آخرين رييس جمهور
نوشته فرهاد والي
مايكل مور در ترامپلند
مايكل مور مستندساز و فعال سياسي معروف امريكايي كه براي فيلم بولينگ در كلومباين جايزه اسكار گرفت، از اهالي فلينت، شهر مصيبتزده ايالت ميشيگان است. شهر فلينت، محل تولد مايكل مور از جمله شهرهاي كمربند آهني است كه پس از انتقال كارخانهها و افزايش خيل بيكاران در آن، بحرانهاي زيادي در آن ايجاد شد از جمله بحران آب آلوده كه دامنگير دولت اوباما هم شد. يكي از اتفاقات مهم انتخابات 2016 فيلم مستند 73 دقيقهاي بود كه مايكل مور يك ماه قبل از انتخابات ساخت. او به اوهايو رفت و در منطقه كلينتون كاونتي سالن سينمايي را اجاره كرد و در آنجا فيلمي ساخت در حمايت از هيلاري كلينتون و يازده روز قبل از انتخابات آن را منتشر كرد. فيلم ديدگاهي واقعگرايانه داشت و نشان ميداد كه مايكل مور در ماههاي قبل از انتخابات در ايالات فقيرنشين و مهم امريكا گشته و به اين نتيجه رسيده مردمي كه در دور قبل با خيال راحت به اوباما راي دادند، به ترامپ راي خواهند داد (به اين گروه اوباماترامپها ميگويند.). و در اين فيلم پيشبيني كرده بود كه ترامپ انتخاب خواهد شد. او گفت كه ترامپ تنها نامزدي در انتخابات اخير بود كه جرات كرد به ميشيگان برود و در مقابل كارخانههاي ويران شده جنرال موتورز و فورد كه براي استفاده از كارگر ارزان كارخانههايشان را به مكزيك و كشورهاي ديگر منتقل كرده بودند و باعث شده بودند ايالتهاي كمربند آهني Rust belt امريكا كه زماني مركز توليد اتومبيل بودند، از جمعيت خالي و فقير و ناامن شوند. ترامپ به آن كارخانهها گفته بود، اگر براي سود بيشتر كارخانهها را به مكزيك و كشورهاي ديگر منتقل ميكنيد، من آنقدر ماليات وارد كردن اين ماشينها را بالا ميبرم كه نتوانيد به اين سياست ادامه دهيد. اما هشدار داد كه اگر چه اين حرفها دلنشين هستند، اما ترامپ به اين وعدهها عمل نميكند و دوستان سرمايهدارش را آزار نميرساند.
او يك جمله تاريخي گفته بود كه مردم من ميدانم كه انتخاب ترامپ مثل انداختن كوكتل مولوتوف به داخل كاخ سفيد است، شما كه ميبينيد هر روز داريد فقيرتر و فقيرتر ميشويد و ميبينيد اين سيستم جوابگوي شما نيست، تصميم گرفتيد يك كوكتل مولوتوف توي كاخ سفيد بيندازيد، اين كار خيلي باحالي است، صبح بعد از انتخابات هم وقتي ببينيد انتخابات را برديد خيلي لذت ميدهد، ولي سه سال بعدش چنان پشيماني ايجاد ميكند كه باورتان نميشود. او در فيلم هشدارهاي جدي به امريكاييها داد.
كمپين هيلاري كلينتون به جاي اينكه از اين فيلم كه كاملا به نفعشان بود استفاده كنند، به او خنديدند و از اينكه او پيشبيني كرده بود ترامپ پيروز ميشود، گفتند مايكل مور پير شده و مخش عيب كرده است. مايكل مور فهميده بود كه چرا نظرسنجيها درست جواب نميدهد، چرا كه خيلي افراد بدون اينكه به ديگران بگويند پشت پرده ميروند و به ترامپ راي ميدهند، در حالي كه حتي زن و فرزندشان هم نميدانند به چه كسي راي داده است.
هيلاري و بيل كلينتون:
(Hillary & Bill Clinton)
هيلاري كلينتون همسر بيل كلينتون چهل و دومين رييسجمهور امريكا، كه وزيرخارجه ايالات متحده امريكا و رقيب انتخاباتي دونالد ترامپ بود يكي از ترامپسازان مهم است. گفته ميشود اگر به جاي هيلاري كلينتون يك چوب خشك رقيب انتخاباتي ترامپ بود برنده ميشد، اگرچه تعداد آراي خانم كلينتون، از ترامپ سه ميليون بيشتر بود و فقط بدشانسي و قانون كالج انتخاباتي موجب پيروزي ترامپ شد، اما فساد گسترده در خانواده كلينتونها اعم از مسائل مالي و اخلاقي موجب شد تا ترامپ با دردسر كمتري برنده انتخابات شود. هيلاري كلينتون جز ظاهر غيرجذاب، مشكل بيماري در همان روزهاي انتخابات و برخوردهاي غيرصادقانه رفتارهاي زيادي داشت كه موجب شد تا راي نياورد. مهمترين آنها ساخت و پاخت با حزب دمكرات براي خالي كردن زير پاي برني سندرز و در واقع تقلب انتخاباتي بود كه موجب شد گروه مهمي از جوانان و طرفداران نخبهگرا و هنرمندان حامي حزب دمكرات به او راي ندهند. تبديل تقلب انتخاباتي درون حزبي به ماجراي خلافكاري او در استفاده از ايميل شخصي باعث شد بدنامي او بيشتر نشان داده شود. يكي از مشكلات جدي هيلاري در انتخابات 2016 موضوع پايين بودن «سطح اشتياق هواداران» به هيلاري بود. سطح اشتياق هواداران يك شاخص در انتخابات است كه نشان ميدهد يك هوادار نامزد انتخابات تا چه ميزان با ذوق و شوق به پاي صندوق ميرود و قطعا راي ميدهد، اينكه صد هزار نفر در كمپين فلان ايالت حضور پيدا ميكنند زماني تبديل به صد هزار راي ميشود كه سطح اشتياق هواداران خيلي بالا باشد. سطح اشتياق هواداران هيلاري كلينتون بسيار پايين بود، همانطور كه در انتخابات 1384 ايران سطح اشتياق هواداران هاشميرفسنجاني بسيار پايين بود. ترامپ چند روز قبل از انتخابات به هوادارانش گفته بود: « ما جلو هستيم، ولي شما فرض كنيد عقب هستيم.» اگرچه ترامپ دروغ ميگفت و در آن زمان در نظرسنجي هم جلو نبود، اما او با اين حرفها سعي ميكرد كه سطح اشتياق هواداران خودش را بالا ببرد.
جيمز كومي
جيمز كومي به معناي واقعي كلمه يك باهوش ساده لوح بهشمار ميآيد. جيمز كومي متولد 1960 كه مورد اعتماد جورج دبليو بوش و قائم مقام دادستان كل در زمان او بود، و توسط باراك اوباما به عنوان مدير اف بياي تعيين شد، نقش بسيار مهمي در شكست هيلاري كلينتون و در نتيجه پيروزي دونالد ترامپ داشت. او بهخوبي ميدانست كه ماجراي پافشاري ترامپ بر موضوع ايميلهاي هيلاري كلينتون فقط يك بازي تبليغاتي براي پيروزي انتخاباتي است. ولي درست در شرايطي كه انتخابات به حساسترين وضعيت خودش رسيده بود، با اعلام اين خبر كه افبيآي هنوز در حال بررسي ايميلهاي هيلاري كلينتون است، سوالات بسياري براي جامعه و هواداران هيلاري ايجاد كرد، و دو روز بعد كه ذهن جامعه كاملا درگير هيلاري و ايميلهاي او شد، اعلام كرد ماجراي ايميلهاي هيلاري كلينتون هيچ مشكلي نداشت. او بعدا در دولت ترامپ توسط وي تحت فشار قرار گرفت تا بيخيال پرونده روسيه شود و سرانجام به بدترين شكل اخراج شد. كومي، ترامپ را از نظر اخلاقي فاقد صلاحيت براي پست رياستجمهوري ميداند و معتقد است او بسيار دروغگوست. وي رفتار ترامپ را با مافيا مقايسه كرده و او را فردي بيشرم خوانده است. جيمز كومي به معناي واقعي يكي از قربانيان انتخابات 2016 ترامپ بود.
آنچه پس از سوم نوامبر رخ داد
امريكا يك كشور نيست. موضوعي كه بسياري از غيرامريكاييها وقتي در مورد اين منطقه از جهان حرف ميزنند، در نظر نميگيرند. ايالات متحده، مجموعه پنجاه كشور است كه دولت فدرال، ارتش و وزارت خارجه مشتركي دارند، ولي هر ايالتي در داخل خودش هر كاري ميخواهد، ميكند. قانون اساسي امريكا ميگويد دولت فدرال حق ندارد زميني بيش از ده مايل در ده مايل داشته باشد. بنا بر اين واشنگتن ديسي يا همان دولت فدرال همان اندازهاي را دارد كه جفرسون و واشنگتن با اسب و گاري راه افتادند و سنگي را كه جفرسون با دست خودش به عنوان علامت گذاشت، هنوز آنجاست. براساس قانون دولت فدرال حق ندارد از اين سنگ آن طرفتر برود. اگر دولت فدرال بخواهد دفتري يا پايگاهي در ايالتي داشته باشد، بايد آن ايالت اجازه بدهد. يكي از مشكلاتي كه برخي سياستمداران ايراني يا عوام دارند، اين است كه تعريف درستي از ايالات متحده ندارند، آنها فكر ميكنند ايالات متحده كشوري است مثل آلمان يا فرانسه. اگر شما ايالت كاليفرنيا را از ايالات متحده جدا كنيد، همان روز اول كاليفرنيا ميشود چهارمين اقتصاد دنيا، يعني امريكا، چين، آلمان، كاليفرنيا، همين وضع در مورد تگزاس هم صدق ميكند. به همين دليل بسياري نسخههاي سوسياليستي و ماركسيستي كه ممكن است در مورد كشور شش ميليون نفري دانمارك جواب بدهد، در مورد امريكا جواب نميدهد. نويسندگان قانون اساسي امريكا، خودمختاري را حق مسلم هر ايالتي ميدانند. و اين جزئي است از آن مفهوم كه « هر كسي بر سرنوشت خودش حكومت ميكند.» اين قوانين براي استحكام اتحاديه و تضمين خودمختاري و آزادي ايالتها آن هم در قرن هجدهم وضع شدند.
آيا ترامپ در ۲۰ ژانويه خواهد رفت؟
ترامپ بر اثر مجموعهاي از اتفاقات كه تقريبا همه بعيد به نظر ميرسيد، ولي اتفاق افتاده، به هزار دليل نبايد رييسجمهور امريكا ميشد، ولي شده است و علت همه مشكلات هم همين است كه چنين آدمي اصلا صلاحيت رفتن به كاخ سفيد را ندارد، ولي وي در حال حاضر ساكن كاخ سفيد است. اگر او مجددا انتخاب ميشد، شرايط بسيار پيچيدهتر از اين ميشد، اما به احتمال زياد اين آدم انتخابات دوره دوم رياستجمهوري را تمام نميكرد. داستاني شبيه مرگ طبيعي، يا عاقبت كندي، يا عاقبت نيكسون ممكن بود به سر او بيايد. داستان انتخابات امريكا ادامه دارد و در سوم نوامبر تمام نشد و هنوز معلوم نيست كه ترامپ روز ۲۰ ژانويه از كاخ سفيد ميرود يا نه.
خودمختاري، سهل و ممتنع
آيا تجربه خودمختاري در امريكا ممكن است انجام شود؟ يكي از نكاتي كه مطرح است اين است كه مثلا ممكن است ايالت ثروتمند و كاملا دمكرات كاليفرنيا عليه ترامپ اعلام خودمختاري كند، يا ايالتي كاملا جمهوريخواه مثل تگزاس به نفع ترامپ اعلام خودمختاري كند. آيا چنين چيزي ممكن است بعد از سوم نوامبر 2020 رخ بدهد؟ البته اين موضوع ممكن است رخ بدهد، ولي هم بعيد است و هم ايدئولوژي محكمي پشت آن نيست. ممكن است داستان جنگ داخلي تكرار شود، منتها با اين تفاوت كه آنها تفنگ داشتند و اينها بمب اتمي. چند روز قبل، سپتامبر 2020 فرمانده ستاد مشترك ارتش امريكا اعلام كرد كه: « ارتش هيچ دخالتي در انتخابات نخواهد كرد.» اين حرف ابلهانهاي بود، اصلا اعلام چنين حرفي يعني ارتش در انتخابات دخالت خواهد كرد يا اينكه به فكر آن است. در واقع بيان چنين حرفي نوعي هشدار است كه «مامواظبيم». وقتي ژنرالها ميگويد ما موضع نميگيريم، يعني حواسمان جمع است و داريم چهار چشمي نگاه ميكنيم كه ببينيم كجا بايد دخالت كنيم.
بازار سهام و نتيجه انتخابات
تمام نتيجه انتخابات بستگي داشت به اينكه بازار سهام بالا بماند يا نه؛ ما در بازار سهام چند شاخص مهم دارد، مهمترين آن S&P500؛ شاخص S&P500 شامل سهام نزديك به پانصد شركت بزرگ امريكايي است، كه پنج شركت اول آنها يعني اپل، مايكروسافت، آمازون، فيسبوك و گوگل به تنهايي بيش از سرمايهاي بيش از نيمي از رشد ناخالص ملي اتحاديه اروپا دارند. يعني چيزي در حدود 10 هزار ميليارد دلار. شاخص S&P500 بعد از كرونا سي درصد افتاد، منتها دولت امريكا به علاوه فدرال رزرو Federal Reserve با تزريق 6 تريليون دلار، يعني 6000 ميليارد دلار به آن نه فقط كاهش ارزش سهام را جبران كردند، بلكه باعث شدند كه وضعيت سهام به نسبت بهتري نسبت به قبل باقي بماند. فدرال رزرو يا بانك مركزي در واقع بانك مركزي نيست و دولتي هم نيست، بلكه تركيب تعدادي از بانكداران بزرگ و اصلي امريكاست. در واقع سيستمهاي بانكي و مالي امريكا صد در صد دست دولت فدرال نيست و اين قدرت رييسجمهور را خيلي ضعيف ميكند. امريكاييها، جدا از سرمايهداران بزرگ بلكه مردم معمولي هر كدام مقداري پول در اين بازار سهام دارند، يك حساب بازنشستگي 401 كه هر كس ميداند در دوران رياستجمهوري يك فرد چقدر سود روي پساندازش آمده. اگر شاخص S&P500 پايين آمده باشد، در حدي كه در زمان كارتر يا بوش پدر پايين آمد، رييسجمهور براي دوره بعد انتخاب نميشود و راهي براي نجات او نيست. براساس روند تاريخي صد سال گذشته، با نگاه كردن به شاخص بازار سهام ميشود با دقت 84 درصد نتايج دور دوم را پيشبيني كرد. به همين دليل روساي جمهور كوشش ميكنند در دور اول به هر طريقي شده بازار سهام نيويورك را در شرايط خوبي نگه دارند.