• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4802 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۹ آذر

پرهيز از خوش‌بيني افراطي نسبت به جو بايدن

سيد قاسم ذاكري

خستگي طبقه متوسط شهري در ايران از تحريم‌ها همچنين رقابت‌هاي صرفا جناحي نبايد مانع از قضاوت درست نسبت به واقعيات دولت جديد امريكا به رياست جو بايدن بشود؛ چه در غير اين‌صورت كشور ايران با تهديدها و آسيب‌هاي جبران‌ناپذير بيشتري مواجه شده و شرايط مردم و مملكت حتي بدتر از وضعيت فعلي خواهد شد. جو بايدن به تازگي با صراحت گفته است كه دولت او دولت سوم اوباما نخواهد بود چون با دنيايي متفاوت از چهار سال پيش مواجه هستيم. باراك اوباما هم به تازگي در مصاحبه با واشنگتن‌پست صراحتا گفته است بازگشت امريكا به توافقات بين‌المللي از جمله برجام راحت نخواهد بود. اگر دقت كرده باشيم در مناظرات اخير ميان جو بايدن و دونالد ترامپ برخلاف مناظرات ميان نامزدهاي رياست‌جمهوري امريكا طي سال‌هاي طولاني گذشته سهم مسائل سياست خارجي بسيار اندك بود و در اين سهم اندك هم تقريبا غرب آسيا و ايران جايگاه چنداني نداشتند. عمده تمركز نامزدهاي رقيب در مباحث سياست خارجي دو تهديد روسيه و چين عليه امريكا بود. همين مساله به راحتي مي‌تواند گوياي دلمشغولي امريكاييان به مسائل داخلي خود و تداوم راهبرد انزواگرايي در سياست خارجي امريكا حتي در دوره بايدن باشد. 
 بايدن در داخل امريكا با 3 مشكل بسيار بزرگ روبه‌رو است: اولا سختي رياست بر كشوري چند پاره شده و پراكنده، ثانيا يافتن راه‌حل براي مشكلات بزرگ اقتصادي امريكا و ديگري تمايزات اساسي ميان انتظارات از بايدن با انتظارات از باراك حسين اوباما. در حالي كه آراي بايدن بسيار نزديك به آراي ترامپ بوده است ولي تفاوت اصلي پايگاه اجتماعي طرفداري از بايدن با طرفداري از ترامپ در اين است كه بايدن بيشتر نماينده يك جبهه سياسي پراكنده و متشتت مشتمل بر سليقه‌ها و گرايشات گوناگون سياسي و جناحي است در حالي كه ترامپ نماينده يك حزب سياسي منسجم و قدرتمند با خواسته‌هايي كاملا روشن است. به عبارت بهتر وقتي بايدن تاكيد مي‌كند كه حتما سعي خواهد كرد رييس‌جمهور تمامي امريكاييان و حتي حافظ منافع آنهايي باشد كه به او راي نداده‌اند مي‌توان نتيجه گرفت كه بايدن متوجه اپوزيسيون قدرتمند مقابل خود در داخل امريكا شده است، بنابراين به هيچ‌وجه قصد ندارد در مسائلي بي‌ارزش براي جامعه امريكا مثل توافق هسته‌اي با ايران طرف مقابل را تحريك نمايد. در چنين شرايطي بايدن نيك مي‌داند نمي‌تواند طي چهار سال آينده كار خارق‌العاده‌اي در حوزه‌هاي داخلي و سياست خارجي امريكا انجام دهد طوري كه هم اينك بسياري در داخل امريكا به خاطر چالش‌هاي فراروي بايدن معتقدند احتمال يك دوره‌اي شدن رياست‌جمهوري بايدن درست مثل ترامپ وجود دارد. طبيعتا در شرايط فراروي بايدن او مجبور خواهد شد در بسياري از مسائل از جمله سياست خارجي طبق راهكار حفظ وضع موجود و گام برداشتن در جهت خطوط پررنگ اجماع ملي در داخل امريكا عمل كند. به عبارت بهتر بايدن كه مي‌داند كار خاصي نمي‌تواند انجام دهد بيشتر سعي خواهد كرد وضعيت را در تمامي مسائل داخلي و خارجي بدتر از اينكه هست نكند.
تفاوت ماهوي بايدن با اوباما در اين است كه اوباما براي مدتي كوتاه يعني در اولين سال‌هاي رييس‌جمهور شدنش توانسته بود اعتباري كاريزماتيك در داخل و خارج از امريكا براي خود كسب نمايد زيرا رييس‌جمهور شدن اوباما به ويژه پس از ماجراجويي‌هاي نظامي جورج بوش در غرب آسيا، براي خارج از امريكا مي‌توانست حامل پيام تلاش امريكاييان براي جبران اشتباهات آنها در خارج باشد چنان‌كه بر همين اساس بسياري در چهره اوباما نشانه‌هايي از آرمان‌گرايي جان‌اف كندي، رييس‌جمهور فقيد امريكا در سياست خارجي را مي‌ديدند. از طرف ديگر بسياري نيز در داخل امريكا خيال مي‌كردند بالاخره خون اسطوره آزاديخواهي امريكايي در دوره معاصر يعني مارتين لوتركينگ در رگ‌هاي اوباما جريان يافته است چنان‌كه وقتي اوباما سخنراني مي‌كرد برخي با چشمان اشكبار آواي نوستالژيك صداي مارتين لوتركينگ را در صداي او جست‌وجو مي‌كردند. اوباما در رقابت‌هاي انتخاباتي خود خطوط پررنگي در سياست خارجي را پيگيري مي‌كرد از جمله تلاش براي جلب اعتماد دوباره جهان اسلام به امريكا، وانمود‌سازي تلاش براي حل مشكلات تاريخي امريكا با معدود دشمنان امريكا از جمله ايران، كوبا و ميانمار. اوباما در رقابت‌هاي انتخاباتي مخصوصا بر دكترين دموكرات‌ها پيرامون منع گسترش سلاح‌هاي كشتار جمعي در دنيا تاكيد مي‌كرد. هر چند اعطاي جايزه صلح نوبل به اوباما در اولين ماه‌هاي ورود وي به كاخ سفيد دقيقا در جهت تقويت اعتبار كاريزماتيك او طراحي شده بود ولي اوباما نهايتا نتوانست هيچ اقدام جدي در جهت برآورده ساختن انتظارات داخلي و خارجي بابت شعارهاي انتخاباتي‌اش انجام دهد.  برجام مخرج مشترك 3 شعار اوباما يعني دكترين منع گسترش سلاح‌هاي كشتار جمعي، بازگرداندن اعتبار امريكا در جهان اسلام و تلاش براي حل مشكلات با برخي دشمنان امريكا بود؛ 3 محوري كه نهايتا اوباما نتوانست در هيچكدام از آنها موفق بشود همانطور كه نتوانست از سفرهاي پر سرو صدا به مصر و اندونزي يا در پرتو شورش‌هاي مردمي و تغيير برخي رژيم‌هاي عربي و همكاري با اخوان‌المسلمين به تجديد اعتبار امريكا در جهان اسلام كمك كند.  جو بايدن به عنوان معاون رياست‌جمهوري در دوره اوباما خوب به ياد مي‌آورد كه اوباما به خاطر امضاي برجام، تلاش براي عادي‌سازي روابط امريكا با ايران، كوبا و ميانمار و جلب اعتماد مردم در غرب آسيا بارها از طرف رقباي سياسي در داخل امريكا بلكه رهبران اسراييل تحقير شد، بنابراين بعيد است اينك بايدن حاضر به انجام ريسك عادي‌سازي روابط با ايران و حل مشكلات با اين كشور باشد.
پيروزي بايدن مي‌تواند گشايش‌هاي محدودي براي ايران در پرونده‌هاي ذيل فراهم كند: جنگ يمن، ادامه روند كاهش حضور نظامي امريكا در غرب آسيا، تشديد فشار بر رژيم آل‌سعود، بلند شدن صداي خستگي از اسراييل در داخل امريكا و صحنه افغانستان. با اين حال احتمالا راهبرد اصلي دولت جو بايدن در قبال ايران عبارت خواهد بود از بهره‌گيري از مساله ايران براي تقويت اجماع داخلي در امريكا ميان دموكرات‌ها و جمهوري‌خواهان از يك‌طرف همچنين موضوع همكاري ميان واشنگتن با متحدان اروپايي و رژيم‌هاي سياسي دشمن ايران در غرب آسيا از طرف ديگر. چينش مهره‌ها و عناصر دستگاه سياست خارجي بايدن دقيقا حاكي از اهميت منافع و خواسته‌هاي اسراييل براي دولت بايدن در غرب آسيا است. بر همين مبنا تصور مي‌شود راهبرد فشار حداكثري ترامپ به فشارهاي هوشمند عليه ايران با چاشني مسائل حقوق بشري و مخصوصا ايجاد گسل‌هاي بزرگ اختلافي در داخل ايران تغيير يابد ولي برگ برنده اصلي ايران در مقابل اين حجم عظيم فشارها گرفتاري بايدن در ورطه مشكلات بي‌پايان در داخل امريكا خواهد بود؛ مشكلاتي كه احتمالا مانع از تمركز بايدن بر مساله ايران برخلاف دوره ترامپ خواهد بود. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون