راه پر درد سر تسليم شدن
در شرايطي كه يلتسين با تمام وجود تحقير شدن را لمس كرده بود، پديده پوتين در واپسين سالهاي دهه 90 ميلادي در روسيه ظهور كرد. پوتين و تمامي موفقيتهاي او طي سالهاي اخير صرفا مثالي از گزينه با صرفهتر ايستادگي در مقابل امريكا در مقايسه با تسليم شدن است چنانكه همين گزينه به تدريج سبب بازسازي دوباره قدرت جهاني روسيه شد. پوتين هم كه البته سر ناسازگاري با امريكا و ناتو را نداشت وقتي ديد غرب علت همكاري روسيه در شوراي امنيت در بحران ليبي 2010 را ناشي از ضعف روسيه تلقي كرده است، مجبور شد در بحران سوريه جلوي امريكا و غرب بايستد كه البته اين ايستادگي نتايج خوبي براي روسيه و پوتين داشت.
معمر قذافي در سال 2004 رسما در مقابل امريكا و اروپا تسليم شد. قذافي براي اينكه خيالش بابت غرب راحت شود از كارزار انتخاباتي برلوسكوني و ساركوزي در اروپا حمايت مالي كرد همچنين ماهانه مبلغ هنگفتي به توني بلر بابت مشاوره پول ميداد ولي در سال 2010 هدف حملات نظامي ناتو قرار گرفت و جالب آنكه حتي در آخرين لحظات عمر هنوز اميدش به برلوسكوني و ساركوزي و توني بلر بود!
نمونه جاري تسليم شدن در مقابل امريكا كشور سودان است كه تاكنون نتيجهاي جز تحقير شدن براي اين كشور آفريقايي به دست نيامده است. حكومت البشير از دهه 90 ميلادي راهحل مشكلات مملكت از جمله جنگهاي داخلي، تحريم و مشكلات اقتصادي و معيشتي را در واشنگتن جستوجو ميكرد ولي نتايج تلاشهاي حكومت البشير براي به دست آوردن دل امريكا و اروپا و دل خوش شدن به وعدههاي پوچ آنها براي اين حكومت عبارت بود از: تشديد تحريمها، وخامت جنگهاي داخلي، جدا شدن جنوب از سرزمين مادري و در نتيجه وخامت روزافزون مشكلات اقتصادي و معيشتي سودان. البشير براي نشان دادن حسننيت خود به امريكا با قطع همه جانبه روابط با ايران در سال 1394 و اعزام نفرات پرشمار نظامي به جنگ يمن رسما از محور مقاومت خارج شد ولي با تمام اين كارها نه تحريمها عليه سودان رفع شد، نه وعدههاي امريكا در بخشودگي ميلياردها دلار بدهي سودان محقق شد، نه گرهي از مشكلات اقتصادي و معيشتي مردم باز شد و نه اوضاع امنيتي سودان به خاطر جنگهاي داخلي و مطالبات تجزيهطلبانه در اين كشور التيام يافت. پس از وقوع شورش و كودتاي نظامي در فروردين 1398 البشير به عنوان سمبل سياستهاي گذشته سودان در نزديكي به محور مقاومت به زندان افتاد و مسوولان جديد سودان كه غالبا از اپوزيسيون خارجنشين البشير و از دوستان امريكا و اروپا بودند اينك در مسير عاديسازي روابط با اسراييل به منظور حل مشكلات اقتصادي و معيشتي قرار گرفتهاند در حالي كه فعلا تا اطلاع ثانوي هنوز هيچ خبري از رفع تحريمها عليه سودان، بخشودگي بدهيهاي كلان اين كشور به غرب و حل مشكلات اقتصادي و معيشتي مردم سودان نيست. كشور فقير و ضعيف سودان براي عاديسازي روابط با امريكا و اسراييل بدون دريافت هيچ پولي حتي مجبور به پرداخت 350 ميليون دلار غرامت به قربانيان انفجار سفارتخانههاي امريكا در كنيا و تانزانيا شد! حادثهاي كه القاعده مسوول آن بود و هيچ ربطي به سودان نداشت و مردم سودان از دهه 90 ميلادي به خاطر اقامت بنلادن در اين كشور هم بمباران شده بودند و هم تحريم! عمر قمرالدين اسماعيل، وزير خارجه سودان كه خود قبلا از عناصر اپوزيسيون البشير در امريكا بوده و از مدتها قبل روابط رفاقتي با شخصيتها و نهادهاي گوناگون در داخل امريكا برقرار كرده پس از اعلام عاديسازي روابط با اسراييل صراحتا اعلام كرد:«سودان فعلا در ابتداي مسير هزار مايلي عاديسازي روابط با غرب قرار گرفته است»! يعني تمامي اقدامات سودان براي عاديسازي روابط با غرب طي سالهاي اخير كه تجزيه اين كشور، جدا شدن از محور مقاومت، تغيير رژيم و اعلام عاديسازي روابط با اسراييل هم جزو آنها بوده تاكنون براي رضايت خاطر واشنگتن كافي نبوده است! وزير خارجه دولت موقت انتقالي سودان همچنين به نقل از مايك پمپئو صراحتا اعلام كرد كه امريكا زين پس هر تصميمي راجع به سودان را پس از نظرخواهي از اسراييل اتخاذ خواهد كرد!
در مقابل گزينه تسليم ولي كره شمالي به خاطر ايستادگي در مقابل زيادهخواهيهاي امريكا اكنون تبديل به سومين كشور در دنيا شده كه قادر به نابودي امريكاست. ايران نيز به توانمندي هستهاي درونزا دست يافته و جنبش طالبان در افغانستان نيز از طرف امريكا به عنوان پيروز طولانيترين جنگ تاريخ امريكا شناخته شده است. بديهي است شرايط فعلي به هيچ وجه انتخاب ايران، طالبان يا كره شمالي نبوده بلكه اين شرايط از طرف امريكا به آنها تحميل شده و بار سنگين ايستادگي در مقابل امريكا نيز بر دوش شهروندان عادي در ايران، افغانستان و كره شمالي بوده است. سياست امريكا در مقابل قربانيانش سياست «سركوفت زدن به قرباني» يا blame the victim است. امريكا نشان داده در مقابل دشمناني كه مردانه ايستادگي ميكنند، مجبور است كوتاه بيايد(مثل جنگ ويتنام) ولي عادت دارد به دشمنان ضعيف دايما سركوفت بزند! در حالي كه در فاصله زماني پايان جنگ جهاني دوم تا پايان نظام دو قطبي، امريكا مجبور بود به خاطر خطر كمونيسم برخي امتيازات از جمله كمكهاي اقتصادي به كشورهاي شكستخورده مثل ژاپن، كره جنوبي يا آلمان اعطا كند ولي امريكا طي سالهاي پس از فروپاشي شوروي در هيچ نقطه از دنيا عامل رونق و شكوفايي اقتصادي نبوده است.
كارشناس روابط بينالملل