ترجمه: هديه عابدي
شوراي روابط خارجي سال گذشته در مصاحبهاي با جو بايدن، نامزد دموكراتها در انتخابات رياستجمهوري 2020 امريكا، نظر او را در مورد مهمترين مسائل سياست خارجي جويا شد. اكنون با پيروزي او در انتخابات، بازخواني اين ديدگاهها ميتواند در شناخت سياست خارجي دولت او مفيد باشد. لازم به ذكر است كه ادعاهاي جو بايدن در اين مصاحبه مورد تاييد روزنامه اعتماد نيست و صرفا براي آشنايي با نظرات او در حوزه سياست خارجي منتشر شده است. در ادامه به برخي از اين سوال و جوابها ميپردازيم.
آيا امريكا بايد سياست خود در قبال چين را بر اساس رفتار اين كشور با اقليت مسلمان اويغور و وضعيت هنگكنگ تغيير دهد؟
با اينكه ما در راستاي منافعمان در برخي حوزهها به دنبال همكاري با پكن هستيم، اما امريكا بايد در برابر خودكامگي چين بايستد. بسيار الهامبخش است كه ميبينيم مردم شجاع هنگكنگ با شركت در تظاهرات صلحآميز خواستار آزاديهاي مدني و استقلالي هستند كه پكن وعده داده است. جهان نظارهگر است: ما بايد همگي از اصول دموكراسي و آزادي حمايت كنيم. اعمال زور و حبس بيش از يك ميليون مسلمان اويغور در غرب چين به هيچوجه قابل قبول نيست. امريكا بايد به اردوگاههاي تربيتي سينكيانگ اعتراض كرده و با اعمال تحريم و استفاده از قانون ماگنيتسكي، افراد و شركتهاي دخيل در اين سركوب وحشتناك را پاسخگو كند. چالش در مرزهاي چين متوقف نميشود. در قرن بيست و يكم مفهوم آزادي به فضاي مجازي نيز كشيده شده است. جهان آزاد بايد با تلاشهاي چين براي گسترش مدل خودكامگي مبتني بر فناوريهاي پيشرفته مقابله كند. امريكا بايد در وضع و ايجاد قوانين، هنجارها و نهادهايي كه بر نحوه استفاده از فناوريهاي نوين مثل هوش مصنوعي حاكم است، پيشقدم باشد.
ما ميتوانيم با ديپلماسي و تامين اعتبار توسعه، در همكاري با متحدان خود به كشورهاي جهان كمك كنيم به جاي سيستم نظارت و سانسور ديستوپيايي چين، از ابزارهاي ديجيتال جايگزين استفاده كنند. اين تلاشها با نشست جهاني دموكراسي كه در نخستين سال ورود به كاخ سفيد ميزبان آن خواهم بود، آغاز ميشود.
مهمترين مساله اين است كه ما بار ديگر قدرت رهبري خود را نشان دهيم. تعهد امريكا به ارزشهاي جهاني چيزي است كه آن را از چين متمايز ميكند. من با لغو قانون منع ورود مسلمانان به امريكا، افزايش پذيرش مهاجران و پايان دادن به عمل غيرقابلدفاع جداسازي خانوادهها در مرز ميخواهم دموكراسي امريكا را احيا و ترميم كنم. اين مدل امريكايي است كه ديگران نيز دوست دارند از آن الگوبرداري كنند و ديگر سراغ مسير ديكتاتوري چين نروند.
آيا در صورت پيروزي در انتخابات، به توافق هستهاي با ايران بازميگرديد؟ آيا قصد داريد پيش از بازگشت به توافق، آن را تغيير دهيد؟ در اين صورت چه تغييراتي مد نظرتان است؟
ايران كشوري است كه ثبات خاورميانه را بر هم ميزند؛ هرگز نبايد به اين كشور اجازه دستيابي به سلاح اتمي داد. آقاي ترامپ از برجام – توافقي كه مسيرهاي دستيابي ايران به سلاح اتمي را بسته بود و اين مساله بارها از سوي بازرسان بينالمللي نيز تاييد شده است – خارج شد، بدون اينكه برنامه قابلاجرايي براي دستيابي به يك توافق بهتر داشته باشد. اقدامات بيملاحظه او بحران عميقي را در روابط ميان اروپا و امريكا به وجود آورد و باعث شد روسيه و چين به ايران نزديكتر شوند. در نتيجه اين امريكا بود كه به جاي ايران منزوي شد. همانطور كه پيشبيني ميشد، ايران فعاليتهاي هستهاي خود را از سر گرفت و رويكرد تهاجميتري اتخاذ كرد. با اين كار ترامپ، منطقه به يك جنگ فاجعهبار ديگر نزديك شد. خلاصه اينكه تصميمات ترامپ باعث شد نسبت به گذشته در وضعيت بدتري قرارگيريم.
كاري كه ايران مشغول انجام آن است، خطرناك اما قابل بازگشت است. اگر ايران بار ديگر به تعهدات هستهاي خود پايبند شود، من در قدم اول به برجام بازميگردم تا بعد با مشاركت شركاي اروپايي و ديگر قدرتهاي جهان، حوزه محدوديتهاي هستهاي برجام را گسترش دهيم. انجام اين كار باعث ميشود قدم اول در بازيابي اعتبار جهاني امريكا را محكمبرداريم و به جهان اين پيام را بدهيم كه ميتوانيد بار ديگر به حرف و تعهدات بينالمللي امريكا اعتماد كنيد. همچنين ضمن پايبندي مضاعف به ديپلماسي، كاري ميكنم ديگر كشورهاي جهان با سياست امريكا در قبال ايران همراه شوند تا با تاثيرگذاري بيشتري بتوانيم ساير رفتارهاي ناپسند تهران در منطقه را نيز كنترل كنيم.
آيا با كره شمالي نيز توافقي امضا ميكنيد كه به موجب آن بخشي از تحريمها برداشته شده و در مقابل، پيونگيانگ به جاي خلع سلاح اتمي كامل، تنها بخشي از برنامه اتمي خود را كنار بگذارد؟
وقتي من وارد كاخ سفيد شوم، قطعا موقعيت امريكا در قبال چالش هستهاي كره شمالي نسبت به زماني كه كاخ سفيد را تحويل ترامپ ميداديم، بسيار وخيمتر خواهد بود. پس از سه نشست ميان رهبران امريكا و كره شمالي كه تنها براي دوربينهاي تلويزيوني ترتيب داده شده بود، هنوز از جانب كره شمالي ذرهاي تعهد نديدهايم. حتي يك موشك يا سلاح اتمي نيز نابود نشده است و به هيچ بازرسي اجازه ورود به خاك خود را ندادهاند. وضعيت قطعا بدتر از قبل شده است. كره شمالي در حال حاضر نسبت به زماني كه ترامپ «رابطه عاشقانه» خود را با كيم جونگ اون آغاز كرد، توانمنديهاي بيشتري دارد. كيم يك قاتل ستمگر است كه به لطف ترامپ ديگر در عرصه جهاني يك عنصر منزوي و منفور محسوب نميشود.
ديپلماسي مهم است، اما ديپلماسي نيازمند يك راهبرد، فرآيند و رهبري شايسته است تا به نتيجه برسد. به همين دليل، وقتي رييسجمهور شدم، بار ديگر بر تعهد امريكا به كنترل تسليحاتي در عصر جديد، از جمله در مورد كره شمالي، تاكيد ميكنم. توافق تاريخي با ايران كه در دولت اوباما به امضا رسيد، جلوي دستيابي ايران به سلاح اتمي را گرفت و اكنون الگوي خوبي براي مذاكره اثربخش محسوب ميشود. پس از ورود به كاخ سفيد، اختيارات مذاكرهكنندگان امريكايي را افزايش ميدهم و تلاشي مداوم و هماهنگشده را با متحدان خود و ديگر كشورها از جمله چين براي پيشبرد هدف مشتركمان يعني خلع سلاح اتمي كره شمالي آغاز ميكنم.
آيا تعهد ميدهيد تا پايان دوره رياستجمهوري خود تمام نيروهاي امريكايي را از افغانستان خارج كنيد يا براي انجام اين كار پيششرط خاصي داريد؟
من در دوره نخست رياستجمهوري خود نيروهاي نظامي امريكايي را از افغانستان به خانه بازميگردانم. اگر قرار باشد امريكا در افغانستان حضور نظامي داشته باشد، اين حضور محدود به عمليات ضد تروريستي است. ما بايد در مورد منافع امنيتي خود در منطقه توهم را كنار بگذاريم: ما نميتوانيم به باقيماندههاي القاعده در افغانستان و پاكستان اجازه تجديد قوا بدهيم و بايد حضور داعش در منطقه را از بين ببريم. امريكاييها حق دارند از طولانيترين جنگمان خسته شده باشند؛ من هم خسته شدهام. اما بايد جنگ را مسوولانه به پايان برسانيم، به گونهاي كه مطمئن شويم ديگر خاك امريكا مورد تهديد قرار نميگيرد و مجبور نميشويم به آنجا بازگرديم.
من براي پايان جنگ، تلاش ديپلماتيكي را در سطوح عالي آغاز و حمايت ميكنم. وزارت خارجه امريكا در ماههاي اخير چنين تلاشي را آغاز كرده، اما ترامپ به شكل سيستماتيك جلوي تاثيرگذاري مذاكرهكنندگان را گرفته و به اندازه كافي روي اين فرآيند سرمايهگذاري نكرده است. بايد در مذاكره با طالبان، به دولت افغانستان و مردم اين كشور قدرت بخشيد و از حقوق زنان و دختران افغان محافظت كرد. همچنين بايد با همسايگان و كشورهاي تاثيرگذار در افغانستان، مثل پاكستان، ايران، چين، هند و روسيه از نزديك تعامل داشت، چرا كه آنها ذينفعان مهمي محسوب ميشوند و بايد تشويقشان كنيم از حل و فصل صلحآميز و پايدار بحران افغانستان حمايت كنند.
با توجه به قتل جمال خاشقجي و مشاركت عربستان سعودي در جنگ داخلي يمن، شما چه تغييري در سياست امريكا در قبال رياض خواهيد داد؟
من حمايت امريكا از جنگ فاجعهبار عربستان در يمن را قطع ميكنم و دستور ميدهم روابطمان با عربستان مورد ارزيابي مجدد قرار گيرد. در روابط خود با خاورميانه، خيلي قبلتر از اين بايد به ارزشهاي خود بازميگشتيم و توازن را برقرار ميكرديم. ترامپ چك سفيدامضاي خطرناكي را به عربستان داده است. رياض از اين چك براي گسترش جنگ در يمن و ايجاد بدترين بحران انساني تاريخ، پيشبرد جنگهاي بيملاحظه در عرصه سياست خارجي و سركوب شهروندان خود استفاده كرده است. يكي از شرمآورترين لحظات در دوران چهارساله رياستجمهوري ترامپ وقتي بود كه پس از قتل فجيع خاشقجي، رييسجمهور امريكا به جاي دفاع از مرگ شهروند كشور خود، از قاتلان او حمايت كرد. اولويتهاي امريكا در خاورميانه بايد در واشنگتن تعيين شوند، نه در رياض.
عربستان مقصد نخستين سفر خارجي ترامپ بود. در صورت ورود به كاخ سفيد، دموكراسيهاي جهان و متحدانمان در جهان آزاد را دور هم جمع ميكنم. بر اين نكته تاكيد ميكنم كه امريكا ديگر هيچگاه در خريد نفت يا فروش سلاح، اصول خود را كنار نخواهد گذاشت. ما بايد بر همكاري خود در حوزه مبارزه با تروريسم و مهار ايران ارج نهيم. اما امريكا بايد روي رفتار مسوولانه عربستان اصرار داشته باشد و در صورت مشاهده هرگونه بيملاحظگي، رياض را تنبيه كند. منتظرم ببينم عربستان براي همكاري با دولتي مسووليتپذير در امريكا چگونه ميخواهد رويكرد خود را تغيير دهد.
آيا در منازعه اسراييل و فلسطين از راهحل دوكشوري حمايت ميكنيد؟ در اين صورت، چگونه ميخواهيد براي دستيابي به آن تلاش كنيد؟
به اعتقاد من، راهحل دوكشوري تنها راه تامين امنيت بلندمدت اسراييل است و در عين حال هويت يهودي و دموكراتيك اين رژيم را حفظ ميكند. همچنين تنها راهي است كه با آن فلسطينيها عزت خود را حفظ ميكنند و خواسته مشروعشان، يعني تعيين سرنوشت، برآورده ميشود. اين راهحل در عين حال يكي از شروط لازم براي بهرهبرداري كامل از گشايشي است كه با گسترش همكاريها ميان اسراييل و همسايگان عربياش به وجود ميآيد.
به نظر ميرسد در حال حاضر رهبران اسراييل و فلسطين تمايلي به پذيرفتن ريسك سياسي مذاكره مستقيم ندارند. با يكجانبهگرايي ترامپ، تلاش او براي قطع كمكها به فلسطينيان، و طفره رفتن او از تاكيد بر اهميت راهحل دوكشوري، اين چالش دشوارتر نيز شده است. رهبران فلسطيني بايد دست از تحريك مردم به خشونت بردارند و با مردم خود در مورد مشروعيت اسراييل صادقانه صحبت كنند. رهبران اسراييل نيز بايد شهركسازي در كرانه باختري را متوقف كنند و از طرح الحاق حرفي نزنند، چرا كه اين طرح باعث ميشود دستيابي به راهحل دوكشوري غيرممكن شود. آنها بايد مشروعيت خواسته فلسطينيان براي داشتن يك كشور و حكومت مستقل را به رسميت بشناسند. هر دو طرف بايد كمكهاي بيشتري به مردم غزه برسانند و در عين حال حماس را تضعيف و در نهايت خلع كنند. كشورهاي عربي نيز بايد قدمهاي بيشتري براي عاديسازي روابط با اسراييل بردارند و حمايت مالي و ديپلماتيك خود از تشكيل نهادهاي فلسطيني را افزايش دهند.