ايران، 1+4 و جو بايدن اراده و انگيزه سياسي را براي احياي توافق هستهاي دارند
دوباره برجام
ادامه از صفحه اول
با بينظميهايي كه دونالد ترامپ در حوزه سياست خارجي با خروج از توافقنامه، معاهدهها و تفاهمهاي چندجانبه بينالمللي در چهار سال گذشته ايجاد كرده، پروندههاي قطوري در اتاق بيضيشكل كاخ سفيد انتظار جو بايدن را ميكشند. ايران يكي از اين دهها پرونده است كه رسيدگي به آن ميتواند به حل و فصل برخي ديگر از پروندههاي جمع شده بر روي ميز دولت بعدي ايالات متحده كمك كند.
در حالي كه اعضاي تيم ترامپ با تداوم سياست فشار حداكثري بر ايران تلاش ميكنند مسير بازگشت را براي كليددار جديد كاخ سفيد ناهموار كنند و حتي رسانه امريكايي نيويورك تايمز هم از احتمال حمله نظامي محدود امريكا به ايران در چند هفته باقي مانده خبر داده اما به نظر ميرسد كه تهران از هماكنون به استقبال تغيير دولت در كاخ سفيد رفته است. محمدجواد ظريف، وزير خارجه كشورمان هفته گذشته از تريبون روزنامه دولتي ايران پيام رسمي تهران را به گوش رييسجمهور منتخب ايالات متحده كه از قضا برجام متولد دولت متبوعش در سال 2015 بود، رسانده است و حالا برخي از كارشناسان ميگويند كه توپ در زمين جو بايدن است. محمد جواد ظريف براي نخستينبار از راه ديگري جز بازگشت به برجام پيش روي ايالات متحده سخن گفته و به زبان سادهتر دو گزينه را مقابل جو بايدن قرار داده است: اجراي مفاد قطعنامه 2231 مانند ساير كشورهاي عضو سازمان ملل كه موظف به اطاعت از قطعنامههاي شوراي امنيت ملل متحد هستند يا آغاز مذاكره براي بازگشت به برجام كه البته آسان نخواهد بود اما براي ايالات متحده منافعي دارد كه بعيد است بايدن از آنها مقابل تهران چشمپوشي كند.
هرچند كه به نظر ميرسد مطلوب تهران گزينه تازهاعلام شده يعني اجراي مفاد قطعنامه 2231 به شمول رفع تمام تحريمهاي وضع شده باشد اما تحليلگران و ديپلماتهاي بسياري چون وندي شرمن، مذاكرهكننده ارشد دولت اوباما در مذاكرات هستهاي با ايران معتقدند كه جو بايدن بيشك موافق هزينههايي نيست كه سياست ترامپ در قبال ايران بر واشنگتن تحميل كرد اما پس از 21 ژانويه تبديل كردن اين هزينهها به فرصت و برگ امتياز را به بخشي از تاكتيك دولتش در قبال تهران اضافه خواهد كرد. در حالي كه رسانه امريكايي نيويورك تايمز كه در 10 روز اخير به شكل بيسابقهاي گزارشهاي اختصاصي درباره ايران منتشر كرده ادعا ميكند عباس عراقچي، معاون سياسي وزير خارجه پيامهايي را درباره مذاكره از طريق واسطههايي به تيم بايدن منتقل كرده (ادعايي كه سخنگوي وزارت خارجه ايران آن را در كرد) اما از جانب جو بايدن پس از مشخص شدن پيروزي او در اين انتخابات تاكنون اظهارنظر مستقيمي درباره پرونده ايران نشده است. در 10 روز گذشته نهايت چيزي كه از بايدن درباره ايران شنيديم در بيانيههاي خبري مربوط به محتواي تبريك تلفني مقامهاي اروپايي به او بوده است. مكالمههاي تلفني كه در آنها اعضاي اروپايي برجام آمادگي خود را براي گفتوگو با رييسجمهور جديد درباره برجام و ايران اعلام كرده و با استقبال بايدن هم روبهرو شدند. با وجود سكوت فعلي جو بايدن درباره راهبرد مدنظر دولتش در برابر ايران، پيشبيني گزينههاي موجود چندان سخت نيست چرا كه برجام نتيجه مذاكره چندجانبه ايران و 1+4 امروز با دولت وقت در امريكا به رياستجمهوري باراك اوباما بود. جو بايدن در آنزمان دست راست باراك اوباما بود لذا حفظ برجام و تداوم آن براي او حكم احياي ميراث باراك اوباما در حوزه سياست خارجي ولو با تاخير چهارساله را دارد. بنابراين ميتوان گفت كه اراده سياسي براي احياي كامل برجام به شمول بازگشت امريكا به حلقه برجاميان و محدودسازي برنامه هستهاي ايران طبق برجام در جو بايدن و تيم او وجود دارد. نكته ديگر درباره راهبرد جو بايدن در روند احياي برجام كه امروز ميتوان با قطعيت درباره آن سخن گفت توسل او به چندجانبهگرايي و بازگشت به روند همكاري نزديك و فشرده با اعضاي اروپايي برجام است. از 21 ژانويه 2021 به بعد اروپاييها ميتوانند مطمئن باشند كه امريكاي بايدن را در كنار خود در برجام دارند هرچند ممكن است روند بازگشت امريكا به توافق هستهاي زمانبر باشد. بروز اين اطمينان را ميتوان از هماكنون در بيانيه اخير تروييكاي اروپايي هم ديد. در بيانيه جديد كه روز پنجشنبه از سوي فرانسه، آلمان و بريتانيا منتشر شد اين سه كشور ادعاهاي جديدي را مطرح كردهاند كه البته با پاسخ سخنگوي وزارت خارجه ايران هم روبهرو شد. سه كشور اروپايي طرف توافق هستهاي «برجام» در بيانيهاي مدعي شدهاند كه با وجود تلاشهاي مبتني بر «حسن نيت» آنها ايران، اقدامات متعددي در نقض اين توافق انجام داده است.
تروييكاي اروپا اين ادعا را در بيانيه خود كه خطاب به شوراي حكام آژانس بينالمللي انرژي اتمي صادر شده مطرح كردهاند. انگليس، آلمان و فرانسه با اين ادعا كه به عنوان طرفهاي مشاركتكننده در «برجام» براي حفظ اين توافق هستهاي تلاش كرده و از خروج امريكا از آن متاسف هستند، ميگويند: «ما به عنوان مشاركتكنندگان برجام بار ديگر بر تداوم تعهد خود براي حفظ توافق هستهاي و اجراي كامل آن تاكيد ميكنيم. ما سه كشور اروپايي سخت براي حفظ اين توافق تلاش كردهايم. همواره صراحت داشتهايم كه از خروج امريكا از برجام و احياي تحريمها متاسفيم. ما تحريمها را به نحو پيشبينيشده در برجام رفع كرده و مضاف بر آن از طريق ايجاد ساز و كار مالي اينستكس، تلاشهايي اضافي جهت مجاز كردن تجارت مشروع با ايران به كار بستهايم. با وجود اين، با وجود اين تلاشهاي مبتني بر حسن نيت، ايران اكنون يك سال و نيم است كه مرتكب اقدامات متعددي در نقض جدي تعهدات هستهاي خود شده است. ما كماكان بهشدت از اقدامات ايران كه در حال تهي كردن توافق از مزاياي اصلي آن در زمينه منع اشاعه است نگرانيم. اكنون اهميت حياتي دارد كه ايران به سرعت اقداماتش را به عقب برگردانده و به پايبندي كامل برجام برگردد.»سعيد خطيبزاده، سخنگوي وزارت امور خارجه در واكنش به بيانيه سه كشور اروپايي انگليس، آلمان و فرانسه در خصوص همكاريهاي جمهوري اسلامي ايران با آژانس بينالمللي انرژي هستهاي، ضمن محكوم كردن اين مواضع غيرمسوولانه اظهار داشت: «از سه كشور اروپايي انتظار ميرود كه به جاي فرافكني سياسي، در جهت پايبندي كامل به تعهداتشان طبق برجام و مصوبات كميسيون مشترك اقدام كنند و به اجراي كامل برجام برگردند. فعاليتهاي صلحآميز هستهاي جمهوري اسلامي ايران كاملا در چارچوب قوانين بينالملل و كاملا قانوني و مشروع بوده و در راستاي حقوق ذاتي لاينفك كشورها دنبال ميشود. با خروج ايالات متحده از برجام و اعمال مجدد تحريمها و تداوم بدعهدي اروپا در زمينه انتفاع اقتصادي ايران از رفع تحريمهاي تعهد شده در برجام، جمهوري اسلامي ايران طبق بندهاي ۲۶ و ۳۶ برجام گامهاي هستهاي را برداشته است كه كاملا منطبق با برجام است و همواره تاكيد داشته است كه در صورت اجراي كامل برجام از سوي طرفهاي مقابل، بازگشتپذير خواهند بود.»
بيانيه مشترك سه كشور اروپايي به خوبي فضاي جديدي را نشان ميدهد كه البته ايران انتظار آن را داشت و به نظر ميرسد بايد براي نحوه مواجهه با آن به رويكردي واحد در داخل برسد. در حالي كه تروييكاي اروپايي با تقليل دادن تاثير خروج امريكا از برجام و ناتواني خود در وفاي به تعهدات برجامي، ماجرا را از پايان آن كه كاهش تعهدات برجامي ايران است روايت ميكنند، ايران بارها و بارها به صراحت اعلام كرده كه در صورت لغو تحريمها و عاديسازي رابطه تجاري و مالي تهران با جهان طبق آنچه در توافق هستهاي آمده، آماده است تا بلافاصله از گامهاي برداشته شده هستهاي عقبنشيني كند. با اينهمه به نظر نميرسد كه سه كشور اروپايي در اراده سياسي ايران براي وفاي به عهد طبق برجام شك داشته باشند اما آيا بازگشت همه به برجام با همان محتوايي كه در سال 2015 تصويب شد، سقف مطالبه اروپا و امريكا در سال 2021 هم خواهد بود؟ براي درك پاسخ اين پرسش نيازي به صبر نيست چرا كه هم جو بايدن در نوشتاري در سيانان درمقام تبيين سياست خود در قبال ايران پيش از پيروزي در انتخابات از بازگشت به برجام به عنوان نقطه آغاز مذاكرات جديد بر سر مفاد آن با ايران خبر داد و هم اروپاييها حتي در دوره دونالد ترامپ براي توسعه توافق هستهاي به كاخ سفيد چراغ سبز نشان دادند اما سياستهاي يكجانبه ترامپ مانع از اين همكاري شد. ناگفته پيداست كه اروپا و امريكاي بايدن هم به دنبال تمديد تاريخ انقضاهاي تعهدات هستهاي ايران در برجام ميروند و هم اينبار تلاش ميكنند يا در قالب يا در سايه برجام ديگر دغدغههاي خود درباره ايران به شمول فعاليتهاي منطقهاي و آزمايشهاي موشكي را حل و فصل كنند. ايران تا اين لحظه مخالفت خود را با هر دو اين خواستهها به صراحت اعلام كرده و وزير خارجه تاكيد داشته كه مفاد برجام يكبار مورد مذاكره چندساله قرار گرفته و مذاكره مجدد درباره آن ممكن نيست. موضع ايران درباره مذاكره پيرامون فعاليتهاي منطقهاي و آزمايشهاي موشكي نيز مشخص است و حرف تهران اين است كه اگر قرار باشد درباره فعاليتهاي منطقهاي ايران صحبت بشود همين رويه بايد درباره ساير كشورهاي منطقه به شمول متحدان عبري - عربي امريكا هم تكرار شود و البته كه توانمندي نظامي و دفاعي ايران غيرقابل مذاكره است اما اگر امريكا يا اروپا خواهان گفتوگو با ايران در اين باره هستند چرا با عربستان سعودي يا امارات كه به انبار تسليحات امريكايي و اروپايي تبديل شدند گفتوگويي صورت نگيرد يا چرا كسي از خلع سلاح هستهاي يا حتي كمتر از آن پيوستن رژيم اسراييل به معاهده منع تكثير تسليحات هستهاي موسوم به انپيتي سخن نميگويد.
ناگفته پيداست كه بازگشت كامل اعضاي اصلي و اوليه برجام به اين توافق نيازمند پاگذاشتن بر زمين واقعيات است. تهران ميداند كه جو بايدن هم به حفظ برجام مايل و هم به توسعه دامنه آن مشتاق است و در اين ميان تهران بايد هرچه سريعتر با تعريف سناريوهاي موجود براي هركدام راهبرد خود را تعيين كند. اما آيا طرف مقابل به شمول سه كشور اروپايي و امريكا نيز حاضر به حركت روي زمين واقعيات هستند. چرا تهران بايد با سابقه بدعهدي كه از غرب در مساله برجام ديد به توسعه دامنه اين توافق رضايت بدهد؟ چه ضمانتي وجود دارد كه اينبار نيز تعهد دولت امريكا با چرخش يك خودكار از ميان نرود؟ بخشهايي از اين دغدغه درست را «فدريكا موگريني» مسوول سابق سياست خارجي اتحاديه اروپا، در گفتوگوي مجازي روز (چهارشنبه) خود با انديشكده امريكايي «شوراي آتلانتيك» بيان كرد. موگريني در اين باره گفت: «اتحاديه اروپا در تمام اين سالها در تلاش بوده تا از فروپاشي كامل توافق هستهاي برجام جلوگيري كند. به شخصه بايد بگويم وقتي ترامپ اعلام كرد كشورش از اين توافق خارج ميشود، هيچ كدام از ما فكر نميكرديم اين توافق دوام بياورد. اما با آنكه اين توافق اكنون در بهترين حالت خود نيست، اما هنوز زنده است و اين زنده بودن را مديون تلاش و پشتكار اتحاديه اروپا و جامعه بينالمللي است. تنها دو يا سه كشور از اتحاديه در اين راه ما را همراهي نكردند. اما خوشبختانه همان چند كشور نيز اكنون براي نگه داشتن اين توافق همراه ما هستند، زيرا متوجه اين نكته شدهاند كه نميتوانيم موقعيت جغرافيايي ايران را تغيير دهيم. پس بايد به توافقي دست يابيم.»
در ادامه موگريني به تدابير دولت ترامپ نيز اشاره كرده و گفت: «فكر ميكنم در اين چند سال ديديم كه فشار حداكثري امريكا محدوديتهاي بسياري دارد و كارساز نيست. ديديم كه هيچ نتيجهاي كه براي امريكا و اروپا مثبت باشد به همراه نداشته و تهديد و ناامني را بالا برده است؛ بنابراين اين تفكر كه از برجام خارج شويم و فشار حداكثري را پيشه كنيم راه به جايي نخواهد برد.» به عقيده اين مقام اروپايي نكته مهماكنون اين استكه: «بايد ديد تا چه اندازه دولت جديد امريكا به مذاكره ديپلماتيك با ايران تمايل دارد. بايد تمام مفاد برجام از سوي تمام طرفها اجرا شود تا مقامات ايران وارد مذاكرات جديد شوند و اين به معناي چيدمان دوباره در سياست داخلي امريكا براي رسيدن به آن است.»
اين روزها برخلاف روزهاي پس از پيروزي دونالد ترامپ در نوامبر 2016 كه ايران و اعضاي برجام خود را براي خروج امريكا از توافق هستهاي آماده ميكردند، تهران و 1+4 مهياي مذاكره براي بازگشت امريكا به اين توافق و همچنين بازگشت تهران به اجراي كامل تعهداتش ميشوند. در حالي كه ابعاد اقتصادي سياست فشار حداكثري بر ايران، حوزههاي متفاوت از معيشت تا سلامت ايرانيها را تحت تاثير قرار داده است، غرب نبايد دچار اين اشتباه استراتژيك شود كه تهران سياست مقاومت و تدبير حداكثري را از بيم تداوم فشارهاي اقتصادي به يكباره رها خواهد كرد. همزمان تهران نيز بايد متوجه اهميت عنصر زمان در آغاز گفتوگوها درباره چند و چون احياي برجام باشد. در سال 2016 به محض پيروزي ترامپ در انتخابات، اسراييل و عربستان سعودي لابيگري براي خروج واشنگتن از برجام را بدون فوت وقت آغاز كردند كه نتيجه آن تطميع ترامپ و ترك توافق هستهاي بود. امروز نيز همان الگو در منطقه ما در حال تكرار شدن است و خبرهاي رسيده از تلآويو حاكي از تشكيل يك كميته در كابينه رژيم صهيونيستي براي مقابله با بازگشت امريكا به برجام است. عربستان سعودي نيز احتياط ديپلماتيك را كنار گذاشته و به صراحت مخالفت خود را با بازگشت امريكا به برجام اعلام كرده است. در چنين شرايطي ايران بايد ابتدا صداي واحدي را درباره چند و چون هر گونه مذاكره به خارج مخابره كند و در گام دوم اولويت را بر استفاده از حضور بايدن در كاخ سفيد به منظور كاستن از فشار تحريم همزمان با تامين منافع ملي تعريف كند. تهران و واشنگتن هر دو برگههاي برندهاي در اين زمين در اختيار دارند كه دقت در استفاده از اين برگهها در بهترين زمان ميتواند به خروج برجام از بنبست در چارچوب راهبرد برد - برد كمك كند.
اين روزها برخلاف روزهاي پس از پيروزي دونالد ترامپ در نوامبر 2016 كه ايران و اعضاي برجام خود را براي خروج امريكا از توافق هستهاي آماده ميكردند، تهران و 1+4 مهياي مذاكره براي بازگشت امريكا به اين توافق و همچنين بازگشت تهران به اجراي كامل تعهداتش ميشوند. در حالي كه ابعاد اقتصادي سياست فشار حداكثري بر ايران، حوزههاي متفاوت از معيشت تا سلامت ايرانيها را تحت تاثير قرار داده است، غرب نبايد دچار اين اشتباه استراتژيك شود كه تهران سياست مقاومت و تدبير حداكثري را از بيم تداوم فشارهاي اقتصادي به يكباره رها خواهد كرد. همزمان تهران نيز بايد متوجه اهميت عنصر زمان در آغاز گفتوگوها درباره چند و چون احياي برجام باشد. در سال 2016 به محض پيروزي ترامپ در انتخابات، اسراييل و عربستان سعودي لابيگري براي خروج واشنگتن از برجام را بدون فوت وقت آغاز كردند كه نتيجه آن تطميع ترامپ و ترك توافق هستهاي بود.