آشنايي با كسي كه شغل «مدير ورزشي» را بازتعريف كرد
ارزان بخر و گران بفروش؛ استراتژي ساده
اما پيچيده مونچي
ترجمه: سامان سعادت
رامون رودريگز ورديخو بيش از ۳۰ سال است كه در فوتبال حضور دارد. اما ممكن است شما هرگز نام او را نشنيده باشيد. با اين حال شايد اگر اسم ديگرش را بشنويد او را بهتر بشناسيد؛ مونچي! او هرگز در زمين فوتبال تبديل به يك ستاره نشد. اما حالا كه ۵۲ ساله است و دو دهه ميشود كه لباس خود را عوض كرده است، او بدون شك شناختهشدهترين و مورد احترامترين چهره در باشگاه سويا به حساب ميآيد؛ باشگاهي كه به نوعي محل زادگاه او هم هست. مونچي تقريبا تمام زندگي حرفهاياش را در اين باشگاه گذرانده. واقعيت اين است كه موفقيت او و روشهايي كه پشت سر گذاشته، شغل او را كه ۲۰ سال ميشود در حال انجامش است، كاملا دگرگون كرده؛ شغلي به نام مدير ورزشي. به عنوان بازيكن مونچي، نام اسپانيايي براي صدا زدن كسي به نام رامون، ۱۱ سال در سويا عمدتا به عنوان دروازهبان دوم بازي كرد. او تا زمان بازنشستگي در سال ۱۹۹۹ صد و بيست و شش بازي در اين باشگاه انجام داد. در سالهاي بعد او نقشي را بر عهده گرفت كه براي آن ساخته شده بود. در آن زمان مونچي در حالي كه تجربه خاصي نداشت با سويا در ليگ دسته دوم اسپانيا شروع به مطالعه روشهاي باشگاهداري كرد. او ميخواست از روش ساير تيمها الهام بگيرد. مونچي پورتو و ليون را زير ذرهبين گرفت و آنها را بررسي كرد. اين باشگاهها جزو تيمهايي بودند كه قهرمان شدند، بعد بازيكنان بزرگ خود را فروختند و از نو استارت زدند. درس اصلي كه مونچي از اين دو تيم گرفت اين بود كه بايد قبول كنيد بهترين بازيكنان خود را از دست خواهيد داد. اما بايد مطمئن شويد كه آن بازيكنان را با كسي با كيفيت مشابه جايگزين ميكنيد. اين طوري پول بيشتري دريافت ميكنيد. سويا در طول دو سال اول با مديريت مونچي حتي يك پني براي نقلوانتقالات هزينه نكرد اما توانست تيمي بسازد كه تحت هدايت خواكين كاپارپس سرمربي فعلي تيم ملي ارمنستان به لاليگا بازگردد. باشگاه در فصل بعد يعني در سال ۲۰۰۲ به مونچي چراغ سبز نشان داد تا اولين سرمايهگذاري خود را انجام دهد. مونچي در آن مقطع ۵۰۰ هزار دلار براي دني آلوس مدافع كناري هزينه كرد و بازيكن برزيلي به صورت قرضي از باهيا در ليگ كشورش به اسپانيا آمد. شش سال بعد بارسلونا حدود ۲۳.۵ ميليون پوند براي خريد بازيكني هزينه كرد كه بدون شك به مدت يك دهه بهترين بازيكن در پست خود شناخته ميشد. انقلاب مونچي آغاز شده بود. سويا ۲۰ فصل متوالي است كه در لاليگا حضور دارد و از بازي در سطح اول فوتبال لذت ميبرد. «فروش براي رشد» به فلسفه اين باشگاه تبديل شده است. بازيكنان ستاره تمايلي به ماندن طولانيمدت ندارند. اما معمولا آن قدري هستند كه يك جام را بالاي سر ببرند. جامهاي قهرماني سويا در اين چند سال چشمگير بوده است. آنها برنده كوپا دلري در سالهاي ۲۰۰۷ و ۲۰۱۰، برنده جام يوفا در سالهاي ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ و قهرمان ليگ اروپا در سالهاي ۲۰۱۴، ۲۰۱۵، ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ بودهاند. مونچي با وجود اينكه يك مقطع كوتاه بين سالهاي ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ به تيم رم رفت در اين موفقيتها نقش اصلي را ايفا كرد. او هنگامي كه داشت سويا را براي يك چالش جديد ترك ميكرد به باشگاه كمك كرده بود در فصل نقلوانتقالات حدود ۱۸۰ ميليون پوند سود كسب كند. او دوباره به باشگاهي كه دوستش دارد برگشته است. جايي كه بسيار مورد احترام است. در يك روز آفتابي آندلس و در حالي كه بازي سويا با چلسي در ليگ قهرمانان اروپا پيش رو بود مونچي را ديديم. سويا قبل از بازي پنجم صعودش را به مرحله حذفي ليگ قهرمانان مسجل كرده بود. درست همانند چلسي. مونچي گفت: «واقعيت اين است كه دوران سختي بود. مواجهه با سناريوهاي ناشناخته و مديريت مسائلي كه فراتر از مسووليتهاي يك مدير ورزشي است واقعا سخت است. اين روزها مذاكرات كمي پيچيدهتر شدهاند. ما مجبور بوديم به كارهايي كه قبل از دوران قرنطينه انجام داده بوديم اعتماد كنيم. ما وظايف جديدي را به استعداديابهاي خود محول كرديم. آنها بازيكنان برجستهاي را كه مدتي دنبال آنها بوديم دوباره و دوباره بررسي كردند. ما حتي به سناريوهاي بدبينانه از جمله تعطيلي لاليگا هم توجه و براي آن وضعيت خريدهاي مختلفي را برنامهريزي كرديم.» به خدمت گرفتن راكيتيچ شايد برجستهترين و زيركانهترين كاري بود كه تابستان امسال توسط مونچي براي تيم جنوب اسپانيا انجام شد. هافبك كروات در سال ۲۰۱۱ با حدود ۲.۵ ميليون يورو از شالكه به خدمت گرفته شد و در سال ۲۰۱۴ با قراردادي به ارزش ۲۰ ميليون يورو راهي بارسلونا شد. در ماه سپتامبر سويا با يك هزينه ۱.۵ ميليون يورويي دوباره اين بازيكن را به سويا بازگرداند. راكيتيچ هماكنون ۳۲ ساله است. در حالي كه اين معاملات براي مونچي خيلي عادي و استاندارد است، اما در سال ۲۰۲۰ همه چيز براي او تغيير كرده. به عبارت دقيقتر بحران ناشي از شيوع كوويد ۱۹ تغييراتي كه از قبل جريان گرفته بود را تسريع كرد. اين امر منجر به افزايش توجه به بخش تحقيق و توسعه و بررسي دادههاي جديد باشگاه شد. برنامهاي كه از مه ۲۰۱۹ استارت خورد. روند استعداديابي در فوتبال به سرعت در حال رشد است. اشكال جديد دادهها بهطور فزايندهاي مورد ارزيابي قرار ميگيرند. اين آمارها در نقلوانتقالات به عنوان معياري جهت خريد بازيكن در نظر گرفته ميشود. به عنوان مثال پارامتر (xG). اين پارامتر ميتواند به خوبي گزارش فني عملكرد مهاجمان را حين ضربات زدهشده به سمت دروازه حريفان مورد تحليل و بررسي قرار دهد. تعداد رو به رشدي از باشگاههاي بزرگ در تلاش هستند تا بيشترين بهره را از اين پارامترها ببرند. همانطوركه سالها در بيسبال و بسكتبال اين كار انجام شده است. بسياري از كساني كه در اين زمينه شاغل هستند نيازي ندارند كه سابقه فوتبالي داشته باشند. لااقل تا زماني كه نتايج به دست آمده مثبت باشد چندان مهم نيست. مونچي ميگويد: «ما دادههاي ذهني استعداديابهاي خودمان را با معيارهاي عيني دادهها مقايسه ميكنيم. اين واقعيت وجود دارد كه اگر دو نفر روي يك چيز توافق كنند ما به انجام آن كار ترغيب ميشويم. با اين حال اين بار ما بيشتر تلاش ميكنيم روي دادههاي بزرگ حساب كنيم. زيرا ما يك پايگاه داده بسيار بزرگتر در اختيار داريم. اگرچه پلتفرم ما صد در صد كامل نيست اما در تجزيه و تحليل بازيكنان جالب توجه كمك زيادي به ما كرده است. قبلا دادههاي ما به اندازه امروز دقيق نبودند. ما سالها پيش دادههاي كوچكي در اختيار داشتيم. تمام گزارشها در يك فايل ورد ذخيره ميشد و اطلاعات ما چيزهايي نظير راست يا چپ پا بودن بازيكن بود.» مونچي ادامه داد: «بديهي است كه اكنون اطلاعات بهتر پردازش ميشوند. اطلاعات بيشتري داريم و تمايل بيشتري به حساب كردن روي آنها. استفاده از اين دادهها به ما اعتماد به نفس داده. شما از چيزي كه به آن اعتماد نداريد استفاده نميكنيد. با اين وجود ما نميتوانيم از هوش و قريحه يك استعدادياب چشمپوشي كنيم. آنچه بايد انجام دهيم در نظر گرفتن هر دو سمت است.» مونچي و تيمش قصد دارند اين انقلاب را گسترده كنند تا به ساير مسائل مربوط به باشگاه از قبيل بليتفروشي و بازاريابي هم بپردازند. اما ساخت سيستمي كه بتواند بازيكنان مناسب را با قيمت معقول پيدا كند همچنان در اولويت است. الگوريتم آنها بيش از ۱۸۰۰۰ بازيكن را ميتواند در تيمهاي مختلف تجزيه و تحليل كند. در پشت صحنه نوع جديد از اهداف نقلوانتقالاتي در تيررس مونچي قرار دارد. وي ميگويد: «ما در حال حاضر با يك متخصص هوش مصنوعي و يادگيري ماشين كه تجربهاي در فوتبال ندارد در حال گفتوگو هستيم تا به تيم ما اضافه شود. بنابراين اصطلاحا ما با شركت فعلي اين متخصص درگير هستيم. ما ميخواهيم به رشد خود ادامه دهيم. اگر شما تصميم به ايجاد يك بخش تحقيق و توسعه داريد، بايد افرادي را پيدا كنيد كه به بررسي دادهها و درك ارزش آنها از زواياي مختلف وارد باشند.» با توجه به موفقيت مونچي در سويا تعداد بيشتري از باشگاههاي فوتبال سعي كردهاند از الگوي آنها پيروي كنند. باشگاههايي مانند بنفيكا، اسپورتينگ ليسبون، موناكو و آژاكس با همين روش شكوفا شدهاند و حتي سود بيشتري را نسبت به خود آندلسيها به جيب زدهاند. ديگران هم ترجيح دادند به شاگردان مونچي اعتماد كنند. مانند ليدز يونايتد كه با ويكتور اورتا؛ كسي كه هفت سال شاگردي مونچي را كرده بود، كار ميكند. مارچلو بيلسا و مديران ليدز كاملا با اورتا هماهنگ هستند. با اين حال نقلوانتقالات بزرگ فوتبال همچنان يك استراتژي است كه به مسائل زيادي مربوط ميشود. اين در مورد چلسي، همگروهي سويا در ليگ قهرمانان صدق ميكند. كاي هاورتز، تيمو ورنر، بن چيلول و ادوار مندي در مجموع با رقم ۲۲۲ ميليون پوند در تابستان به لندن آمدند. همه آنها چهارشنبه شب در سانچر پيس خوان مقابل سويا قرار گرفتند. مونچي ميگويد: «من ميخواهم باور كنم كه مديران چلسي كاملا به امور مالي و درآمدهاي خود آگاه هستند. من اطمينان دارم كه آنها اينگونه هستند. اگر شما سرمايهگذاري بزرگي انجام دهيد به اين معناست كه بودجه شما اين اجازه را ميدهد. چلسي چند سال گذشته را به صورت چراغ خاموش در بازار نقلوانتقالات فعال بود. شايد بخشي از آن به خاطر بسته بودن پنجره نقلوانتقالاتيشان بود. اما آنها معاملات بسيار خوبي انجام دادند. بازيكنان جوان با آيندهاي عالي را به خدمت گرفتند كه هم داخل زمين و هم بيرون آن سودآور خواهند بود.» مونچي هرگز علاقه خود را به فوتبال انگلستان پنهان نكرده است. در واقع او به مدت ۶ ماه در لندن در سال ۲۰۱۳ براي بهبود زبان انگليسي و انجام برخي تحقيقات به سر برد. او ميگويد: «من دنبال اطلاعات تجاري باشگاهها بودم. باشگاههاي ليگ برتر انگليس يك مدل تجاري واقعا پيشرفته دارند كه من ميخواستم آن را در سويا پيادهسازي كنم.» او افزود: «آنها ميتوانند از طريق تلويزيون، بازاريابي و احساس تعلق فوتبال را سودآور كنند.» مونچي هنگامي كه در انگليس بود تحتتاثير اين مساله قرار گرفت كه ديد همه باشگاهها دنبال پيدا كردن مونچي خودشان هستند. امروز بسياري از تيمهاي ليگ برتر نظير منچسترسيتي، ليورپول، ليدز يونايتد، آرسنال يك مدير ورزشي دارند. منچستر يونايتد يكي از معدود باشگاههايي است كه مدير ورزشي ندارد. مونچي ميگويد: «تعداد زيادي باشگاه موفق وجود دارد كه سياستهاي جذب را به افراد مختلف واگذار ميكنند. مديرعامل، سرمربي يا مدير ورزشي. بديهي است كه من گزينه آخر را انتخاب ميكنم. اين گزينه متعادلترين گزينه است. اين بدان معنا نيست كه منچستر يونايتد استعدادياب ندارد. البته كه آنها هم دارند. آنها برگشتاين (در منچسترسيتي) يا مايكل اواردز (در ليورپول) را ندارند. اين دو از دوستان قديمي من هستند. اما من مطمئنم افراد حرفهاي و واجد شرايط براي تصميمگيري در اولدترافورد وجود دارد. ما در مورد باشگاههاي سطح بالا حرف ميزنيم. من چيز خاصي براي ياد دادن به آنها ندارم.» پس از ۲۰ سال تصميمگيريهاي سخت، مونچي ادعا ميكند كه ميداند چگونه در برابر فشار مقاومت كند. او از كار خود خوشحال است. او هنوز هم احساس ميكند چيزهاي زيادي براي ارايه دارد. اما او قبلا در مورد زمان انتقال بعدي خود فكر كرده است. او ميگويد: «من به خانوادهام، دوستانم و همينطور خودم مديون هستم.» مونچي ميگويد: «شش ساعت خواب در روز برايم كافي است. من زود بيدار ميشوم تا ورزش كنم. در اين مدت گوشي و كامپيوترم روشن است و كار هم ميكنم. قطع شدن ارتباط در موقعيت من بيمعني است. اين تا زماني كه احساس خوشبختي كنم ادامه خواهد داشت. در تقويمم تاريخي قيد نكردهام. امروز با همان جاهطلبي سابق كار ميكنم. وقتي احساس اضطراب ميكنم در دفترم را باز ميكنم. من خوششانس هستم چون دوستاني دارم كه وقتي قول ميدهم با آنها تماس ميگيرم اما اين كار را پنج روز بعد انجام ميدهم از دستم عصباني نميشوند.»