صيانت از محصورين
پژواك نگاه انساني و احساس مسووليت نظام در اين مساله، منحني رضايت از حاكميت ملي را در صفحه جديد پيش رو كه افكار عمومي بايد پشتوانه ملي حاكميت باشند، مهيا ميكند. ما بايد بتوانيم بين فرانهاد حصر و مساله صيانت از محصورين به عنوان پشتوانه گفتوگوي ملي تمايز قائل شويم. متاسفانه مجراهاي رسمي با نگاهي متصلب، از توان اقناع افكار عمومي و علاقهمندان محصورين باز ماندهاند كه البته مجال خبرسازي و ادبيات تند غير ارادتمندان مهندس موسوي كه تمايلشان هرگز به ايشان ختم نميشود را خبرسازكند و جريانسازي افكار عمومي را به دست بگيرند. مديريت چالش سلامت محصورين، بايد بتواند ضمن اطمينان خاطر از مسووليتپذيري نظام، از تبعيض مثبت كه بين ايشان و آقاي احمدينژاد است و دوگانهسازي به سمت خارج از دستگاه منتظم ميل دارد، جلوگيري كند. از طرفي گوش تيز علاقهمندان محصورين را با نوايي مسووليتپذير و مدبر آشنا كند كه در شرايط عادي غيرقابل شنيدن است. مساله سلامت محصورين فعلا از حصر مهمتراست و اميد است با بهبودي شرايط محصورين، ورق كهنه و سنگيني كه بر تحمل ملي، رقابت داخلي و حل مسائل ايران در ساختار قانوني سايه انداخته و منازعات را لاينحل نشان ميدهد، به روش بهبودخواهي به سمت يكپارچگي ايران در صفحه جديد ورق بخورد.