• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4796 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۲ آذر

دعوا جاي ديگري است

عباس عبدي

براي اينكه اين قرص طي دستورالعمل علمي و با بالاترين سطح استاندارد توليد شده است و مصرف آن به صورت مكرر انجام شده و اثبات گرديده كه فلان قدر مصرف موجب بهبود مقدار ويتامين D در بدن بيمار مي‌شود. اين قرص چگونه ساخته شده است؟ از طريق شناخت ويتامين D و فرمول‌هاي شيميايي كه تخصصي جدا از پزشكي باليني است.  پرسش اين است كه آيا پزشكي يك علم صد درصدي است؟ يعني هر بيمار معيني مي‌تواند با درمان معيني بهبود يابد؟ مثلا در مورد كرونا آيا چنين است؟ در اينجا وارد علم رياضي احتمالات مي‌شويم. پيچيدگي دانش پزشكي در اين مرحله بيشتر است و ذهن‌هاي عادي كمتر متوجه آن مي‌شوند. اجازه دهيد مثال بزنيم. خيلي‌ها دچار سرماخوردگي مي‌شوند و يا حتي كرونا مي‌گيرند. اين افراد با خوردن آب ميوه يا دمنوش و چند تا معجون ديگر پس از مدتي خوب مي‌شوند. حتي در كرونا تا حدود 80 و 90 درصد اين طوري خوب مي‌شوند. ولي اصل اين بهبودي هيچ ربطي به اين خوراكي‌ها ندارد. حتي اگر فرد روغن بنفشه هم مصرف كند، خوب مي‌شود. و اگر هيچ‌كدام را هم مصرف نكند با كمي بالا و پايين خوب مي‌شود، در حالي كه ذهن‌هاي عادي گمان دارند كه به دليل خوردن دمنوش و معجون خوب شده است. خيلي از داروهاي كشف شده براي كرونا از اين نوع است. و اين مطلقا علمي نيست و فاقد اعتبار است. اين همان كلاهبرداري شبه علم است. پس علم چيست؟
ابتدا بهتر است از علوم اجتماعي مثال بزنم. يك فرض وجود دارد كه بچه‌هاي طلاق دچار مشكلات اجتماعي مي‌شوند. براي اثبات اين حرف مي‌توان ده‌ها بچه طلاق را يافت كه دچار اين مشكلات شده‌اند. البته هم‌زمان براي رد آن نيز مي‌توان همين تعداد و بيشتر نمونه آورد كه اين بچه‌ها خيلي هم خوب و سالم زيسته‌اند. پس راه‌حل اثبات و رد اين فرضيه چيست؟ بايد دو گروه فرزندان طلاق و غير آنان را به تعداد كافي و به صورت تصادفي انتخاب كنيم و تمام متغيرهاي مهم و اثرگذار بر رفتار آنان را براي همگي در نظر بگيريم، مثل: پايگاه اقتصادي و اجتماعي، زندگي با پدر و يا مادر پس از طلاق، سن كودك در زمان طلاق، تعداد خواهر و برادر و خيلي از متغيرهاي ديگر را محاسبه كنيم، سپس شاخص‌هاي مناسبي را براي سنجش ميزان مشكلات اجتماعي آنان تعيين كرد و سنجيد، آنگاه به مقايسه دو گروه و با حذف كليه متغيرهاي اثرگذار پرداخت و در نهايت به صورت احتمالي نظر داد كه آيا اين فرضيه درست است يا خير؟ اگر درست است در چه شرايطي و اگر نادرست است در چه شرايطي. ملاحظه مي‌كنيد كه مساله بسيار پيچيده است. در مورد علم پزشكي و اثرات روش‌هاي درماني و دارويي نيز همين گونه عمل مي‌كنند. يك داروي معيني را با دلايل و توجيهات مستدل بر روي بيماران ثابتي تجويز مي‌كنند. البته براي اين كار بايد اجازه اوليه گرفته شود. نتايج را با بيماراني كه در شرايط كاملا مشابه هستند و از اين دارو استفاده نكرده‌اند مقايسه مي‌كنند و اين كار را بايد در اندازه‌هاي كافي ادامه دهند كه تمام جوانب بررسي شود. پس از مراحل بسيار پيچيده مي‌توان گفت كه فلان دارو روي بيماراني با اين مشخصات و به احتمال فلان مقدار اثرات مثبت دارد يا كلا بي‌اثر است. در اين چارچوب هر گزاره‌اي كه از طب سنتي درباره اثر بخشي يك دارو وجود دارد، در حد يك فرضيه است و مي‌بايد در قالب اين فرآيند آزمون شود، اگر اثرگذاري داشت، طبعا پس از طي مراحل لازم، مجوز توليد و مصرف آن را مقررات دانش پزشكي صادر مي‌كند و از اين مرحله به بعد آن درمان جزو طب مدرن شناخته خواهد شد و اگر چنين مجوزي صادر نشد يعني درمان‌كننده نيست. 
آنچه كه در اين روزها يكي از موضوعات دعوا با وزير بهداشت است، به آزمون علمي در آوردن گزاره‌هاي اين نوع طب است. در واقع عده‌اي خود را در پوشش طب سنتي، ايراني و اسلامي پنهان مي‌كنند تا اهداف خود را پيش ببرند، و تن به اين مراحل علمي پزشكي ندهند، در حالي كه هيچ منعي براي آزمون فرضيه‌هاي معقول وجود ندارد. فرضيه معقول اين نيست كه سرگين ماچه الاغ را به قيمت دانه‌اي چند هزار تومان به پاچه خلق فرو كرد بلكه فرضيه معقول بايد تا حدي مبتني بر شواهد آزمايشگاهي هم باشد. مثلا وجود تركيباتي كه به سود درمان است در ماده مورد نظر اثبات شود. بنابراين دعوا ميان طب سنتي با طب مدرن نيست، چرا كه يك طب بيشتر نداريم، و آن طب مبتني بر ضوابط و شواهد علمي است. اگر گزاره‌اي بهداشتي و درماني در گذشته هم باشد، بايد از مسير علم بگذرد و اثربخشي آن ثابت شود، و الا به صرف برخي ادعاها، و تحت پوشش طب سنتي نمي‌توان آن را پذيرفت. جالب اينكه معلوم نيست چرا آقايان به جاي هواپيما به حمل و نقل سنتي، يا كفش و لباس سنتي يا مسكن سنتي يا... مراجعه نمي‌كنند؟ تازه در همين مورد طب سنتي نيز آن را براي مردم بدبخت و بيچاره تجويز مي‌كنند تا درآمدش نصيب خودشان شود و الا كيست كه با هر داروي اثربخشي مخالفت كند. براي پزشكان چه چيزي بهتر كه داروهاي طبيعي و موثر را تجويز كنند. ولي اينكه با شبه علم بتوان به جنگ كرونا رفت، خواب و خيالي بيش نيست كه دو هدف دارد. هدف عناصر اصلي پشت پرده ماجرا، منافع مادي است. ولي هدف حاميان آنان ضديت با علم و احتمالا نشان دادن خود به عنوان صاحبان فرهنگ پزشكي!! و ضربه زدن به دانش و يافته‌هاي جديد است. در ضديت با علم هيچ مرزي را نمي‌شناسند. هنوز دنبال فيزيك وكامپيوتر اسلامي هستند. در نفاق اين افراد همين بس كه تمام توجه‌شان به آن سوي آب است تا داروي اثربخش كرونا و ساير بيماري‌ها را به دست آورند، تا مبادا به دليل درمان ناكارآمد شبه علم رو به قبله دراز نشوند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون