روابط امريكا و تركيه در دوره پسا بايدن به چه سمت ميرود؟
تقابل يا سازش؟
مترجم: هديه عابدي
به نظر ميرسد دوران رياستجمهوري جو بايدن در كاخ سفيد آزمايش سختي براي آنكارا باشد و تصميمات وي تا حد زيادي در روند پيشرفت روابط تركيه و امريكا اثرگذار خواهد بود. به گزارش پايگاه خبري تحليلي «المانيتور»، دولت جديد ايالات متحده بهطور قطع ماهيت كنوني روابط آنكارا و واشنگتن را تغيير خواهد داد. اين روابط پيشتر به دليل اخلاقهاي عجيب دونالد ترامپ، رييسجمهور فعلي امريكا و رجب طيب اردوغان همتاي كنوني ترك او كاهش يافته بود و هر دوي اين افراد رويكردي بيش از حد شخصي نسبت به سياست خارجي داشتند.برخلاف شيوه غيرمعمول ترامپ كه بسيار انزواطلبانه، عوامفريبانه و ضد نهادهاي بينالمللي بود، سياست خارجي امريكا تحت نظارت جو بايدن قرار است نظم بيشتري پيدا كند. ميتوان از مصاحبهها، سخنان و نوشتههاي يك سال گذشته بايدن چنين نتيجه گرفت كه سياست خارجي ايالات متحده تحت نظارت و رهبري او بر چهار اصل استوار خواهد بود: 1- تحكيم دموكراسي در سطوح جهاني 2- گسترش همكاريهاي امنيتي با متحدان 3- ترويج محافظت از طبقه متوسط در سطح جهان و 4- اولويتبخشي به تجارت آزاد جهاني ضمن حفاظت از محيط زيست.
اصول مورد نظر بايدن چه در داخل و چه در سطوح بينالمللي به يك دستورالعمل اصلاحي ميرسد كه بر سه پايه نظم ليبرال بينالمللي استوار است: تجارت آزاد، دموكراسي سياسي و امنيت اجتماعي. به نظر ميرسد تركيه موضوع مهمي براي تيم سياست خارجي بايدن محسوب شده و دو رويكرد متفاوت در مورد آن وجود دارد.
اولين رويكرد همكاري و سازش است. طرفداران چنين رويكردي تركيه را در جناح جنوبي متحدي مهم براي ناتو ميدانند كه ايالات متحده نميتواند آن را از دست بدهد يا اجازه دهد تا از بلوك دفاعي غرب دور شده و به سمت روسيه برود. آنها معتقدند رفتار تند امريكا و تحريمهاي آسيبرسان اقتصادي عليه تركيه ميتواند گرايش اردوغان به نظام استبدادي را بيشتر كرده و سلطه او بر قدرت را افزايش دهد. بنابراين، واشنگتن بايد تركيه را به هر قيمتي شده در بلوك دفاعي غرب حفظ كند حال چه با استفاده از مشوقهاي اقتصادي، ديپلماتيك يا امنيتي؛ و در عين حال بايد با استفاده از روشهاي هوشمندانه اپوزيسيون اين كشور را تقويت كرده و آن را به سمت اصلاحات دموكراتيك سوق دهد. حلقههاي حامي اردوغان، كه در طول انتخابات امريكا علنا از ترامپ حمايت ميكردند، اهميت اين رويكرد را به خوبي ميدانند. آنكارا پيروزي بايدن در انتخابات را خيلي دير تبريك گفت، اما از زمان ارسال پيام تبريك در روز دهم نوامبر تمام تلاش خود را براي تعامل با رييسجمهور جديد انجام داده است. بورهانتين دوران، رييس يكي از اتاقهاي فكر برجسته حامي دولت، روز چهاردهم نوامبر در مقاله مهمي كه در روزنامه طرفدار حكومت «صباح» منتشر شد، وعدههاي اخير اردوغان براي اصلاحات اقتصادي، قضايي و دموكراتيك را به ظهور «دوره جديدي در سياست بينالملل» پس از پيروزي بايدن ارتباط ميدهد. به گفته حاميان ترك مصالحه، آنكارا ميتواند در ترميم روابط ميان اروپا و امريكا و مهار روسيه در ليبي، سوريه و مناطق شرقي مديترانه، درياي سياه و قفقاز به دولت بايدن كمك كند. به نظر ميرسد در تيم سياست خارجي بايدن حاميان مصالحه اولويت بيشتري دارند. عادلانه است اگر انتظار داشته باشيم دولت بايدن در نخستين ماههاي كار خود به دنبال رويكردي صلحجويانه باشد و ببيند كه پاسخ آنكارا در برابر آن چگونه است و نهايتا سياست خود را بر اين اساس شكل دهد. عدم موفقيت در جذب آنكارا ميتواند واشنگتن را به سمت رويكرد جايگزين مقابله و اجبار سوق دهد. حاميان چنين رويكردي كه تقريبا يكسوم تيم سياست خارجي بايدن را تشكيل ميدهند، به استفاده از «استراتژي چماق» در خصوص نحوه رفتار با تركيه اعتقاد دارند. اين استراتژي به شكل يك بسته تحريمي فوري و گسترده آغاز شده و به نوعي ديپلماسي اجباري شامل ابزارهاي اقتصادي، امنيتي و سياسي پيوند ميخورد. زمينه چنين رويكردي از قبل براي بايدن مهيا شده است. تركيه با خريد سامانه دفاع موشكي «اس400»روسيه خود را در مقابل «قانون مقابله با دشمنان امريكا از طريق تحريم» (قانون كاتا) قرار داده است. اعمال حتي چند تحريم در پس چنين اقدامي ميتواند دردسرهاي جدي براي آنكارا ايجاد كند. تحقيقات بعدي امريكا در مورد «بانك خلق» تركيه خواهد بود كه ادعا ميشود به عنوان يكي از بانكهاي تجاري و دولتي تركيه براي فرار از تحريمهاي امريكا به ايران كمك كرده است؛ به گفته بسياري اين اقدام ميتواند اعضاي خانواده اردوغان را نيز درگير ماجرا كند.
روي هم رفته، در روابط تركيه و امريكا نقاط بحراني بسيار زياد و جدي وجود دارد كه اردوغان و بايدن براي از بين بردن آنها بايد واقعا تلاش كنند. دست كم ميتوان به 9 مورد از اقداماتي كه موجب برهم خوردن روابط دوجانبه ميشوند اشاره كرد: قطعا مساله كردها و پيشبيني يك عمليات نظامي جديد از سوي تركيه عليه گروههاي كرد سوريه اولين موضوع مورد بحث خواهد بود. بايدن خواهان گفتوگو با كردهاست و به عنوان حامي «حزب اتحاد دموكراتيك كردهاي سوريه» و شاخه نظامي آن يعني «يگانهاي مدافع خلق» شناخته ميشود. اين در حالي است كه آنكارا آنها را بخشي از جداييطلبان پ.ك.ك يا «حزب كارگر كردستان» تلقي ميكند كه نزديك به 4دهه با اين كشور در جنگ بوده و در سطوح بينالمللي به عنوان يك گروه تروريستي شناخته ميشوند. احتمال دارد تركيه در سال آينده براي مهار «حزب اتحاد دموكراتيك» و «يگانهاي مدافع خلق» حمله نظامي جديدي به شمال سوريه ترتيب دهد و به اين شكل روابط خود با امريكا را به خطر بيندازد. دوم اينكه بايدن احتمالا موانعي را كه ترامپ در خصوص موضوع «بانك خلق» تركيه ايجاد كرده است از سر راه برميدارد، هرچند بعيد به نظر ميرسد كه شخصا به اين موضوع رسيدگي كند. چگونگي روند بررسي اين پرونده ممكن است تحت تاثير سياستي قرار بگيرد كه بايدن در مورد ايران اتخاذ خواهد كرد. مساله سوم چشمانداز فعالسازي سامانه «اس 400» از سوي تركيه و حذف آن از «برنامه مشترك جنگنده تهاجمي «اف 35» به دليل خريد اين سيستمهاست. هماكنون 4 سامانه موشكي «اس 400» در آنكارا آماده استفاده هستند. واشنگتن تهديد كرده كه در صورت فعالسازي كامل اين سيستمها تحريمهاي خود را عليه اين كشور آغاز ميكند. منظور از فعالسازي كامل، استقرار سامانهها در محل اصلي و فعال شدن رادارهاي آنها براي شروع رديابي موشكهاست. بعيد به نظر ميرسد كه آنكارا بخواهد تا قبل از تحليف بايدن در ماه ژانويه دست به چنين اقدامي بزند. تركيه ميتواند در مسائل مهم مانند تهديد به تحريم اردوغان و خانوادهاش يا درگيري بر سر حضور نظاميان ترك در شمال سوريه از لغو برنامههاي فعالسازي به عنوان برگ برنده استفاده كند. نحوه واكنش مسكو به چنين تاخيري در تصميمگيري نيز يكي ديگر از سوالات مهمي است كه كمتر كسي در تركيه به آن توجه ميكند. افزايش رقابت بر سر انرژي در شرق درياي مديترانه و درياي اژه چالش ديگري در روابط دوجانبه خواهد بود. در حالي كه آنكارا به دنبال نزديكي به مسكو بوده، امريكا براي گسترش همكاريهاي نظامي با يونان و يونانيان ساكن قبرس دست به كار شده است. اكنون نگراني تركيه اين است كه بايدن اين همكاريها را بيشتر كند. او از پيش تركيه را به «اقدامات تحريكآميز» در منطقه متهم كرده است.
همكاري تركيه با روسيه در بحث انرژي، از جمله نيروگاه اتمي «آققويو» كه روسها در حال ساخت آن در جنوب تركيه هستند احتمالا در آينده تبديل به مشكل بحراني ديگري با امريكا خواهد شد. ششمين مورد اين است كه مسائل داخلي تركيه، همچون اوضاع وخيم دموكراسي، حقوق اساسي و آزاديها، حاكميت قانون، آزادي رسانه و سكولاريسم، ميتواند تنشها ميان دو كشور را افزايش دهد. بايدن در ماه ژوييه تصميم اردوغان مبني بر تبديل شاهكار معماري بيزانسي استانبول، يعني اياصوفيه، به مسجد را بهشدت محكوم كرد. هفتم اينكه دولت بايدن عمدتا از طريق وزارت خارجه به گفتوگو با آنكارا خواهد پرداخت، اما ممكن است تركيه مانع چنين اقدامي شود چرا كه تاكنون تمامي تصميمگيريهاي اين كشور در سطوح رياستجمهوري بوده است. درگيري مجدد ميان آذربايجان و ارمنستان بر سر منطقه قرهباغ نيز ميتواند موجب اختلاف ميان واشنگتن و آنكارا شود، چرا كه تركيه قاطعانه از آذربايجان حمايت ميكند. علاوه بر اين بايدن از اقداماتي كه براي نسلكشي دانستن قتلعام ارامنه به دست امپراتوري عثماني صورت گرفته، حمايت كرده است. او در اوايل سال جاري ميلادي در بيانيهاي گفت: «من در كنار تمامي مردم ارمنستان و امريكاييهاي ارمنيتباري هستم كه در يادآوري و بزرگداشت قربانيان نسلكشي ارمنستان به ملت ما كمك بسياري كردهاند.» نهمين و آخرين مورد اين است كه بعيد به نظر ميرسد بايدن به اندازه ترامپ بتواند استفاده پوپوليستي دولت تركيه از شعارهاي ضد امريكايي را تحمل كند. در مجموع، دولت بايدن اختلافات عمدهاي با تركيه خواهد داشت. و حتي اگر اردوغان بخواهد روابط دو كشور را تعديل كند، متاسفانه ديگر تيمي ندارد كه قادر به ايجاد روابط دوجانبه در مسيري سالم باشند. پايه و اساس تركيه به حدي فرسوده شده كه شايد ديگر نتوان اصلاحات معناداري براي آن انجام داد.
علاوه بر اين احتمالا مسكو در پاسخ به تلاشهاي تركيه براي نزديك شدن به واشنگتن، فشارهايي را در سوريه، ليبي، درياي سياه، منطقه قره باغ و مسائل مربوط به حوزه انرژي عليه اين كشور ايجاد خواهد كرد؛ و به نظر ميرسد تركيه سال آينده براي ايجاد توازن ميان مسكو و واشنگتن در تلاش خواهد بود.