گروه اجتماعي
حدود ۱۴ هزار نفر ماههاست كه بيكاري را به جان خريدهاند و حالا آيندهاي مبهم به اجبار آنها را به سوي خانهنشيني يا مشاغلي چون رانندگي تاكسي شهري و اينترنتي كشانده است. صنعت گردشگري كشور حالا حدود يكسال ميشود كه در وضعيت بحراني به سر ميبرد و شاغلان اين صنعت اشتغالزا را با چالش مواجه كرده است. گردشگري كه روزي قرار بود منبع ارزآوري كشور و جايگزيني براي درآمدهاي نفتي باشد هماكنون هيچ فرصت شغلي براي راهنمايان باسابقه گردشگري كشور ندارد. راهنماياني كه يكي از مهمترين سرمايههاي اين صنعت هستند و از دست رفتن هر كدام از آنها، خللي جدي در پيشبرد اهداف آن خواهد بود. «حسين يگانه»، نايبرييس جامعه راهنمايان گردشگري كشور در گفتوگو با «اعتماد» از وضعيت راهنمايان گردشگري ميگويد كه در سايه ركود اين صنعت بيكار شده، تاكسي ميرانند، كسب و كار موقت راه انداختهاند يا در انتظار پايان همهگيري كرونا هستند تا چمدانها را به سمت كشورهاي ديگر ببندند. كشورهايي كه گردشگري در آنها حالت سينوسي نداشته و از ثبات كافي برخوردار است. حسين يگانه از سال ۱۳۸۲ به عضويت جامعه راهنمايان گردشگري كشور درآمده و بيش از ۲۲ سال است كه علاوه بر راهنماي تورهاي طبيعتگردي و فرهنگي، در ساخت مستندهاي حياتوحش و طبيعت ايران نيز مشغول به كار است. او در اين گفتوگو از اهميت شغل راهنماي تور به عنوان يكي از اركان اصلي صنعت گردشگري ميگويد. شرح اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد.
آخرين وضعيت جامعه راهنمايان كشور، در بخش تورهاي ورودي و تورهاي داخلي چيست؟ طي يكسال اخير، چند نفر يا چه درصدي از راهنمايان كشور شغل خود را از دست دادهاند؟
در سطح كشور، حدود چهارده هزار نفر راهنماي گردشگري داريم كه از وزارت ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايعدستي كارت راهنماي گردشگري دريافت كرده يا در حال دريافت اين كارت هستند. دقيقا نميتوان گفت چه تعداد در كدام بخش خروجي، ورودي يا تورهاي داخلي مشغول هستند. به دليل همپوشاني در بخش تورهاي ورودي، خروجي و داخلي، دقيقا نميتوان اين تفكيك را ميان آنها مشخص كرد. اما ميتوان گفت صددرصد آنها بيكار شدهاند. طي اين مدت، تنها ميتوان يك استثنا در بخش تورهاي داخلي لحاظ كرد كه در دوران شيوع كرونا برگزار شده است. اين تورها نيز بسيار كمتعداد بوده و به دليل رعايت پروتكلهاي بهداشتي، تعداد مسافرانش به شدت كاهش پيدا كرده است. بنابراين در همين مدت نيز تعداد مسافران به شكل تصاعدي كاهش پيدا كرده است. بسيار اتفاق افتاده است كه تورهاي داخلي به مسافر فروخته شدند اما به منظور رعايت پروتكلها و محدوديتهاي موجود كنسل شدهاند. از سوي ديگر، ترس و نگراني از شيوع كرونا در تورهاي داخلي سبب عدم خريد تور توسط مشتري و بيرغبتي به حضور در اين تورها شده است. بنابراين با نگاهي خوشبينانه به وضعيت موجود ميتوان گفت 99.5 درصد شاغلان در بخش راهنمايان تور، از شيوع كرونا فاقد شغل بوده و بيكار شدهاند.
با توجه به بيكاري گسترده در فعاليت گردشگري، آيا راهنمايان گردشگري كشور شغل ديگري اختيار كردهاند؟
بيشتر راهنمايان گردشگري، شغل دوم ندارند و وارد حرفه ديگري نشدهاند. تمركز شغلي در بين راهنماي گردشگري اهميت بسيار بالايي دارد. ما راهنمايان بايد در موضوعات مختلف، مطالعه داشته و داراي اطلاع كافي و كاربردي باشيم. از فن بيان گرفته تا تاريخ، فرهنگ، طبيعت، اديان، مذاهب، جمعيت، جغرافيا، سياست، اطلاعات تطبيقي، فنون كنترل تور، قواي بدني مناسب، آشنايي با اتفاقات روز ايران و جهان، همه اين موارد با هم در يك راهنماي حرفهاي جمع است و از همه مهمتر، داشتن تجربه راهنمايي تور است. براي حرفهاي شدن در اين رشته، يك راهنماي تازهكار بايد چند سال با تمركز بالا در اين حوزه فعاليت كند تا بتواند پشتوانه بازار تورهاي گردشگري آژانس متبوع خود باشد و حضور او، منجر به جذب مجدد مسافر يا تبليغ در جهت بازديد گردشگران بيشتري از سراسر جهان شود. بر اين اساس اكثريت راهنمايان كشور شغل ديگري ندارند و در خوشبينانهترين وضعيت، تعداد بسيار زيادي از آنان در حال حاضر كاملا بيكار هستند. تعداد معدودي پيش از اين زمينههايي براي اشتغال در حوزههاي ديگر داشتهاند اما همانطور كه اشاره شد تعداد آنها زياد نيست. در حال حاضر از سوي وزارت ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايعدستي، تسهيلاتي در نظر گرفته شده است، با شرايط تعيين شده از شش ميليون تا دوازده ميليون و اخيرا بيست ميليون تومان تعلق گرفته است. برخي اين وام را به دليل شرايط خاص آن نپذيرفتند، شرايط بازپرداخت وام از ابتداي سال ۱۴۰۰ و سود دوازده درصدي آن براي همه راهنمايان ميسر نبوده و از دريافت آن صرفنظر كردهاند. علاوه بر اين هيچ تسهيلات ديگري اعم از كمك بلاعوض به راهنمايان در همهگيري كرونا و بحران گردشگري در كشور اختصاص داده نشده است.
در مورد شيوه امرار معاش فعلي راهنمايان حرفهاي، مشكلات معيشتي و شغلي آنها از سوي شما يا نهاد ديگري بررسي يا پژوهشي صورت گرفته است كه برآورد روشني از وضعيت موجود براي حل مشكلات ارايه دهد؟
تا جايي كه بنده اطلاع دارم چنين پژوهشي صورت نگرفته است، اما به تجربه ميتوان گفت در حال حاضر اين قشر از جامعه خانهنشين هستند، زيرا بسياري از راهنمايان فعال معتقدند بايد پروتكلهاي بهداشتي را رعايت كنند و به هر بهايي درآمدزايي نكنند. بعضا آن دسته از راهنما- رانندهها كه مالك اتومبيل هستند، جذب تاكسي تلفني يا تاكسيهاي اينترنتي شدهاند و مسافر درونشهري جابهجا ميكنند. صحبتهايي كه با اين افراد داشتم نشان از عمق نارضايتي آنها از وضعيت موجود دارد. آنها از يك سطح كاري مطلوب به يك سطح كاري نه چندان مطلوب براي يك راهنما رسيدهاند. بالطبع سازگاري با اين وضعيت دشوار است، زيرا راهنمايان ما زمان زيادي را به مطالعه كاربردي و كسب تجربه گذراندهاند تا كشورشان را به گردشگران بشناسانند اما حالا راننده هستند و اين مساله خصوصا از منظر اجتماعي- فرهنگي و رواني شرايط را براي آنها دشوار ميكند.
همانديشي تشكلهاي راهنمايان گردشگري كشور با معاونت گردشگري وزارت ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايعدستي راه به جايي برده است؟ آيا شرح وضعيت فعلي راهنمايان در كشور به تغيير سياستگذاري اين معاونت منجر شده است؟
پيش از اينكه به اين سوال پاسخ دهم، بايد تاكيد كنم كه در صنعت گردشگري منابع انساني بسيار اهميت دارند. اساس صنعت گردشگري بر پايه ارايه خدمات شكل گرفته و آنچه در اين صنعت توليد ميشود، خدمات است. آن چيزي كه يك جاذبه گردشگري را در يك مقصد معرفي ميكند، چگونگي ارايه سرويس و خدمات است و اين به نيروي انساني ماهر نياز دارد. ما نميتوانيم در نبود نيروي انساني ماهر، خدمت باكيفيت مطلوب ارايه دهيم. فرض كنيد كه يك گارسن ماهر در يك رستوران گردشگرپسند، ده سال با گردشگرهاي مختلف كار كرده باشد، جزييات رفتارهاي گردشگران از كشورهاي مختلف را بداند، خردهفرمايشهاي آنها را بشناسد و خود او يكي از عوامل جذب گردشگر باشد. در چنين شرايطي، مدير به جاي اينكه انرژي و سرمايه براي مديريت اين گارسن صرف كند، ميتواند با استخدام گارسن جديد و تربيت آن به گسترش صنعت خود بپردازد. حال به دليل ركود موجود اين رستوران بسته شده و گارسن بيكار، شغل ديگري اختيار ميكند. مسلم است احتمال بازگشت اين گارسن پس از دوران ركود به رستوران بسيار كم است و نيروي ماهر آن واحد گردشگري از ابتدا بايد به تربيت گارسن بپردازد. همين مثال در مورد نيروهاي حوزه راهنمايان گردشگري نيز صادق است. اضافه بر اين راهنمايان گردشگري تركيب تخصصي و مهارتي پيچيدهتري نسبت به مهارتهاي تكسويهاي چون رستوران و آژانس دارند. درواقع راهنمايان خط مقدم فعاليت بزرگ گردشگري بوده كه ويترين بازار حساس و نوپاي كشور هستند. ممكن است با سعي مضاعف، نيروي ماهر يك رستوران يا يك آژانس مسافرتي پس از مدتي به گردشگري تزريق شود، اما تقويت و تركيب چند مهارت در راهنماي گردشگري به سادگي ديگر بخشها تسهيل نخواهد شد. زماني كه نيروي انساني به دليل ركود گردشگري از دست ميرود، نيروهاي انساني به سادگي به گردشگري باز نميگردند و احتمال بازگشت منابع انساني از دست رفته بعد از رونق دوباره، خوشبينانه پنجاه درصد است. علاوه بر اين بسياري از آژانسهاي گردشگري به حالت تعليق درآمدهاند، دفتر خود را تخليه و به مشاغلي چون شركتها سوپرماركت اجاره دادهاند. در تمامي اين آژانسها نيروهاي انساني مشغول به كار بودند كه حالا بيكار هستند. بخش عمدهاي از اين نيروي انساني نيز با عادي شدن وضعيت به صنعت گردشگري باز نخواهند گشت. در نتيجه ما مجبور خواهيم بود تا پس از پايان همهگيري و شروع دوباره، راهنماي جديد به اين صنعت وارد كنيم. راهنماياني كه بايد از ابتدا آموزش ببينند، در تورهاي گردشگري آزمون و خطا داشته باشند و بعد از سالها بتوانند به نيروهاي متخصص تزريق شوند و جاي نيروي انساني از دست رفته را بگيرند. در واقع باز هم بايد چرخه را از نو اختراع كنيم. در اوضاع كنوني خانواده گردشگري به كمكهاي مناسب و مشكلزداي دولت نياز دارد. فعاليت گردشگري، فسادپذير است و اگر از آن در زمان، بهرهبرداري نشود، درآمدهاي بالقوه آن از دست خواهد رفت. اكنون كه همهگيري كرونا اين فرصت را از جامعه گردشگري گرفته است، معاونت گردشگري بايد به اين موضوع حساسيت نشان داده و بداند كه گردشگري، به دليل ذات شكنندهاش، نياز به پشتيباني بيشتر، نسبت به ديگر مشاغل دارد. بنابراين لازم است كه با حمايتهاي دولت و ارايه تسهيلات بتواند تا پايان اين همهگيري سرپا ايستاده و به محض شروع، راهنمايان فعاليت خود را شروع كنند. خارج شدن نيروي كار متخصص ما را به سيكل باطل جستوجوي راهنماي تازهكار خواهد برد و با ركود بيش از پيش مواجه خواهد كرد. همكاران ما بارها و بارها با معاونت گردشگري جلسه داشتهاند اما متاسفانه نتيجه مطلوبي حاصل نشده و تا به امروز برنامه كمكهاي ديگري در انتظار خانواده گردشگري نيست.
بهزعم شما ركود يكساله در صنعت گردشگري كشور، چه عواقب ديگري ميتواند براي اين صنعت داشته باشد؟ براي مثال، ادامه اين وضعيت و خلأ حمايتهاي دولت ميتواند به مهاجرت قابل توجه راهنماهاي گردشگري به ساير كشورها منجر شود؟
مهاجرت راهنماهاي گردشگري پيش از شيوع كرونا در كشور شروع شده بود. ركود گردشگري پيش از شيوع كرونا، از آبان سال گذشته آغاز شد و گردشگر ورودي ما به ركود شديد رسيد. براي مثال فرانسه به شهروندان خود اعلام كرد كه اگر به ايران سفر كنند، مسووليت جانشان با خودشان است. همان زمان بود كه شاهد مهاجرت همكاران به تركيه، كانادا، استراليا، روسيه و كشورهاي اروپايي بوديم. هرچند شيوع كرونا در كشور منجر به بسته شدن مرزها و قطع شدن رفتوآمدهاي جهاني شد، اما بهطور كلي رغبت راهنمايان گردشگري براي فعاليت در ايران كاهش يافته است. هر روز اتفاقي جديد در كشور رخ ميدهد و صنعت گردشگري با اين اتفاقات تحت تاثير قرار ميگيرد. وضعيت گردشگري در كشور افت و خيزهاي فراواني دارد. سال گذشته، گردشگري ورودي با رخدادهاي متفاوت، دستخوش توفانهاي بسياري بوده است. از طرفي، نوسانات ارزي در كشور، گردشگري خروجي را تحت تاثير قرار داده و شيوع ويروس كرونا گردشگري داخلي را نيز با چالش جدي روبهرو كرده است. در حالي كه يك راهنماي محلي در يك شهر كوچك فرانسه، روزانه ۸۰ الي ۱۰۰ يورو دستمزد دريافت ميكند، دريافتي روزانه راهنماي ملي در كشور ما كمتر از يكچهارم اين مبلغ است. وقتي ميگوييم راهنماي ملي يعني راهنماي خبره، ماهر و مطلعكه با توجه به ساختار سياسي- اجتماعي و گردشگري كشور ايران، نياز مبرم به راهنماي ملي است. هر چند راهنمايان محلي نيز در هر شهر جزو لاينفك سيستم گسترده راهنمايان كشور هستند و از تركيب اين دو طيف شاكله نيرومندي در حوزه راهنمايان به وجود آمده است. طبيعي است كه با ادامه سيستم پرداختي مرسوم به راهنمايان ملي در كشور، پس از پايان همهگيري احتمال ميل به مهاجرت قويتر شده و آناني كه شرايط مساعد براي كار در خارج از ايران دارند، اقدام خواهند كرد و رفتهرفته شاهد از دست دادن سرمايه انساني خواهيم بود كه در كشور آموزش ديدهاند، آماده شدهاند اما به دليل وضعيت حمايتي نامناسب و با وجود خواست قلبي خود از حوزه تخصصشان در خارج از مرزها استفاده خواهد شد. واقعيت اين است كه راهنماهاي گردشگري از وضعيت موجود خسته شدهاند و افق روشني نيز در پيشرو نميبينند. بايد فكري كرد.
در سطــح كشور، حدود چــهارده هزار نفر راهنماي گردشگري داريم كه از وزارت ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايعدستي كارت راهنماي گردشگري دريافت كرده يا در حال دريافت اين كارت هستند. دقيقا نميتوان گفت چه تعداد در كدام بخش خروجي، ورودي يا تورهاي داخلي مشغول هستند. به دليل همپوشاني در بخش تورهاي ورودي، خروجي و داخلي، دقيقا نميتوان اين تفكيك را ميان آنها مشخص كرد. اما ميتوان گفت صددرصد آنها بيكار شدهاند.