كاترين اشتون به جو بايدن براي احياي برجام پيشنهادهايي داد
از توصيه به تشكيل تيم قوي تا مبنا قراردادن توافق هستهاي
كاترين اشتون، مسوول پيشين سياست خارجي اتحاديه اروپا «جو بايدن» را رييسجمهور منتخب امريكا و برنده انتخابات جنجالي اخير خواند و به او براي احياي برجام راهكار ارايه داد. اولين مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا كه هماكنون عضو مجلس اعيان (لُردها)ي انگليس و رييس ميز «اروپاي جهاني» در مركز وودرو ويلسون مستقر در واشنگتن ديسي است، يادداشتي با اين عنوان منتشر كرد: «من به مذاكره براي (حصول به) توافق هستهاي ايران كمك كردم. اينجا توضيح ميدهم كه جو بايدن چطور ميتواند آن را احيا كند».
كاترين اشتون در نشريه «تايم» امريكا نوشت: «اصطلاح رايج كه ما در جريان مذاكرات درباره توافق سال ۲۰۱۵ هستهاي ايران (برجام) استفاده ميكرديم، خوشبيني محتاطانه بود. اين اصطلاح هماكنون خلاصه احساسي است كه در بروكسل، پاريس، لندن و برلين درباره گزارشها مبني بر طرح جو بايدن رييسجمهور منتخب (امريكا) براي بازگشت به برنامه جامع اقدام مشترك (برجام) وجود دارد. براي دولت بايدن كار راحتي نخواهد بود به توافقي كه رييسجمهور دونال ترامپ امريكا را از آن در سال ۲۰۱۸ خارج كرد، برگرداند. خروجي كه با وجود تمام اقدامات بسيار و از روي حسن نيت اروپا انجام شد. از همان ابتدا، بسياري از اعضاي كنگره (امريكا) هرگز اشتياقي به ايده حصول يك توافق با ايران نشان ندادند. حتي زماني كه ما در سال ۲۰۱۳ به توافق موقت رسيديم، برخيها ميخواستند تحريمهاي جديد عليه ايران وضع كنند، كاري كه باعث ميشد توافق، شروع نشده به پايان برسد. تقريبا همه نامزدهاي جمهوريخواه منصب رياستجمهوري در سال ۲۰۱۶ گفتند آنها يا مفاد برجام را سختتر ميكنند يا اينكه به طور كامل آن را از بين ميبرند».
به نوشته مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا در سالهاي ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴، «ايرانيها درباره اين خصومت آگاهي داشتند و نگرانيهايشان را در جريان مذاكرات درباره اينكه آيا يك دولت جديد (در امريكا) به توافق پايبند خواهد بود، مطرح كردند. پاسخ (به هيات مذاكره ايران) اين بود كه هيچ دليلي وجود ندارد كه اعتقاد داشته باشيم يك توافق موثر رها شود. اينجاست كه مشكل وجود دارد. براي برخي، توافق «موثر» شامل اين موضوع نميشد كه به ايران اجازه يك برنامه صلحآميز (هستهاي) داده شود. براي ديگران هم اين موضوع شامل آن ميشد كه ايران بايد رفتارش در منطقه را تغيير دهد. برخي ديگر از افراد هم گفتند كه توافق يا بخشهايي از آن، بسيار كوتاهمدت بود و خواستار آن بودند كه ايران براي مدتي طولانيتر به يك آينده غير اتمي محدود شود».
اين سياستمدار 64 ساله افزود: «بايدن همه اينها را ميداند. او يك تيم با تجربه براي طراحي اينكه چه كاري بكند دارد و ميتواند روي تخصص بسياري از افرادي كه در مذاكرات برجام حضور داشتند، حساب كند. اما البته اين كار راحتي نخواهد بود. يافتن راهي براي جلب حمايت كنگره چالش برانگيز خواهد بود چرا كه با توجه به شرايط موجود، دموكراتها شايد كنترل (اكثريت) سنا را در اختيار نداشته باشند. او براي قرار دادن يك برجام احيا شده روي پايههاي مستحكم، بايد قادر به تضمين اين موضوع باشد كه در صورت پايبندي ايران به تعهدات (برجامي) خودش، ايالات متحده هم اين كار را خواهد كرد».
به گفته او، «همچنين مساله ديگر شركاي اين توافق، روسيه، چين، بريتانيا، فرانسه و آلمان كه «گروه 1+5» را شكل ميدهند، هم وجود دارد. برجام به همه آنها تعلق دارد و هر صحبتي به مشاركت و حضور آنها هم نياز دارد. من اميد زيادي به اين گروه بينظير داشتم و به نظر ميرسيد كه اين گروه جايگاه خوبي براي پرداختن به ديگر چالشها هم داشت و من خوشبين بودم كه اين توافق (برجام) به ديگر پروژهها منجر شود كه بر اساس آن گروه 1+5 با همكاري يكديگر باعث ايجاد جهاني امنتر بشوند. هماكنون اين اميد سركوب شده است البته نه فقط توسط رييسجمهور ترامپ. اعتماد كردن به كسي، هرگز آسان نبوده و طي اين 4 سال روابط به طرزي چشمگير تغيير كرده است. پادشاهي متحده (انگليس) از اتحاديه اروپا خارج شده است، نفوذ چين بيشتر شده است، روسيه پر مدعاتر شده است. در برابر «تقاضاهاي» بيشتر از ايران مقاومت خواهد شد به ويژه اگر ايالات متحده در ازايش چيز بيشتري براي ارايه مطرح نكند».
اشتون مدعي شد: «البته ايرانيها از اينكه از كارزار «فشار حداكثري» دولت ترامپ بقا و نجات يافتهاند، آسوده خواهند شد و بدون ترديد بسيار اميدوارند كه انتخاب بايدن به معناي باز شدن يك فصل جديد باشد اما اشتهاي كمي در تهران براي انجام اقدامات بيشتر وجود دارد اگر كه از آنها خواسته شود. ايران انتظار خواهد داشت كه يك برجام احيا شده اين موضوع را كه چه آسيب اقتصادي به اين كشور طي دو سال گذشته وارد آمده، به رسميت بشناسد. در حالي كه ميانهروها در اين كشور خيالشان آسوده و خرسند خواهند شد كه شايد توافق به نحوي از انحا احيا شود، ديگر ايرانيها اما چنين حسي نخواهند داشت. صداهاي تندرويي شنيده خواهد شد كه استدلال ميكنند، نميتوان به امريكاييها اعتماد كرد».
وي سپس به بايدن براي احياي برجام سه راهكار ارايه و توصيه كرد و نوشت: «خب رييسجمهور منتخب (بايدن) چه بايد بكند؟ اين كارهاي ذيل شايد دستور كار (بايدن) باشد: ۱- تيمش را آماده و تقويت كند ۲- برجام را به عنوان توافق اول قرار دهد نه توافق پاياني ۳- پايه برجام را روي اساس مستحكمتري قرار دهد».
اشتون در توضيح مورد اول نوشت: « (دولت بايدن) اتحاديه اروپا را براي گردهم آوردن گروه 1+5 متقاعد كند. با رهبران تكتك اين كشورها به طور خاص درباره اين موضوع صحبت كند و از آنها بخواهد كه وزراي خارجه خودشان را براي ديدار با وزير خارجه جديد ايالات متحده آماده كنند. تصميم بگيرد كه چه كسي قرار است رهبري مذاكرات را برعهده بگيرد».
وي در توضيح مورد دوم اينطور تصريح كرد: «هرگز بنا نبود كه توافق سال ۲۰۱۵ نقطه پاياني مذاكرات باشد. اين توافق فقط به يك موضوع بزرگ و مورد نگراني خاص كه همان برنامه غنيسازي اورانيوم ايران بود، پرداخت و موفق هم عمل كرد تا زماني كه رييسجمهور ترامپ ايالات متحده را از اين توافق خارج كرد، ايران همچنان تعهداتش را حفظ كرده بود. همه ما درباره ديگر موضوعاتي كه بايد به آنها پرداخته ميشد از قبيل سامانههاي موشكي بالستيك گرفته تا جاه طلبيهايش در منطقه، اطلاع داشتيم اما (موضوع برنامه هستهاي ايران) مثل تخته سنگي بود كه بايد از راهروي در برداشته ميشد قبل از اينكه ما بتوانيم به پيش برويم و بقيه موضوعات را حل كنيم. بايدن و تيمش بايد اين تصوير را كه چطور چنين كاري ميتواند با استراتژي بزرگتر منطقهاي متناسب باشد، ترسيم كنند و البته توافقهاي اخير امضا شده آبراهام بين اسراييل و كشورهاي عربي را هم مدنظر داشته باشند».
از نظر اين عضو مجلس اعيان انگليس، سومين راهكار و دستور كار احتمالي مستحكم كردن پايه برجام است. اشتون در اين باره نوشت: «اين كار يعني كار كردن با كنگره (امريكا) براي يافتن راههايي به منظور اطمينانبخشي به اين توافق تا زماني كه همه طرفها به آن پايبند باشند و اهداف طولانيمدتتري به عنوان ابزار جلب حمايت از آن ترسيم شود. بازگشت به برجام تنها با اتكا به اختيارات رياستجمهوري به منظور حفظ آن شايد براي كوتاهمدت كارساز باشد اما توسل به آن رويكردي پايدار و مانا نيست. هيچ كدام از اين (سه كار پيشنهادي اشتون به بايدن) كار راحتي نخواهد بود اما انجام همه آنها ارزشش را دارد. كاستن از تنش در منطقه، بازگرداندن ايالات متحده به قلب حل مسائل بينالمللي و امنتر كردن ما، همه اينها اهدافي با ارزش براي سال جديد (۲۰۲۱) هستند».