ترامپ گامهاي عملي براي جبران تحريم بردارد
بايدن، ايران، انرژي هستهاي و موارد ديگر
فرانسو ا نيكولو*
توضيح اعتماد: انتشار اين مطلب در روزنامه اعتماد به معناي تاييد محتواي آن نيست بلكه با توجه به جايگاه نويسنده در ميان انديشكدههاي اروپايي و مراكز تصميمگيري در غرب براي آشنايي مخاطب ايراني با نگاه تحليلگران و سياستمداران غربي منتشر شده است.
توافقي در 14ژوييه 2015 (23تيرماه 1394) بين ايران و 5 عضو شوراي امنيت سازمان ملل به علاوه آلمان براي محدود كردن رشد انرژي هستهاي امضا شد. دونالد ترامپ به طور يكجانبهگرايانه به هنگام رسيدن به قدرت اين توافق را پاره كرد و تحريمهاي نابودكنندهاي بر اقتصاد و مردم ايران تحميل كرد كه باعث دور شدن مقامات ايران از توجه به متون قرارداد شد. جو بايدن قصد خود را براي بازگشت به سوي توافق وين اعلام كرده است. فرانسوا نيكولو، سفير سابق فرانسه در تهران ميگويد كه مسير دشوار خواهد بود چون دولت ترامپ به مشكل ايجاد كردن براي توافق ادامه خواهد داد.
در سپتامبر گذشته، جو بايدن نسبت به توافق هستهاي با ايران همان طوري كه در برنامه جامع اقدام مشترك در سال 2015 در وين بين 5 عضو دايمي شوراي امنيت و آلمان منعقد شده، بيان گرديد اعلام موضع كرد؛ ترامپ ايالات متحده را در ماه مه 2018 (ارديبهشت ماه 97) از اين توافق خارج كرد. او سياست فشار حداكثري را كه دنبال كرده بود همانند يك شكست دانست. در واقع ازدياد تحريمهاي آمريكايي ضربات هولناكي را به اقتصاد و جامعه ايراني تحميل كرد ولي همانطور كه كاخ سفيد آن را برآورد ميكرد، جمهوري اسلامي را به ميز مذاكره باز نگرداند. ايران روي هم رفته در چارچوب برنامه جامع مشترك(برجام) به صورت ماهرانهاي با وضع يكسري از تخلفات محاسبه شده در قبال توافق كه به وسيله آنها اعلام آمادگي بازگشت به برجام را در صورت اينكه امور به وضع عادي بازگردد، بازي كرد. اين تخطيهاي به روي هم رفته متعادل با اين وجود ظرفيت تجهيز به سلاح هستهاي را اگر تصميم بر داشتن آن ميبود، محتمل كردند؛ و در اين دوره 5 عضو ديگر توافق تا حد زيادي در جبهه ايران بودند به طوري كه انزواي واشنگتن را آشكار ميكرد.
انتظارات جو بايدن
بايدن تمايل خود را براي بازگرداندن ايالات متحده به برجام در صورت رعايت دقيق موارد به طور مجدد از سوي ايران نشان داد ولي او همچنين ميخواهد كه اين توافق باعث گشايش يك فصل جديد ديپلماسي باشد. در ابتدا بحث بر سر بهبود بخشيدن به توافق با ديگر طرفهاي قرارداد به وسيله تقويت اقدامات حاميانهاش نسبت به تمايلات فزاينده تهران است. به علاوه ايران بايد شهروندان آمريكايي كه ناعادلانه زنداني شدند را آزاد كند، در زمينه حقوق بشر پيشرفت كند و از اقدامات بيثباتكنندهاش در منطقه عقبنشيني كند. بايدن سرانجام خاطرنشان ميكند كه به اعمال تحريمهاي در نظر گرفته شده براي مقابله كردن با نقض حقوق بشر، گسترش برنامه بالستيك و حمايت از تروريست ادامه خواهد داد. از سوي ايران، پاسخ حساب شده است. رهبري اظهار نظري نكرده است. رييسجمهور حسن روحاني گفته كه آمريكا بايد اشتباهات گذسته را جبران كند و به تعهدات بينالمللياش بازگردد. وزير امور خارجهاش محمد جواد ظريف مشخص كرده است كه ابهامي براي مذاكره مجدد الزامات برجام وجود ندارد. سخنگوي او افزوده كه ايالات متحدهبايد به ايران در مواجهه با خطر يك خروج ديگر از توافق اطمينان دهد. بنابراين بايد آنها برجام را به تصويب برسانند.- ولي قانع كردن كنگره دشوار خواهد بود- يا حداقل آنها از طريق شوراي امنيت راهحلي اتخاذ كنند كه به توافق يك تحميل الزامي اعطا كند. تا جايي كه به موارد ديگر مربوط است - حقوق بشر، تروريسم، برنامه بالستيك، تاثير منطقهاي- به نظر نميرسد ايران قبول كند حصاري را كه در مقابل انرژي هستهاي و ديگر موضوعات ايجاد كرده بردارد،كه در مورد آنها طرفهاي صحبتش به ويژه رييسجمهور مكرون،پيش از اين كوشيدند تا موجباتش را فراهم آورند. از اين گذشته(ايران) از پاسخ به اين گونه مسائل درباره فعاليت بالستيك و عمليات منطقهاي يا حقوق بشر طفره ميرود.
عوامل ديگر در ايالات متحده و ديگر مناطق
جو بايدن بايد عوامل ديگر را نيز در نظر بگيرد. نخست دولت رو به پايان دونالد ترامپ كه تا 19ژانويه(30ديماه) در كار خواهد بود. اين دولت اخيرا تمامي تحريمها را ضد ايران تشديد كرده و اين پيام را داده كه ميتواند تا آخرين لحظه ادامه دهد با اين ايده كه سازوكار اندك پابرجا را پيچيده كند. لازم به ذكر است كه در اصل آخرين امواج تحريم به جهت مبارزه ضد تروريسم و نقض حقوق بشر به جريان افتاد. حال آنكه اجرا كردن برنامه جامع مشترك به جريان نيفتاده بود كه برداشته شود- (فقط) بهطور نسبي- تحريمهاي در ارتباط با انرژي هستهاي. هر چند اين تحريمهاي هستهاي مجددا ايجاد شده توسط ترامپ به وسيله بايدن بهطور كامل برداشته ميشوند؛تمام تحريمهاي ديگر در زمينه مسائل حياتي مانند نفت و بانكها برقرار خواهند ماند كه تاثير مورد انتظار بازگشت ايالات متحده به توافق وين را خنثي ميكند. بايدن نيز مطمئنا توانايي بازگشت به ساير تحريمها را خواهد داشت؛ حداقل براي آنهايي كه برداشتنش اجباري براي درخواست كردن از كنگره ايجاد نميكند ولي او به همان اندازه آگاه است كه هر عملي در اين راستا در همان لحظه همانند يك استعفا ابطالكننده تقابل او در زمينه مبارزه ضد تروريسم يا دفاع از حقوق بشرخواهد بود. اضافه كنيم كه سرويس خزانهداري مسوول تدارك و به كار بستن تحريمها، سازمان مخوف OFAC (اداره بازرسي اموال بيگانه) در تمام بخشهايش پر از قرقيهايي است كه تمامي حقوقدانان خبرهاش را در خدمت مبارزه با ايران قرار دادهاند. آنها هستند كه پيش از اين با اجرا كردن حداقل تعهدات ايالات متحده، عملي شدن برجام را در گرماگرم تصويبش هنگام خروج اوباما دچار مشكل كردند. بنابراين جو بايدن نخواهد توانست از به دست گرفتن مجدد امور توسط اين سازمان جلوگيري كند. او بايد به اعضاي تيمش بقبولاند كه باطل كردن متنها براي از بين بردن خسارات ايجاد شده ناشي از يك سياست، كافي نيست بايد يك اراده موثر براي همكاري و ازسرگيري مجدد وجود داشته باشد. به علاوه بايدن همچنين بايد واكنشهاي اسراييل و كشورهاي شبه جزيره عرب را كه با عربستان سعودي شروع ميشود در نظر بگيرد. او شايد بتواند از سود و زيان كدورتي كه در رابطه با كشور پادشاهي وهابي(عربستان سعودي) برقرار خواهد كرد، عبور كند؛ با دانستن اينكه اين كشور به هر صورت احتياج زيادي به آمريكا دارد. از اين گذشته او خود را براي خوراندن يك داروي تلخ ديگر به عربستان آماده ميكند: پايان حمايت واشنگتن از جنگ مصيبتبار در يمن. با اسراييل به دليل پيوندهايي كه جامعه يهود را با قسمت بزرگي از رايدهندگان آمريكايي متحد ميكند،كار دشوارتر خواهد بود. قبل از اقدام كردن بايد گفتوگوي دو طرفه و تلاش براي قانع كردن صورت گيرد. طرفهاي صحبت دولت جديد اگر نتوانند كه تغيير خطوط را يكي كنند بيشترين زيان را از اين امتناع خواهند ديد. اكنون در اسراييل ايدهاي كه بايد احتمالا به اين نتيجه برسد كه به تنهايي در مقابله با ايران ايفاي نقش كرد در جريان است. آيا باوركردني هست؟ اين تهديد پيش از اين بين سالهاي 2010 و2012 تكانههايي را ايجاد كرده بود ولي مقامات ارشد قاطعانه با چنين برنامههايي به دليل نامعلوم بودن نتايج مخالف بودند. اين خطربايد امروز به همان صورت وجود داشته باشد. از اين گذشته در حالي كه در ايالات متحده نيز ايدهاي در جريان است كه ترامپ ميتوانست قبل از رفتن به منظور ايجاد يك شرايط برگشتناپذير به ايران ضربه بزند، تصورهمگي بر اين است كه مقامات ارشد آمريكايي قابل قبول نبودنش را اظهار كنند.پيش از اين در دوران پاياني سرپرستي جورج دبليو بوش در حالي كه اين فرضيه فرصتي مغتنم ميبود اين كار انجام شده بود.
پايان دوره رياست جمهوري ايران
چگونه براي جو بايدن، سازگاري با تمام اين عوامل به وقوع ميپيوندد؟ يكي از آنها اين است كه او بايد مقام رهبري را در نظر داشته باشد. انتخابات رياستجمهوري در ايران در ماه ژوئن آينده(خرداد) برگزار ميشود. تا امروز، همه چيز در جهت پيروزي يك محافظهكار پيش ميرود حتي يك تندرو در ميان محافظه كاران به حدي كه اينها جريان سياست را با بهرهبرداري از دلسردي جامعه نسبت به برجام متوقف كردند. رييسجمهور روحاني اعتبار خود را از دست داده است و به همراه او نيز تمامي اصلاحطلبان و ميانهروها. اين موضوع در انتخابات قوه مقننه ماه فوريه گذشته(اسفند) كه اكثريتي قابل توجه از محافظهكاران را روانه مجلس كرد، آشكار بود. حال آنكه ايالات متحده، مانند اروپا كاملا به اين تمايل دارند كه اصلاحطلبان و ميانهروها صرف نظر از عدم كفايت قابل توجهشان به حضور داشتن در جريان سياست ايران ادامه دهند. آنها در واقع فقط خواستار يك رابطه، غير از دوستانه، حداقل آرام با غرب هستند. در نتيجه مصلحت پاسداري كردن از آينده به آقاي روحاني-كه بعد از دو مرتبه قبول مسووليت نخواهد توانست اعلام كانديداتوري كند- و به دوستانش در حال عرضه است، فرصتي نهايي براي از نو بنا كردن عافيت سياسي. بدين منظور بايد پايههاي يك جنبش مجدد ثمربخش براي جامعه را طي فاصله زماني كوتاه 4 ماهه گرماگرم انتصاب جو بايدن در پويش انتخاباتي ايران بنا نهاد. در چنين فاصله زماني كم به نتيجه رساندن بازگشت تمام و كمال ايالات متحده به برجام و پاك كردن تاثيرات ويرانگر تحريمهاي دونالد ترامپ ممكن نخواهد بود؛ ولي بايد ممكن باشد، در ابتدا آزاد كردن تمام ظرفيتهاي كمكهاي انساندوستانه كه ايران فورا در بحران جدي بهداشتي ناشي از ويروس كرونا به آن نياز دارد. سپس تخصيص بدون معطلي يك ميزان قابل توجه بخشودگيها، يا معافيت تحريمهاي مربوط به نفت و تبادلات مالي بينالمللي به ازاي اقدامات به همان اندازه قابل توجه ايران در جهت بازگشت با اعتناي جدي به الزاماتش كه از برجام ناشي ميشود. اين اقدامات نسبي اما عملگرايانه، روشن كردن آينده و تسهيل كردن ادامه راه را ممكن ميكند.
*سفير اسبق فرانسه در ايران
ترجمه: مجتبي زماني