دوران كرونايي
فرصتي براي سنجش شعور اجتماعي
كوروش عيساييخوش
در طول تاريخ حيات بشر بلايا و حوادث زيادي رخ داده است و در آينده نيز اتفاق خواهند افتاد. كمااينكه جهان امروز به يكي از آنها دچار شده است. بلايا و حوادث هر چه كه باشد و از هر نوع و با هر پيامدهايي كه باشد، اهميت شيوه برخورد ما انسانها به عنوان كنشگر اجتماعي و نحوه مديريت آن، ارزش و جايگاه كمتري از درمان قطعي آن نداشته و نخواهد داشت. درك و توجه به مصالح اجتماعي، خردورزي جمعي، بهرهگيري از آخرين دستاوردهاي علمي، انجام رفتارهاي عقلاني منتظم همگي ميتواند از فاكتورهاي تضمينكننده سلامت در برخورد و عبور جامعه از خطرات و بلايا باشد. بهرهمندي و تاثير استفاده از اين فاكتورها به اندازه ظرف شعور فردي و اجتماعي ما بستگي دارد. در خوشبينانهترين حالت بيملاحظهگي و در بدبينانهترين حالت آن هم در معناي هستيشناختي(براي درك معناي شعور فردي و اجتماعي) ميتوان برخي از كنشها را در زمره با شعوري و بعضي از آنها را در قالب بيشعوري فردي و اجتماعي به حساب آورد. صرفنظر از اينكه ويروس كرونا به عنوان يكي از بلاياي طبيعي يا مصنوعي(كه امروز خواسته يا ناخواسته دامن بشر را گرفته است) در قالب اين نوشتار بروز برخي كنشها همچون: رعايت شيوهنامههاي بهداشتي اعلام شده از سوي ستاد كشوري مبارزه با كرونا، توزيع ماسك رايگان از سوي برخي شهروندان، فداكاريهاي پرسنل درمان، حضور خودجوش برخي نيروهاي مردمي از بين اقشار مختلف جامعه به منظور همكاري با پرسنل درمان در بيمارستانها و مراكز درماني همچنين براي تسكين دادن به بازماندگان بيماران جانباخته در اثر ابتلا به اين ويروس، توزيع كمكهاي مردمي بين نيازمندان، ازخودگذشتگي برخي صاحبان منازل اجارهاي و دهها و صدها فداكاري ديگر را ميتوان نمادي از مسووليتپذيري و داشتن شعور فردي و اجتماعي به شمار آورد. در نقطه مقابل آن كنشها، بيتوجهي به مقررات و شيوهنامههاي مصوب از سوي ستاد ملي، احتكار اقلام ضروري بهداشتي و غيربهداشتي از سوي برخي افراد سودجو و بيملاحظه(كه مصالح جمعي را فداي منافع فردي ميكنند)، عدم استفاده از ماسك در اماكن عمومي، عدم رعايت دوران قرنطينه توسط افراد مبتلا، رها كردن ماسكهاي استفاده شده در سطح معابر عمومي، رفتن به مسافرتهاي غيرضرور، برپايي مراسمات پر تجمع، عدم رعايت سبك زندگي سلامتمحور، برپايي دورهميهاي خانوادگي، عدم رعايت فاصله اجتماعي، عدم رعايت بهداشت فردي و اجتماعي و... را ميتوان نمادي از بيشعوري فردي و اجتماعي برشمرد. هر چند برخي از مصيبتها و بلايا براي بشريت خسارتهاي جبرانناپذيري به دنبال خواهد داشت اما درسهاي آموزندهاي از فداكاري و گذشت يا بيملاحظهگي و خودخواهي را نيز در نظر افراد نكتهسنج و ظريف به دنبال دارد. در پايان در يك جمعبندي كلي احتمالا شايد بتوان ويروس كرونا را علاوه بر يك بلا و مصيبت، يك ويروس سنجش شعور يا بيشعوري اجتماعي شهروندان نيز در نظر گرفت.
دانشجوي دكتري جامعهشناسي ياسوج