شعاردرماني براي رشدجمعيت
بخش ديگري از طرح به تسهيل در شرايط تحصيل و اشتغال متاهلان ميپردازد. (وام مسكن براي دانشجويان متاهل، احداث مسكن ويژه دانشجويان و طلاب، افزايش سقف محدوده سني در استخدام شغلي يا جذب هيات علمي به ازاي تاهل، امتياز در ارتقاي شغلي به ازاي تاهل و...) كه باز هم دايره شمول محدودي دارد. بخش ديگري از طرح به حمايتهاي مالي در كمينهترين حالت ممكن اختصاص دارد. (اعطاي تسهيلات قرضالحسنه تولد فرزند، خدمات تغذيه رايگان و بسته بهداشتي- درماني براي مددجويان كميته امداد و بهزيستي، خدمات بيمهاي براي مادران فاقد پوشش بيمه، افزايش يارانه خانوارهاي دهك اول تا پنجم با شرايط خاص و...) و تنها بخش باقيمانده از اين طرح نيز مواردي است كه به انذار و هشدار و منع و محدوديت اختصاص دارد. (ممنوعيت عقيمسازي، منع ارايه يارانهاي اقلام پيشگيري از بارداري در شبكه درماني كشور، ممنوعيت القاي هر گونه ترس نسبت به بارداري ذيل عباراتي همچون «پرخطر» يا «ناخواسته» و...) تمام شد!
در ميان سطور پرشمار اين طرح تفصيلي، با همه واژهپردازيهاي زيبا و جذاب و نيت ارزشمندي كه پشت آن است، تجويز راهگشا و درمان دردزدايي بيش از اين يافت نميشود. آيا مجموع اين نسخههاي درماني توان رويارويي با حتي يك درد از جنس «رشد چندبرابري قيمت مسكن» يا «سقوط عجيب ارزش پول ملي» يا «نزول اميد به آينده» يا «رشد فزاينده بيكاري» يا... را خواهد داشت؟!
آيا نويسندگان و پردازندگان اين طرح كه در آستانه تصويب نهايي قرار دارند به سطحي بودن، شعاري بودن، حداقلي بودن و موثر و كارآمد نبودن اين طرح باور ندارند؟
خوش گفتهاند كه:
يا علاج درد بيماري بكن
يا دكان برچين و عطاري مكن