كودكان و كرونا
زهرا ابطحيان
بيش از ۹ ماه از شروع رسمي مرگ بر اثر آلودگي به ويروس كرونا و شيوع يك پاندمي جهانگير در ايران گذشته است و ما در شرايطي به سر ميبريم كه براي كاهش روند مرگ و مير هموطنانمان مجبور به اجراي طرح تعطيلي دوهفتهاي در كشور شدهايم. متاسفانه بچههايمان ناچارا در اين وضعيت و شرايطي كه ايجاد شده بايد بزرگ بشوند و لذا بايد ياد بگيرند در اين شرايط چگونه زندگي كنند . بنابراين بايد سبك زندگي جديد را ياد بگيرند. اين گزينه قطعي است كه بايد سبك زندگي تغيير داده شود. همه بايد بياموزند كه با شرايط فعلي خودشان را وفق دهند. در اين ميان هر چه بچهها كوچكتر باشند، راحتتر ميتوانيم اصول اوليه را به آنها آموزش بدهيم، چون بچهها ما را بازي ميكنند و ما الگوي آنها هستيم. در اين ميان ممكن است به سبب آنچه اينك جو غالب جامعه شده و مرتب خبرهاي مرگ و مير ناشي از كرونا منتشر ميشود و حرفهايي كه ما در خانه جلوي كودكان درباره اين ويروس و تبعاتش ميزنيم، نگرانيهايي در ميان كودكان ايجاد شود. در سطح جامعه و خانواده شرايط استرسي و بحراني سنگيني به دليل اين پاندمي به وجود آمده و اين خواهناخواه به بچهها منتقل ميشود و عوارض رواني طولانيمدت آن بسيار نگرانكننده است. كاري كه والدين در اين زمينه ميتوانند انجام دهند، اين است كه بچهها چگونه با اين شرايط استرسزا كنار آمده و خود را با شرايط جديد وفق دهند. نگرانيها و استرس كودكان خود را به شكلهاي مختلفي بروز ميدهند به ويژه آنكه كودكان به تناسب اطلاعاتي كه از اين بيماري و مرگهاي ناشي از آن دريافت ميكنند، ترس از دست دادن والدين را پيدا ميكنند. به همين دليل به نظر ميرسد بايد در شرايط حاضر توجه مضاعفي به كودكانمان داشته باشيم و از تعطيلي حاضر كه به نوعي توفيق اجباري شده به نفع بهروزرساني اطلاعاتمان در مواجهه با ويروس كرونا و همينطور آثار و تبعات آن بر كودكانمان استفاده كنيم. در پاسخ به استرس به صورت ناخودآگاه يكسري علايم باليني در بچهها به وجود ميآيد. اين علايم نظير شب ادراري، پرخاشگري، درد معده، سردرد، عصبانيت، احساس ترس از تنهايي يا حتي ترس حضور در جمع. بايد با بچهها در اين باره صحبت كنيم و از آنها بخواهيم كه درباره اضطرابها و نگرانيهايي كه دارند با ما حرف بزنند و از آنچه دارند تجربه ميكنند براي ما صحبت كنند.
بعد از صحبتهاي آنها و توضيحاتشان درباره نگرانيهايشان به آنها بگوييم كه اين علايم كاملا طبيعي است. اين اطمينان خاطر را به آنها بدهيم كه اگر مراقبتهاي بهداشتي كه بر آن تاكيد شده مثل «شستن مرتب دستها»، «استفاده از ماسك» و «رعايت فاصله اجتماعي» را اجرا كنند كاملا در امنيت خواهند بود. براي توصيف و آموزش مراقبتهاي بهداشتي در مورد ويروس كرونا هم بايد خيلي ساده براي آنها توضيح بدهيم. مثلا در مورد فاصلهگذاري اجتماعي با توجه به دايره تجربيات آنها برايشان اين مفهوم را جا بيندازيم يا بگوييم بايد به اندازه يك دوچرخه بزرگ بايد با دوستت يا همكلاست فاصله داشته باشي. با اين روش برخورد ميتوانيم سبك جديد زندگي را در آنها نهادينه كنيم و به اين ترتيب از استرس و بار روانياي كه بر آنها سنگيني ميكند، كم كنيم.