آرامش اخلاقي در تدريس و تحقيق
سيدحسين موسويتبريزي
از اوايل پيروزي انقلاب اسلامي، زماني كه در دادستاني كل بودم يا زماني كه در مجلس شوراي اسلامي حضور داشتم به شهر قم رفت و آمد بسياري ميكردم و در دورهاي هم در دفتر تبليغات درس فقه ميدادم و از همان زمان مرحوم فيرحي را ميشناختم. ايشان اهل زنجان و همزبان ما بودند و همين باعث شده بود به نوعي خيلي زودتر با يكديگر صميمي و آشنا شويم. هر چند مرحوم سنشان از من كمتر بود ولي من ارادت بسيار بيشتري به ايشان داشتم. مرحوم فيرحي انساني بود كه بسيار به درس خواندن و پيگير شدن براي بحث از خود علاقه نشان ميداد. در آن زمان كه بنده با ايشان آشنا شدم، سال چهارم يا پنجمي بود كه ايشان وارد حوزه علميه شده بودند ولي با اين حال به خاطر دارم كه خيلي در پيگيري مسائل درسي دقيق بودند و تلاش ميكردند كه مفاهيم و مسائل را درك كنند و بفهمند. ايشان در عين تلاشي كه هميشه داشتند از يك آرامش قلبي و روحي برخوردار بود. در آن روزگار كه مشكلات بسيار بود، در كشور مردم درگير دفاع مقدس بودند و در عين حال براي هر كدام از ما گرفتاريهايي پيش ميآمد و ما ناراحت ميشديم ولي ايشان هرگز در اين موقعيتهاي سخت پرخاشگري به ديگران نداشتند.
يكي ديگر از ويژگيهاي مرحوم فيرحي كه بايد به آن اشاره كنيم، تواضع ايشان بود. با وجود اينكه نسبت به ديگران تلاش بيشتري ميكردند ولي هميشه از اين پرهيز داشتند كه خودشان را در معرض ديگران قرار دهند يا اينكه بخواهند معروف شوند. اين ويژگي اخلاقي ايشان هم در راستاي همان آرامششان بود. درس و تحقيق خود را در آرامش كامل به پيش ميبردند و عجلهاي ما در ايشان نميديديم كه بخواهند نتايج كار خود را به رخ ديگران بكشند به همين خاطر همواره در يك آرامش اخلاقي و عملي حركت ميكردند.
همين مسلك رفتاري را هم در دانشگاه در درس دادن، مقابل ساير اساتيد همچنين كنار ساير دانشجويان پيشه خود كرده بودند. من تجربه تدريس در دانشگاهها را نيز دارم. در دانشگاه دانشجويان چون جوان هستند و در معرض يادگيري براي اينكه بتوان با آنان ارتباط برقرار كرد بايد استاد چند ويژگي داشته باشد. خوب گوش دادن به دانشجويان، با دقت تحقيق كردن و حفظ آرامش سه ويژگي مهمي است براي كسي كه ميخواهد در دانشگاه حضور داشته باشد و در ميان دانشجويان نفوذ كند. مرحوم فيرحي واقعا اين سه ويژگي را دارا بود و در اين راه هم اصلا اهل رياكاري نبود. واقعا شخصيت خود را با آرامش روحي ساخته بود. در همين حال كه به درس و بحث در دانشگاه مشغول بودند از فعاليتهاي مدني و سياسي هم غافل نشده و ما در مجمع مدرسين حوزه علميه قم نيز خدمت ايشان بوديم. در جلسات مجمع وقتي بين اعضا بحثي مطرح ميشد و ايشان ميخواستند نقدي را بيان كنند حتي اگر آن نقد قرار بود به اعضاي مجمع وارد شود، ايشان آن بحث را چنان با آرامش مطرح و تلاش ميكردند كه نقدشان موجب دلخوري فردي نشود. لازم به تاكيد است كه وجودشان در جلسات آرامش بود. علتش هم اين بود كه نميخواستند خود را مطرح كنند و خود را به رخ ديگران بكشانند. فعاليت سياسي خود را هم بر اساس تحقيق و بررسي كامل انجام ميدادند و بسيار هم جدي و فعال در اين عرصه وارد ميشدند. همواره در تهران و در قم حضور موثري داشتند و ما معمولا در جلسات در خدمت ايشان بوديم.
ايشان نظراتي داشتند كه گاهي به روح آرام و پاكشان برميگردد. واقعا ايشان به دور از روحيه پرخاشگري بود. سعي ميكرد كسي را نفي نكند و در كلامشان توهين به ديگران نباشد و همين ويژگي اخلاقي هم ايشان را در بين روحانيت و جامعه اساتيد دانشگاهي محبوب كرده بود.
ايشان بر اساس علم و تحقيق و انديشه كارها را به پيش ميبرد. كتابهايشان هم بر اساس تحقيق و با آرامش به ثمر رسيده و اصلا براي نتيجه كار عجله نداشت. براي اينكه نكتهاي را مطرح كند يا اينكه قضيهاي را اثبات كند اصلا عجله نميكردند و با صبر و حوصله تا تمام شدن تحقيقات به كار خود ادامه ميدادند. تا موضوعي را پخته شده حساب نميكردند، به آن وارد نميشدند و وقتي هم پخته ميشد، آن را طوري عرضه ميكردند كه بوي تحقير ديگران يا توهين به ديگران در آن نباشد. اين آرامش اخلاقي در تدريس ايشان هم جاري بود. مرحوم فيرحي در مناسبتهاي ملي يا مذهبي سخنرانيهاي مذهبي داشتند و ما گاهي خدمت ايشان بوديم. ايشان در سخنرانيهاي خود نيز مباحث را با آرامش خاصي بيان ميكردند و همين باعث ميشد تا همه استفاده كنند. واقعا منبر ايشان كاملا عين دانشگاه آرام و منظم بود و همين باعث شده بود كه افراد باسواد، محقق و فاضل و انديشه به سخنراني ايشان گوش بدهند و ايشان را دوست داشته باشند. همين جا بايد تاكيد كنم كه شخصا همواره از كيفيت گفتار و نوشتارشان لذت ميبردم.مرحوم فيرحي از نظر تقوا و پاكدامني هم مثالزدني بودند. من هيچگاه نديدم يك حتي كلامي در تحقير ديگران به زبان بياورند. به اين اعتبار بايد گفت كه ما روحاني عزيز بسيار بزرگي را از دست داديم و به خاطر فقدان اين عزيز بايد به جامعه دانشگاهي، حوزه قم و به خانواده بسيار محترم و بسيار عزيز آن مرحوم كه خانواده همه ما محسوب ميشود، تسليت عرض كنم.
دبيركل مجمع محققين
و مدرسين حوزه علميه قم
روحاني نيكخو
حكمتالله ملاصالحي،استاد علوم سياسي دانشگاه تهران| خبر درگذشت استاد فيرحي براي اينجانب بسيار غمانگيز بود. جامعه علمي ما و جامعه روحانيت ما و جامعه دانشگاهي ما يك روحاني نيكخو، نيكخواه، نيكانديش و آگاه را زودهنگام از كف داد و ضايعهاي است بزرگ و جبرانناپذير.نخستينبار كه ايشان را در مراسم بزرگداشت استاد طباطبايي ديدم، آشنايي بسيار خرسندكننده و دلنشين برايم بود و انديشهها و روح مداراگري ايشان برايم بسيار دلنشين و پسنديده بود. براي آن مرحوم معزز از خداوند بزرگ طلب مغفرت و براي خاندان و خويشان و بازماندگان ايشان طلب صبر و عمر با عزت بيش از پيش مينمايم.
ميراثدار دو سنت حوزوي و دانشگاه
محمود صادقي، دبيركل انجمن اسلامي مدرسين دانشگاهها| استاد انديشمند و دانشپژوه و نظريهپرداز دكتر داود فيرحي بر اثر ابتلا به ويروس مرگبار كرونا دار فاني را وداع گفت. غم و اندوه و بهت ناشي از خبر چنان سنگين است كه دستم براي نگارش چند سطر پيام تسليت به سختي به قلم ميرود. حجتالاسلاموالمسلمين دكتر داود فيرحي نمونهاي مثالزدني از ظهور نسلي نو در جامعه علمي ما بود كه ضمن بهرهگيري از ميراث علمي دو سنت حوزوي و دانشگاهي در حوزه علوم انساني مواجههاي نقادانه و جسورانه با آنها داشت. او هم در عرصه آموزش، هم در عرصه پژوهش بسيار پركار و پربار بود و در عمر نسبتا كوتاه خود آثار بسيار ارزشمندي را، به ويژه در حوزه نوپيداي فقه سياسي، تقديم جامعه علمي كرد. دكتر فيرحي حقيقتا از زمره عالماني بود كه هيچ چيز خلأ ناشي از فقدانشان را پر نخواهد كرد. اينجانب با اندوه فراوان اين مصيبت بزرگ را به فرزندان و خانواده صبور و بازماندگان آن مرحوم و جامعه دانشگاهي و حوزوي و دوستان و دوستداران پرشمارش تسليت ميگويم و از درگاه خداوند متعال براي آن عزيز وارسته رحمت و مغفرت و همنشيني با ارواح اوليا و علماي سلف و براي خانواده و فرزندان داغدارش شكيبايي مسألت مينمايم.