قلههاي جود و كرم در خدمت
دكتر اژهاي كه او نيز مانند پدر بيش و پيش از هر چيز يك معلم و مربي بود، به ويژه در رابطه با ميدان دوم، بهطور خستگيناپذيري كوشا بود. در دوران دانشجويي و پس از آن در دبيرستانهاي اصفهان تدريس ميكرد. براي ادامه تحصيل و رساله دكترا نيز بر موضوع آموزش دانشآموزان تيزهوش متمركز شد. همزمان، رابط امين پدر و اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان در اروپا و نيز مبارزان خارج از كشور بود. پس از بازگشت به ايران، مدتي در وزارت امور خارجه و پس از آن به عنوان وزير مشاور و رييس سازمان بهزيستي كشور در كابينه دولت جنگ مشغول به خدمت شد. به زودي دلش هواي كار با نسل فردا كرد و سرانجام در همان دولت مسووليت گسترش سازمان پرورش استعدادهاي درخشان را بر عهده گرفت. در همان سالها به تدريس و تحقيق در دانشگاه نيز مشغول شد و بدينسان، به ميدان توسعه دانش نيز پا گذاشت. هم به لحاظ علاقه وافري كه به پدر و انديشه وي داشت و هم با توجه به سابقه همكاري با پدر در ويرايش نهايي كتاب «خدا از ديدگاه قرآن»، پس از تشكيل بنياد نشر آثار و انديشههاي شهيد آيتالله دكتر بهشتي در سال ۱۳۷۶ مشتاقانه و بدون هيچ چشمداشتي، مسووليت بازبيني و ويرايش نهايي آثار را برعهده گرفت. در آخرين روزها و واپسين گفتوگوهايي كه داشتيم، وضعيت ويرايش نهايي تفسير قرآن هفت جلدي شهيد آيتالله دكتر بهشتي با عنوان «در مكتب قرآن» و نيز كتاب «تقيه: هدفپايي، نه خودپايي» از ايشان را كه قرار است به زودي به زيور طبع آراسته شود با يكديگر براي آخرين بار وارسي ميكرديم. عشق، پشتكار و شور و اشتياق او در اين عرصه همانند همه عرصههاي ديگري كه در آن خدمت ميكرد، كمنظير بود. از اينكه صوت بخشهايي از درسگفتارهاي تفسيري كه سالها در پي يافتنش بوديم پيدا شده بود، اظهار شعف ميكرد. اميدوار بودم كه انتشار اين كتابها و نيز برخي ديگر از آثار باقيمانده را با چشمان خود ببيند كه متاسفانه تقدير به گونهاي ديگر رقم خورد. در اندوه از دست دادن چنين افراد خدومي صدالبته غم فراق سنگين است، به ويژه دكتر جواد اژهاي كه در عرصه خدمت، جود و كرم را به قلههايي بلند رساند.