اخبار مرتبط با انقراض گونههاي گياهي و جانوري، روز به روز تكاندهندهتر ميشود و در اين ميان متاسفانه نقش تكتك انسانها پررنگ است. هشدار اخير درباره انقراض نهنگها، دلفينها و پورپويزها تنها يكي از صدها زنگ خطري است كه دانشمندان در ظرف سالهاي اخير براي نجات پستانداران دريايي به صدا درآوردهاند. اين بار ۳۵۰ پژوهشگر از ۴۰ كشور مختلف، بيانيهاي را با عنوان «خطر فوري و جدي انقراض نهنگها، دلفينها و پورپويزها» امضا كردهاند و نگراني عميقشان را از احتمال انقراض بسياري از گونههاي نهنگ، دلفين و پورپويز آن هم طي بازه زماني كوتاه ابراز داشتهاند. در اين بيانيه عنوان شده كه بسياري از گونههاي نهنگ، دلفين و پورپويز به احتمال زياد در طول زندگي ما منقرض خواهند شد، چنانچه هماكنون نيز تنها چند صد نهنگ آتلانتيك شمالي (North Atlantic Right Whale, , Eubalaena glacialis) باقي مانده و تعداد واكيتاها (Vaquita, Phocoena sinus) هم به زير ۱۰ فرد رسيده است. متاسفانه شواهد حاكي از آن است كه نهنگها، دلفينها و پورپويزها حتي در سواحل كشورهاي مرفه جهان هم امنيت ندارند و اگر وضعيت به همين صورت ادامه پيدا كند، قطعا گونههاي بسياري طي سالهاي آتي از صفحه گيتي محو خواهند شد. در اين گزارش ضمن اشاره به بيانيه مذكور و پارهاي موارد مربوط به آن، مصاحبهاي هم با دكتر جيل بروليك (Gill Braulik) يكي از اعضاي گروه متخصصان نهنگهاي اتحاديه جهاني حفاظت (IUCN-SSC Cetacean Specialist Group) داشتهايم كه در ادامه ميخوانيد.
آشنايي ابتدايي با راسته نهنگها
نهنگها پستانداراني آبزي هستند. آنها گردن ندارند و دمشان هم به باله دمي تبديل شده است. دم نهنگها برخلاف دم ماهي، حالت افقي دارد و در عين حال مانند ساير پستانداران ششدار هستند. راسته نهنگها به دو زيرراسته به نامهاي نهنگهاي بالندار يا بدون دندان Mysticeti و نهنگهاي بادندان Odontoceti تقسيم ميشوند. نهنگهاي بالن (Baleen Whale) معمولا از نهنگهاي واجد دندان بزرگتر هستند و مادههاي آنها هم از نرها بزرگترند. اين گروه گونههايي مانند نهنگ آبي در معرض خطر
(Endangered, EN) را در خود جاي داده كه بزرگترين موجود زنده كرهزمين هم هست. از گروه دوم ميتوان به دلفينهاي بيني بطري ايندوپاسيفيك، دلفين گوژپشت و پورپويز بدون باله كه هر ۳ در خليجفارس مشاهده شدهاند، اشاره كرد كه به گفته دكتر آدا ناتولي (Ada Natoli)، متخصص مطالعات ژنتيكي و فارغالتحصيل دانشگاه دورهام انگلستان
(Durham University) حضورشان به حضور ماهيها گره خورده و اگر در منطقهاي يك جمعيت سالم از آنها وجود داشته باشد، اين به آن معني است كه ماهيها نيز در آن منطقه وضعيت سالم و خوبي دارند و جالب است كه ماهيگيران هم اغلب در همان جاهايي ديده ميشوند كه گلههاي دلفين حضور دارند.
چرا بايد نگران نهنگها باشيم؟
متاسفانه در خلال دهه ۷۰ ميلادي، كشتار وسيع نهنگهاي بزرگجثه سبب شد كه حدود ۶۶ تا ۹۰درصد از زيستمندان از آبهاي اقيانوسي حذف شوند و پس از اين دوران فاجعهبار بود كه نهنگهاي بزرگ كمكم شروع به احياي جمعيت خود كردند اما در شرايط كنوني همچنان نگراني در مورد بقاي نهنگها، دلفينها و پورپويزها بسيار جدي است. بسياري از گونههاي آبزي، شاخص ايدهآل سنجش سلامت اقيانوسها و درياها هستند. سايت خبرهاي علمي (ZME) مينويسد كه يك ميليون گونه از آبزيان يعني يكسوم جمعيت آبزيان جهان كماكان ناشناخته هستند و اين در حالي است كه امنيت غذايي انسانها، توليد انواع داروهاي شفابخش و مهمتر از همه كيفيت زندگي انسانها به واسطه پيوستگي تنگاتنگ چرخههاي خشكي و آبي با آبزيان گره خورده است. محققان دانشگاه ورمانت (Vermont University) حدود ۱۰ سال پيش تحقيق جالبي انجام دادند كه نشان داد نهنگهاي درشت جثه مانند نهنگهاي آبي تاثير بسزايي در افزايش جمعيت ماهيان شيلاتي دارند و در عين حال مواد غذايي همراه آب مانند مواد معدني باارزش هم به واسطه آنها دراختيار ساير موجودات قرار ميگيرد. محققان ميگويند كه نهنگها به واسطه جثه بزرگشان آوردهاي كلاني براي اكوسيستمها دارند. به عنوان مثال مواد غذايي كه به شكل بيولوژيكي وارد درياها و اقيانوسها ميشوند، به مرور زمان و به آرامي از سطح به اعماق برده ميشوند اما نهنگها كمك ميكنند كه تعادلي در اين سيستم به ظاهر ساده ايجاد شود. آنها وقتي در اعماق زياد آب تغذيه ميكنند، دوباره مجبور ميشوند كه به سطح بازگردند تا نفس بكشند و با همين جابهجاييهاي به ظاهر ساده، ستونهاي آب مخلوط ميشوند. اهميت اين جابهجايي و اختلاط جريان به اندازهاي است كه باعث پراكنش مواد غذايي و ميكروارگانيسمها در قسمتهاي مختلف اكوسيستمهاي آبي ميشود. در حقيقت نهنگها با يك بالا و پايين رفتن ساده، باعث ميشوند كه آب در قسمتهاي مختلف جريان پيدا كند و بدين شكل مواد غذايي همراه آب مانند مواد معدني باارزش نيز دراختيار ساير موجودات قرار ميگيرد. جالب اينجاست كه حتي ادرار و مدفوع نهنگها هم حاوي مقادير قابل ملاحظهاي آهن و نيتروژن است كه همچون كودي موثر به رشد پلانكتونها كمك ميكند. از سوي ديگر موضوع مهاجرت است كه به نوعي عادت نهنگهاي بزرگ جثه است و معمولا هم با هدف زادآوري انجام ميشود، تحقيقات نشان داده كه نهنگها حين مهاجرت مواد غذايي را با خود براي ساير زيستمندان به ارمغان ميبرند. پژوهشگران دانشگاه ورمانت ميگويند كه وقتي نهنگها در عرضهاي جغرافيايي دور از هم زادآوري ميكنند، مواد غذايي را پخش و توزيع ميكنند و اين توزيع اغلب شامل حال مناطقي ميشود كه از نظر منابع غذايي فقير هستند.
چرا بايد برنامههاي حفاظتي براي نهنگها وجود داشته باشد؟
برنامهريزي حفاظت يكپارچه براي نهنگها (Integrated Conservation Planning for Cetaceans, ICPC) در اصل گروهي متشكل از زيستشناسان، دامپزشكان و متخصصان جمعيت است كه تلاش ميكنند براي تعدادي از گونههاي دلفين و پورپويز بهشدت در معرض خطر انقراض چارهاي بينديشند. از آنجايي كه بسياري از اين گونهها و جمعيتها در آبهاي كمعمق پراكنش دارند لذا مناطق زيستيشان هم با انسانها همپوشاني بسيار نزديك دارد و همين امر نگرانيهاي جدي را ايجاد كرده است. از سوي ديگر، جمعيت اغلب اين گونهها به دليل مرگ و مير ناشي از صيد ضمني رو به كاهش دارد و بديهي است كه مجموع اين فاكتورها انقراض گونههاي بسياري را محتمل ساخته، مگر آنكه جمعي از متخصصان هر چه سريعتر با برنامههاي متمركز براي بقاي آنها چارهاي بينديشند. اتحاديه جهاني حفاظت (آييوسيان) جمعي از كارشناسان دستاندركار امر حفاظت از پستانداران دريايي را از سراسر دنيا گردهم آورده تا با تلاش جمعي معيارهاي حفاظتي لازم را هم در سطح زيستگاه طبيعي (In situ Conservation) هم در سطح خارج از زيستگاه طبيعي
(Ex situ Conservation) تدوين و اجرايي كنند. انقراض و كاهش جمعيت نهنگها، دلفينها و پورپويزها دو مساله را نشان ميدهد؛ نخست اينكه نبايد منتظر نوشداروي پس از مرگ سهراب بود و دوم اينكه در حال حاضر ابزارها و تجهيزات بسيار محدودي براي شرايط اورژانسي وجود دارد در حالي كه برنامههاي حفاظتي يكپارچه كمك ميكنند تا همه تجهيزات لازم براي حفظ گونهها در مواقع لازم و ضروري دراختيار باشند و جداي از آن بتوان به شكل فعال فضاهاي خالي دادههاي علمي را هم پر كرد. در نتيجه اتحاديه جهاني حفاظت هم اكنون اجرايي شدن اين برنامهها را جزو اولويتها ميداند.
چه گونههايي بيش از سايرين در خطر هستند؟
در گزارش ۳۵۰ محقق و زيستشناس دستاندركار حفاظت آبزيان، ابتدا به وضعيت تاسفبار نهنگ اطلس شمالي (North Atlantic Right Whale, Eubalaena glacialis) اشاره شده است كه در ردهبندي اتحاديه جهاني حفاظت (آييوسيان) در رده بهشدت در خطر انقراض (Critically Endangered, CR) قرار دارد. در اين بيانيه آمده كه در حال حاضر تنها چند صد نهنگ بالغ اطلس شمالي باقي مانده و ارزيابيهاي تازهاي هم كه توسط اتحاديه جهاني حفاظت (آييوسيان) انجام شده، نشانگر شكست جدي حفاظت از اين گونه است. از آنجايي كه حوزه پراكنش اين گونه، آبهاي كشورهاي به نسبت مرفه را هم شامل ميشود و در عين حال عوامل كاهش جمعيت نهنگهاي اطلس شمالي هم شناخته شده هستند لذا امضاكنندگان بيانيه تاكيد دارند كه بايد به اين امر رسيدگي كرد اما تاكيد دارند كه اگر هر چه زودتر عملكرد مناسبي اتخاذ نشود، بدون ترديد اين گونه ارزشمند براي هميشه از صفحه گيتي محو خواهد شد. در گذشته تنها دو جمعيت از اين گونه را متصور بودند و اين دو جمعيت هم با نامهاي جمعيت شرق و جمعيت غرب اطلس شمالي شناخته ميشدند اما مطالعات ژنتيكي به تازگي نشان داد كه جمعيتهاي شرقي و غربي برخلاف تصور پيشين اختلاف زيادي با يكديگر ندارند. در اين بيانيه ضمنا به كاهش جمعيت واكيتاها
(Vaquita, Phocoena sinus) هم اشاره شده كه يك گونه بهشدت در خطر انقراض است و در خليج كاليفرنيا و مكزيك زيست ميكند. اين گونه نيز در لبه پرتگاه انقراض قرار دارد و جمعيت آن در حد كمتر از تنها ۱۰ فرد تخمين زده شده است. گونه در خطر ديگر بايجي (Baiji) يا دلفين رودخانهاي چين (Chinese River Dolphin, Lipotes vexillifer) است كه به گفته بسياري از محققان احتمال انقراض آن قطعي است و نخستين گونه از دلفينها است كه تحتتاثير فعاليتهاي انساني منقرض ميشود. اتحاديه جهاني حفاظت در سال ۲۰۱۷ ميلادي اعلام كرد كه اين گونه احتمالا منقرض شده و درنهايت تاسف اميد چنداني براي بقاي آن وجود ندارد. دورنماي غمانگيز اين ۳ گونه نشان ميدهد كه هر گونه اقدام در راستاي حفاظت آنها عملا نوشدارو بعد از مرگ سهراب بوده است. در حال حاضر بيش از نيمي از ۹۰ گونه زنده نهنگها در وضعيتهاي حفاظتي نگرانكننده قرار دارند چنانچه از اين تعداد، ۱۳ گونه در رده «بهشدت در خطر انقراض» و «در معرض خطر»، ۷ گونه در رده «آسيبپذير» و ۷ گونه هم «نزديك به تهديد» هستند؛ در حالي كه دادهها در مورد ۲۴ گونه كافي نيست و نميتوان ارزيابي درستي از وضعيت آنها داشت. نبايد فراموش كرد كه در مورد ۲۴ گونه مذكور شرايط ميتواند نگرانكننده هم باشد اما مساله اينجاست كه از وضعيت آنها خبري در دست نيست. به علاوه، ۳۲ زيرگونه و برخي جمعيتهاي ديگر مجزا هم هستند كه در حال حاضر در رده در معرض خطر يا بهشدت در معرض خطر هستند البته با مجموعه مطالعاتي كه در دست انجام است، جمعيتهاي جداافتاده ديگري هم در حال شناسايي هستند كه آنها هم به برنامههاي ويژه حفاظتي نياز دارند. با كمال تاسف در مواردي مانند دلفين بيني بطري لاهيله Lahille’s bottlenose dolphin, Tursiops truncatus gephyreus كه در بخش زيراستوايي غربي اقيانوس اطلس جنوبي زيست ميكند يا دلفين معمولي خليج كورنيث (the Gulf of Corinth common dolphin , Delphinus delphis) يا در مورد اوركاهاي تنگه گيبرالتار (the orcas of the Strait of Gibraltar , Orcinus orca) تشخيص مجزا بودن جمعيت به حدي دير اتفاق افتاده كه جمعيت پيش از هر اقدامي به آستانه انقراض رسيده است.
وضعيت نهنگها، دلفينها و پورپويزها در
خليجفارس و درياي عمان
دكتر جيل بروليك (Gill Braulik) يكي از اعضاي گروه متخصصان نهنگهاي اتحاديه جهاني حفاظت
(IUCN-SSC Cetacean Specialist Group) در گفتوگو با «اعتماد» به تهديدات عمده جمعيت نهنگها در خليجفارس و درياي عمان اشاره كرده و ميگويد: «بزرگترين تهديد براي همه نهنگها و دلفينها در خليجفارس و درياي عمان احتمالا گير افتادنهاي تصادفي در تورهاي ماهيگيري است. از آنجايي كه نهنگها پستاندار هستند، بنابراين مجبورند براي نفس كشيدن به سطح آب بيايند و طبيعتا وقتي در تورهاي ماهيگيري گير ميكنند، غرق ميشوند. علاوه بر اين صياديهاي مخرب، توسعه سواحل و آلودگي هم زونهاي ساحلي را تنزل كيفي داده است. دلفينهايي كه در نواحي ساحلي زيست ميكنند، نسبت به دلفينهايي كه دور از سواحل هستند، تحت فشار مضاعف تهديدهاي جديتر هستند.» او در پاسخ به اين سوال كه ريشه اين تهديدها چيست، ميگويد: «صنعتيسازي و توسعه زونهاي ساحلي به روشهايي كه در آنها تاثيرات زيست محيطي لحاظ نميشود را ميتوان دليل عمده اين اتفاقها عنوان كرد. از سوي ديگر ما با فعاليتهاي صيادي مواجه هستيم كه از لحاظ اكولوژيكي دوستدار محيطزيست نيستند.» بروليك در پاسخ به اين سوال كه كدام گونه از راسته نهنگها بيش از سايرين در خليجفارس و درياي عمان در معرض خطر هستند، ميگويد: «در خليجفارس يكي از گونههايي كه بيش از همه در معرض خطر است، دلفين گوژپشت اقيانوس هند
(Indian Ocean humpback dolphin, Sousa plumbea) است كه در اصل يك دلفين خجالتي است و اغلب هم در گروههاي كوچك در آبهاي كمعمق نزديك ساحل ديده ميشود. از آنجايي كه زيستگاه اين گونه نسبت به ساير دلفينها، اغلب با فعاليتهاي انساني مانند رفت و آمد مداوم قايقها، تورهاي ماهيگيري، آلودگي و فعاليتهاي ساخت و سازي در زونهاي ساحلي همپوشاني دارد. به جز آن يك جمعيت غيرمهاجر ايزوله از نهنگهاي گوژپشت هم هست كه تنها در درياي عرب (Arabian Sea) و البته درياي عمان زيست ميكند. ابعاد اين جمعيت خيلي كوچك است و بر اين باور هستيم كه تنها چند صد فرد از اين نهنگها باقي مانده است.» اين متخصص و پژوهشگر در خاتمه ميگويد: «ما بايد هر چه سريعتر بازماندههاي برخي از اين گونههاي در معرض خطر و محلهايي كه به آنها پناهنده شدهاند را شناسايي و نسبت به كاهش تاثيرات ناشي از فعاليتهاي انساني در آن محلها اقدام كنيم. اين كار كمك ميكند آن گونههايي كه جمعيتشان كاهش يافته، دستكم پناهگاههايي امن داشته باشند. اين را دريافتهايم كه بدون مداخلات سريعتر انساني در راستاي حفاظت از اين گونهها، جمعيتشان به سرعت كاهش پيدا خواهد كرد و آن وقت است كه كارهاي ما نوشدارو بعد از مرگ سهراب خواهد بود.»
در حال حاضر بيش از نيمي از ۹۰ گونه زنده نهنگها در وضعيتهاي حفاظتي نگرانكننده قرار دارند چنانچه از اين تعداد، ۱۳ گونه در رده «بهشدت در خطر انقراض» و «در معرض خطر»، ۷ گونه در رده «آسيبپذير» و ۷ گونه هم «نزديك به تهديد» هستند.