محمد هاشمي ادعاي عجيب حميدرضا ترقي را درباره ناكامي اصلاحطلبان در مذاكرات به چالش كشيد
مذاكره، مذاكره است!
مذاكره، مذاكره نيست. اين را ميتوان از فحواي كلام يكي از چهرههاي حزبي جناح راست فهميد، آنجا كه در مصاحبهاي نسبتا طول و دراز همچون تمامي اين سالهاي رياستجمهوري حسن روحاني و وزارت محمدجواد ظريف در وزارت امور خارجه، در مذمت مذاكره به هر شكل و شمايل گفت و درنهايت، وقتي صحبت از احتمال انجام مذاكره با محوريت اصولگرايان و همفكرانش رسيد، ناگهان در تغيير موضعي كامل، تاكيد كرد كه مذاكره لزوما بد نيست كه هيچ، حتي ميتواند خوب و مثبت باشد و در راستاي تامين منافع ملي و مصالح ملت. آنهم در حالي كه اين سالها، شايد از جمله معدود بازههاي زماني است كه همزمان با آنكه سكان اداره دستگاه ديپلماسي جمهوري اسلامي به دستان ديپلمات ارشد و كاركشتهاي چون ظريف افتاد، دستاوردهايي ملموس چون برجام حاصل شد و شايد حتي مهمتر از خروجي تلاش اين سالهاي دستگاه ديپلماسي دولت، نفس انجام مذاكرات بود كه در شكل و شمايلي اصولي و در سطحي كمنظير ميان ايران و 6 قدرت جهاني انجام گرفت. شكل و شمايلي حرفهاي كه چنانچه اشاره شد، فارغ از دستاوردها و نتايج آن كه دستكم در موضوع بحث كه همان رفع تحريمهاي مرتبط با پرونده هستهاي ايران باشد، ملموس و مشخص بود، در نحوه انجام مذاكرات نيز بهنحوي مديريت شد كه شأن طرف ايراني مذاكرات درحالي همسطح و همپاي طرفين غيرايراني مذاكرات رعايت شود كه آنسوي ميز نه يك كشور بلكه چندين قدرتهاي عضو شوراي امنيت و البته نماينده اتحاديه اروپا مشغول رايزني در بالاترين سطح بودند. همين پرونده هستهاي اما زماني نيز با هدايت چهرهاي نزديك به طيفي خاص از جناح راست و در سطحي نسبتا مشابه دنبال شد. آنجا البته ديگر خبري از تمامي اين قدرتهاي بينالمللي نبود اما نمايندگاني از اين كشور و اتحاديه اروپا حاضر بودند. اما فارغ از آنكه طرفين مذاكره در نهايت در چنين سطحي با نماينده جمهوري اسلامي وارد مذاكره شدند يا نه، خروجي مشخصي از مجموعه نشست و برخاست طرفين حاصل نشد و با هر بار نشست و برخاست مذاكرهكنندگان ايراني و غيرايراني، نهتنها تحريمي از دوش ايرانيان برداشته و منفعتي به حساب نظام واريز نميشد كه تحريمي تازه عليه ملت و دولت صادر ميشد و زندگي ايرانيان را سختتر و سختتر ميساخت.
حميدرضا ترقي، عضو ارشد حزب موتلفه اسلامي و از جمله چهرههاي اصولگرا اما بيتوجه به اين موارد و سوابق تاريخي اخيرا بهصراحت گفت كه مذاكره اگر توسط اصولگرايان و همفكرانش انجام شود، الزاما اتفاقي ناميمون و نامبارك نيست و اين تنها جناح رقيب است كه نبايد به هيچ و در هيچ شرايطي وارد مذاكره شود. حالا اما محمد هاشميرفسنجاني، عضو پيشين مجمع تشخيص مصلحت نظام به اين اظهارات عجيب ترقي پاسخ داده و گفته است: «تجربهاي كه بنده از مذاكره دارم، اين است كه مقام معظم رهبري به سعيد جليلي به عنوان دبير شوراي عالي امنيت ملي اجازه مذاكره داده بودند و استراتژي را نيز برد- برد تعيين كرده بودند؛ به بياني مساله، برد- برد در مذاكره را، رهبري تعيين كردند و بعدها، دولت روحاني، آن را ادامه داد، منشأ اصلي آن جليلي بود كه ميخواست مذاكره كند.» او در ادامه گفته كه اگرچه «زمان مذاكره جليلي حضور نداشته است»، اما براساس اخبار و آنچه در رسانهها منتشر شد، «از آن مذاكرات، تقريبا هيچ حاصلي نصيب كشور نشد، كه اثراتي نيز به دنبال داشت.» هاشميرفسنجاني با اشاره به اظهارات اخير ترقي كه «مذاكرات اصلاحطلبان» را «خسارتزا» توصيف كرده بود، خطاب به او طرح پرسش كرد كه منظور كدام خسارات است؟! او ميگويد: «اگر منظورشان برجام است بايد گفت كه برجام، بهترين سند بينالمللي است كه جمهوري اسلامي پس از انقلاب داشته است.» هاشمي در عين حال با اشاره به اينكه «بدعهدي امريكا بهويژه شخص ترامپ، بحث جداگانهاي است»، گفته است: «ترامپ نهتنها از برجام، بلكه از بسياري توافقات بينالمللي از جمله يونسكو و معاهده پاريس و غيره خارج شده است.»
اين چهره سياسي نزديك به جناح اصلاحات همچنين گفته است: «اصلاحطلبان در دولت روحاني مذاكره كردند و به نتيجه مطلوب رسيدند، نتيجهاي كه بسياري از مقامات و مسوولان كشور، شخصيتهاي سياسي و فرهنگي در زمان خود، آن را تاييد كردند و برجام را بهترين سند دانستند اما در مقابل تجربه جليلي هم قرار داشت كه مذاكره در بغداد و تركيه و غيره تجربههاي ناموفقي بود.» اما شايد نكته جالبتر اظهارات اخير محمد هاشميرفسنجاني آنجاست كه از دلايل علاقهمندي ناگهاني برخي اصولگرايان نسبت به مذاكره گفته و تاكيد كرده است: «ما در كشور دو، سه جناح سياسي داريم؛ از اينرو در هر جناحي دو گونه نگاه ميتواند وجود داشته باشد. نگاه اول اين است كه آنها كه كشور، نظام و منافع كشور را درنظر ميگيرند، مصلحت را در اين ميبينند كه مذاكرهاي انجام دهند. نگاه دوم اين است كه هر جناحي منافع جناح خودش را درنظر بگيرد و به مردم، كشور و نظام كاري ندارد؛ از اينرو اگر اين رويكرد دوم باشد، مذاكره ممكن است نتيجه ديگري بهدنبال داشته باشد يا در انتخاب آينده، تاثير داشته باشد. بنابراين يك جناح ممكن است بهدنبال مذاكره باشد و اگر اين جناح مذاكره كنند، خوب است اما اگر جناح مقابل مذاكره كنند بد است؛ درنتيجه اين نگاه، نگاه ملي و كشوري و براساس منافع نظام نيست، بلكه براساس منافع جناحي است.» اين چهره سياسي گفته است: «ترقي يا ساير اصولگرايان در راستاي منافع جناحي خودشان نظر ميدهند و احتمالا بر اين باورند كه اگر مذاكرهاي، صورت ميگيرد، روي انتخابات ۱۴۰۰ تاثيرگذار باشد. بنابراين اصولگرايان ميگويند مذاكره براي ما خوب است اما براي رقيب و جناح مقابل بد است؛ به هر حال اصطلاحاتي مانند كاسبان تحريم و غيره در ادبيات ما پيدا شده كه عدهاي، از اين نوع مسائل تحريمي و مذاكره براي منافع جناحي خود استفاده ميكنند، حال اينكه بر سر مردم چه ميآيد، برايشان مهم نيست.»