مدار صداوسيما
سيدمحمدعلي ابطحي
شايد جملهاي كه مدير جوان شبكه سه سيما در مورد برنامههاي ورزشي عادل فردوسيپور گفت كه او از مدار خارج شده بود يكي از استراتژيكترين مسائل كشور باشد و دليل عمده دوري از صدا و سيما و نديده شدن آن باشد.
مفهوم اين حرف آن است كه دقيقا مدار صدا و سيما از جايي كه مردم به آن اقبال ميكنند جدا ميشود. در حوزههاي اجتماعي اين فاصله را كه معمولا با عكسالعملهاي تظاهرات نمود پيدا ميكند، ميشود از راه سركوبهاي امنيتي به آن به مقابله برخاست كه نمونههاي زيادي از آن را در ايران و در سالهاي اخير ديدهايم. اما در رسانه، مساله متفاوت است. رسانه رسمي براي اين است كه بتواند مخاطب داشته باشد. اگر مخاطب نداشته باشد اصلا ديگر رسانه نيست. در رسانههاي حاكميتي مثل صدا و سيما علاوه بر مخاطب بايد تلاش شود كه اعتمادآفرين هم باشد تا بتواند پل ميان جامعه و حكومت تلقي گردد. اگر دو كاربرد ديده شدن و مورد اعتماد بودن از رسانه رسمي حذف گردد اصلا ديگر كار كردي ندارد. آن هم در دوراني كه رقابت ساير رسانهها آنقدر سنگين است كه همه رسانههاي رسمي در همه كشورها تسليم آن شدهاند.
اما بيمسووليتترين رسانه نسبت به حكومت، روشي است كه صدا و سيما در برابر مردم گرفته است و در سخنان رييس شبكه سه بروز پيدا كرده است. مدير فرهنگي حتي براي حفاظت از امنيت ملي بايد گزينهها و راهحلهايش با مدير امنيتي و اطلاعاتي و نظامي فرق كند. امنيت ملي در صدا و سيما با جلب مخاطب و جلب اعتماد آنها به وجود ميآيد. يعني براي حتي منافع امنيتي هم صدا و سيما بايد دهها عادل فردوسيپور بيافريند و از دهها اصل خود بگذرد تا بتواند مخاطب و اعتماد را جلب كند. اما متاسفانه در گفتار رييس شبكه سه و سياستگذاريهاي صدا و سيما مدار براساس جلب مخاطب و جلب اعتماد نميچرخد. در مسائل اجتماعي وقتي مدار مردم و حكومت با يكديگر تفاوت پيدا كند و هرگونه شورش و اعتراضي به وجود آيد با سركوبهاي خشن ميتواند ولو موقتا آرام بگيرد. اما وقتي همان روش در صدا و سيما اعمال ميشود و كسي كه مخاطب و اعتماد جلب ميكند -مثل برنامه نود عادل فردوسيپور- خارج از مدار ميشود، يعني اينكه مدير امنيتي نميتواند امنيت رسانهاي حكومت را هم تامين كند. محبوبيت عادل فردوسيپور براي اين بود كه مردم گمان ميكردند از مدار خارج است. صدا و سيما در مدارش تجديدنظر كند اگر حتي ميخواهد حافظ امنيت و نه فرهنگ كشور باشد.