ضرورت مديريت
واحد زيستمحيطي
عبدالحسين طوطيايي
بستر حيات و عرصههاي توليد كشاورزي كشورمان در دهههاي اخير دستخوش آسيبهاي برگشتناپذيري شده است. اما جز ابراز مرثيههاي فرساينده از جانب دلسوزان، تشكلهاي زيست محيطي و حتي مديران كلان در اين حوزه، بارقه اميدي به چشم نميخورد. رياست سازمان حفظ محيط زيست، هرازگاه خود دورنماي تيرهاي از ظرفيتهاي رو به زوال طبيعت كشور را ترسيم ميكند كه بيش از هر چيز بر غلظت نوميديها ميافزايد. فعاليت شبانهروزي و نا ايستاي ماشينآلات تخريب در تمام كانونهاي سبز به خصوص در دامنههاي البرز به تنهايي نشان از غيبت آشكار دستگاههاي متولي براي حفاظت و نظارت ميدهد. گسترش بيتوجيه شبكههاي گازرساني و ديگر تسهيلات در عمق جنگلهاي هيركاني، تبسم زودگذر ساكنان امروز اين خطه را اما بر چهره گريان نسلهاي آينده مونتاژ ميكند. جنگلهايي كه حتي نهاد اوقاف هم چشم بر قامت لرزان آن و در مسلخ تملك خود قرار داده است. وزارت نيرو نيز با تمام نيرو در تمكين به سدسازان اكنون به سد فينسك رسيده است. سدي كه به بهاي چشمان گريان بهرهبرداران تاريخياش اما به زادگاه رييسجمهور لبخندي ناپايدار خواهد زد. وزيري كه چون از عدم برگزاري همايشهاي بيهوده عاجز است، محدوديتهاي كرونايي را عاملي خير در اين باره ميداند. آيا بايد روزانه صدها نفر از هموطنان ما براي جبران اين ناكارآمديها جان شيرين از دست بدهند و آن را عاملي خير بدانيم؟ قصههاي تلخ دستدرازي از ملوك پنهان در استان گلستان نيز تمامي ندارد. آخرين خبرها از ساخت و سازهاي غيرمجاز و زخمي بيشتر بر تن يكي از مهمترين ذخيرهگاههاي زيست كره (پارك ملي گلستان) حكايت ميكند. در دو دهه گذشته شهركي مسكوني به نام «افرا» (حومه شهرستان گاليكش) با خانههاي ويلايي كه هنوز درختان جنگلي در آن خودنمايي ميكنند در اين منطقه ساخته شده است. اولويت قوه قضاييه در اولويت مبارزه با فساد از زمينخواري به عنوان مهمترين مصداق فساد ياد كرد و گفت: زمينخواري و تغيير كاربري اراضي در مازندران عرصه را بر بوميان تنگ كرده است، البته كه اين اشارات مجملي از حديثي مفصل است. از آن سو اما مديريت بخش كشاورزي و در چشماني بسته به روند تخريب، دل به توليد چند ميليون تن بيشتر از پيكر نحيف منابع موجود خوش دارد. معاون آب و خاك وزارت جهاد كشاورزي از برگزاري مراسم روز جهاني خاك در فضاي مجازي بشارت داد. اي كاش ايشان باور كنند كه بسيار پيشتر از كرونا هم عمده جلسات، همايشها و قطعنامهها ماهيتي مجازي داشته و همزمان اين لشكر زمينخواران بودند كه در فضاي واقعي به تخريب ميپرداختند. آيا سخن او از «بهرهبرداري هوشمندانه و فناورانه» منابع آب و خاك در طرح پر هزينه دشت سيستان و در سايه روند فرسايش حيرتانگيز نيست؟ چگونه ميتوان از بهرهبرداري هوشمندانه و تنها به يمن سخاوت صندوق ذخيره ارزي گفت؟ صندوقي كه صداي كفگير به ته آن به گوش ميرسد. حتي خبر رشد 1/1 درصدي توليد ناخالص و 8/8 درصدي ارزش افزوده در بخش كشاورزي، اندكي از صداي شكسن شاخهاي كه بر آن نشستهايم، نميكاهد. در انبوه عوامل به هم پيوسته اين شرايط، ناهماهنگي، فرافكني و تداخل مديريتهاي متعدد در حوزه صيانت از منابع ييش از همه برجسته نشان ميدهد. سازمان امور اراضي كشور در چنبره قوانين، تبصره و دستورالعملهاي بهروز نشده كماكان در حال واگذاريهاي اراضي بيبرگشت به متقاضيان، مجال براي پيشبيني از كف داده است. مديريت منابع طبيعي به شكلي غريبانه در زيرمجموعهاي وزارتي قرار دارد كه تنها به نمودارهاي توليد چشم دوخته است. سازمان حفظ محيط زيست نيز با وجود وظايفي مشابه و در انقياد به بالادستي، چه بسا بيش از ضرورت روي به مصلحت دارد. مصلحتهايي كه گاه انتخاب بين ماندگاري ميز و اكوسيستمها را دشوار ميكند. به نظر ميرسد ادغام و يكسانسازي اين ساختارهاي موازي از اولين گامهاي مبرمي است كه بايد برداشته شود. ادغامي كه اگر در امروز ديرهنگام صورت نگيرد در فرداي بياباني كشور حتي قلادههايي براي شمارش محيطبانان وجود داشته باشد.
پژوهشگر كشاورزي و محيط زيست