در پي خبر درگذشت مصطفي عبداللهي
در گرفتاريها چه حمايتي از هنرمندان ميشود؟ هيچ
رضا صديق/ مصطفي عبداللهي، بازيگر و كارگردان و نويسنده تئاتر و راديو پنجشنبه شب درگذشت. نمايش «در اعماق» نوشته اين نويسنده در حال حاضر روي صحنه است و تنها دو هفته هم اجرا گرفته است كه وقتي او در كما بود روي صحنه رفت. خبر فوت عبداللهي در شبكههاي اجتماعي، رسانهها و در بين اهالي تئاتريها و مسوولان با ابراز تاسفهاي فراواني روبهرو شد. آه و فغان كه چرا رفتي و كاش بودي و چقدر جايت خالي است. اما سوال اين است كه وقتي بود چه كاري براي اين هنرمند انجام شد؟ مروري بر آنچه بر عبداللهي گذشت نشاندهنده عمق فاجعه است.
سوم آذر 92 اعلام شد عبداللهي كه طي چندماه اخير پزشك معالج او اعلام كرده براي درمان نيازمند استفاده از آمپولهايي با هزينه چندميليونتوماني است درباره تهيه اين آمپولها به خبرنگار مهر گفت: پيش از اين هلالاحمر پيشفاكتوري را به ما داد كه در آن قيمت شش عدد آمپول مورد نياز كه تنها در كشور امريكا توليد ميشود، 80 ميليون تومان اعلام شده بود. ما از طريق يكي از دوستان كه خواهرش در امريكا زندگي ميكند و پزشك است، درباره اين آمپول و قيمت آن پيگيري كرديم و متوجه شديم كه قيمت يك عدد از اين آمپولها يك هزار و 500 دلار است.
چهارم دي ماه 92: عبداللهي كه طي سالهاي اخير براي درمان خود بايد به صورت مداوم شيميدرماني ميشد، درباره روند درمانياش گفت: در طول هفته دو تا دو ميليون و 500 هزار تومان هزينه جاري درمان بنده است. اين درحالي است كه پنج ماه از موعد تزريق آمپولهايي كه پزشك معالجم توصيه كرده بود، گذشته است و من هنوز موفق به تهيه و تزريق اين آمپولها نشدهام.
سيزدهم ديماه 92: فروش گيشه نمايش «سالگشتگي» براي كمك به مصطفي عبداللهي اختصاص داشت و در اين اجرا علي مرادخاني، معاون هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، حجتالله ايوبي، رييس سازمان سينمايي كشور و رييس موسسه فارسيزبانان هر يك مبلغ پنج ميليون تومان كمك كردند و حسين مسافر آستانه، مدير موسسه رسانههاي تصويري هم مبلغي را براي كمك به اين هنرمند پرداخت كرد، همچنين مقرر شد كانون تبليغاتي ايران نوين به مدت شش ماه و هر ماه مبلغ پنج ميليون تومان را براي مخارج درمان اين هنرمند اختصاص دهد.
23 بهمن 92: هلالاحمر پيشفاكتور 80ميليوني را براي شش آمپول پيش روي عبداللهي گذاشت، در حالي كه طبق گفته او جستوجوها نشان ميداد قيمت همين تعداد در ايالات متحده امريكا حتي كمتر از يكسوم رقم اعلامشده است و همچنين اطلاعاتي مبني براينكه ميتوان اين داروها را با بهايي كمتر از نصفِ رقمِ اعلامشده از دوبي خريداري كرد. پس از آن بود كه تلاشها از طريق يك واسطه آغاز شد تا اين كارگردان و بازيگر تئاتر ايران آمپولهاي مورد نياز خود را هرچه سريعتر و با پرداخت هزينه 30ميليوني خريداري كند تا امكان ادامه درمان سرطان فراهم شود. اما مصطفي عبداللهي در گفتوگو با خبرنگار ايلنا عنوان كرد فرد موردنظر در دوبي، پس از دريافت پول متواري شده و تا اين لحظه خبري از او در دست نيست.
سوم شهريور 93: مصطفي عبداللهي با اشاره به نامهاي كه با امضاي 32 هنرمند توسط محمدرضا ورزي جهت تامين داروهاي وي به عزتالله ضرغامي، رييس سازمان صدا و سيما ارايه شده بود، تصريح كرد: با وجود اينكه آقاي ضرغامي به مركز بهداشت سازمان دستور داده كه داروهاي مدنظر تهيه شود اما اين مركز بعد از دو ماه اعلام كرد نميتواند در اين زمينه كاري انجام دهد.
چهار آبان 93: ناهيد روزبهاني همسر مصطفي عبداللهي، درباره شرايط تامين داروهاي مورد نياز براي درمان اين هنرمند تئاتر، راديو و تلويزيون يادآور شد: وقتي با دستور آقاي ضرغامي به مركز بهداشت صدا و سيما مراجعه كردم، حوالهاي 50 ميليون توماني براي خريد دارو از هلالاحمر به من داده شد. بعد از اينكه به هلالاحمر مراجعه كردم، قيمت داروهاي مورد نياز 120 ميليون تومان اعلام شد و مركز بهداشت صدا و سيما هم اعلام كرد كه تنها براي 50 ميليون تومان و آن هم به حساب هلالاحمر حاضر به صدور چك خواهد بود. قرار بود فرد خيري هزينه 50 ميليون توماني خريد داروها را متقبل شود ولي اين امر ميسر نشد و من مجبور شدم از دوستان و آشنايان مبلغي را قرض بگيرم و بخشي از وسايل خانه خود را بفروشم تا هزينه خريد داروها را تامين كنم.
31 فرودين 94: ناهيد روزبهاني همسر مصطفي عبداللهي درباره وضعيت جسماني اين بازيگر تئاتر گفت: متاسفانه به دليل وخيم شدن بيماري آقاي عبداللهي، او در بيمارستان بستري شده است. به دليل اينكه پلاكتهاي خون در حد بسيار پاييني هستند بايد به آقاي عبداللهي پلاكت تزريق شود تا بدن بتواند عمل جراحي را تحمل كند.
20 ارديبهشت 94: روزبهاني همسر مصطفي عبداللهي درباره روند درماني مدنظر پزشكان معالج عبداللهي، افزود: امروز پزشكان معالج آقاي عبداللهي اعلام كردند كه بايد او را به بخش مراقبتهاي ويژه ICU منتقل كنند.
سيام ارديبهشت 94: مصطفي عبداللهي، بازيگر باسابقه تئاتر ايران كه طي هفتههاي اخير به دليل وخامت وضع جسماني در بيمارستان بستري است، به كما رفت.
سي و يكم ارديبهشت 94: مصطفي عبداللهي درگذشت.
وقتي پاي صحبت و سخنراني وسط است، تمام افراد، زيبا به مسائل اشاره ميكنند اما وقتي پاي رسيدگي در ميان است، هنرمنداني كه گرفتار ميشوند از چه طريقي بايد عملي شدن اين سخنان را ببينند؟
همين مرداد ماه سال 93 بود كه خبرگزاريها عكس ثريا حكمت، بازيگر زن قديمي سينما و تلويزيون ايران را منتشر كردند كه در كنار خيابان چادر زده است. حكمت در گفتوگو با ايسنا، اظهار كرده بود: «صاحبخانه وديعه اجاره را بالا برده كه از توان من خارج است و تصميم دارم اثاثهايي كه برايم باقي مانده را بفروشم و با پول آن دخترم را به خوابگاه بفرستم و خودم هم در خيابان چادر بزنم.»
اين اخبار تازه، تكوتوك خبرهاي منتشر شده درباره وضعيت معيشت، درماني و حمايتي از هنرمندان است. سعدي افشار، هنرمند مطرح و مهم تئاتر سنتي ايران نيز يكي ديگر از كساني بود كه به دليل وضعيت بيماري همسرش و بعد خودش هيچگاه آنگونه كه در حد و شان اين هنرمند بود، حمايت نشد. ليست اين هنرمندان اگر قرار باشد سياهه شود بلندبالاست. كم هنرمنداني هستند كه به هزار و يك دليل به چشم ميآيند و وضعيتشان بهگونهاي است كه نياز به حمايتهاي دولتي و مسوولان ندارند اما مگر هنرمندان ما تنها همانهايند؟ بيمهنشدن هنرمندان از سوي انجمنهاي صنفي، نبود سازوكار مشخص براي رسيدگي به وضعيت هنرمندان، نبود امنيت معيشت و زندگي و شرط بقا در شرايطي كه همهچيز روزبهروز گرانتر ميشود به عهده كيست؟ وقتي قرار باشد هنرمندي در شرايط سخت مورد حمايت قرار بگيرد، بايد چه كند؟ بايد پلههاي ارشاد و صداوسيما و الخ را مدام بالا و پايين برود تا در آخر نيز نامهاي بگيرد و به هيچجا نرسد؟ در سالهاي گذشته بارها صحبت از اين موضوع شده است كه بايد به معيشت هنرمندان، سرمايههاي هنر اين كشور رسيدگي شود اما در عمل اتفاقي نيفتاده است و مدام خبرهاي متفاوتي از اين موضوع منتشر ميشود و در آخر هم هيچ؛ خبر درگذشت و تشييع و چند عكس و گزارش و آه و فغان و تمام.