او پيشنهاد ميكند تنها راه مناسب جنگلداري است و باقي روشها را به يكسو بايد نهاد نميتواند انتظار داشته باشد ديگران مطابق گفته او رفتار و فكر كنند.