خوافيها از بيم و اميدهاي خود نسبت به احداث راهآهن هرات - خواف ميگويند
چشمانتظار توسعه گردشگري و اشتغالزايي
گروه اجتماعي
آسبادهاي نشتيفان در جنوب شرقي شهرستان خواف، يكي از عظيمترين سازههاي خشت و گلي برجاي مانده از تعامل بشر و طبيعت است؛ سازههايي كه در گلوگاه باد، بيش از هزار سال پيش گندم را آسياب ميكردند. خاف منطقه مساجد و مدارس باقيمانده از قرن ششم و هفتم هجري است، مدرسه غياثيه خرگرد، مسجد ملك زوزن، مسجد جامع خواف، مزار كبودان و مسجد جامع خرگرد، تنها بخشي از شگفتي معماري خاك و كاشيهاي كبود و فيروزهاي هستند كه بعدها در مسجد جامع اصفهان به اوج خود رسيدند، افتتاح راهآهن بينالمللي هرات-خواف، حالا دريچهاي را براي دسترسي بينالمللي به اين ميراث كهن گشوده است؛ ميراثي كه پيش از اين در سايه كمبود زيرساختهاي گردشگري، مسافت طولاني و فاصله زياد ميان آثار چندان جايگاهي در رده نخست مقاصد گردشگري كشور نداشتند، حالا بار ديگر راه ميان همبستگي ميراثداران كمالالدين بهزاد و خواجه عبدالله انصاري هراتي با ميراثداران تاريخنگار تيموري، حافظ ابرو تسهيل شده است. پيوند ديرينه خواف و هرات را شايد بتوان در مدرسه غياثيه خرگرد جستوجو كرد، آخرين بناي باعظمت دوره تيموري كه دانشمندان هرات و سمرقند و بخارا و اصفهان و شيراز را يكجا درون حياط چهار ايواني خود جاي ميداد، حالا حسن اسدي، معاون سياسي، اجتماعي و امنيتي فرمانداري خواف نيز در گفتوگو با «اعتماد» به همين ظرفيتهاي تاريخي خواف اشاره ميكند و از پيوستگي دوباره هرات و خراسان بزرگ ميگويد. اسدي، احداث راهآهن خواف و هرات را يكي از آرزوهاي ديرينه مردم خواف ميداند؛آرزويي كه بعد از حدود ۱۴ سال حالا محقق شده است و در روز پنجشنبه، ۲۰ آذر ماه سال جاري به بهرهبرداري خواهد رسيد. او تاكيد ميكند كه اين راهآهن و آوردههاي فرهنگي و اجتماعي آن مختص مردم خواف نيست، با برقراري پيوند دو ملت همزبان و همفرهنگ، تمام مردم ايران از اتصال ريلي دو شهر تاريخي ايران بزرگ بهرهمند خواهند شد. اسدي راهاهن هرات- خواف را افق بسيار درخشاني براي سالهاي آينده و خصوصا رونق گردشگري و آشنايي با ميراث ماندگار شهرستان خواف ميداند و ميگويد: «اميدواريم ادامه اين خط به دو تمدن بزرگ هند و چين متصل شود و اين پروژه بزرگ بينالمللي، راهي را براي پيوند عميقتر دو ملتي فراهم كند كه همسايه هستند، قرابتهاي فرهنگي فراواني دارند و ميراث فرهنگي مشترك و ماندگاري را براي جهان به جاي گذاشتهاند.»
معاون اجتماعي فرماندار خواف يكي از جاذبههاي گردشگري خواف را، آسبادهاي نشتيفان ميداند و به تاريخچه اين آسباد اشاره ميكند و ميگويد: «نماد گردشگري شهرستان خواف آسبادهاي نشتيفان است كه در گذشته مركز تهيه آرد خراسان بزرگ بود. كشاورزان از مشهد، تربتجام و هرات راهي نشتيفان ميشدند و در اين سازههايي كه با انرژي باد كار ميكنند، گندم خود را به آرد تبديل ميكردند و بخش اعظمي از مردم خراسان و هرات از همين محل تغذيه ميشدند.» اسدي با اشاره به تاريخچه شهرستان خواف، تاكيد ميكند كه راهآهن هرات- خواف، علاوه بر آوردههاي اقتصادي براي منطقه و كشور، بار ديگر ميراث فرهنگي برجاي مانده از قرن هشتم را در اين استان به كشور و جهان معرفي ميكند، با اتصال اين خطآهن به هند و چين، به گفته او افق درخشاني ميتواند در انتظار گردشگري شهرستان باشد و منظر فرهنگي و اجتماعي خواف را دگرگون كند. بهرغم تمام آوردههاي اجتماعي و فرهنگي خطآهن خواف- هرات، به نظر ميرسد براي تحقق تمام ظرفيتهاي اين ارتباط همچنان زيرساختهاي گردشگري در شهرستان خواف نيازمند توجه هستند.
روزنامه اعتماد در تماس با چند تن از شهروندان اين شهرستان جوياي نظر آنها در قبال افتتاح و تاثير اين خطآهن بر آينده شهر و زندگي آنها شد كه متاسفانه درصد قابلتوجهي از پاسخدهندگان چندان اطلاعي از احداث و فعاليت اين راهآهن نداشتند و معتقد بودند تا زماني كه زيرساختهاي گردشگري، از جمله جاده ايمن، اقامتگاه بينراهي، توالت عمومي و هتل در اين منطقه احداث نشود، جز گردشگران كنجكاو و علاقهمند، مسافران چنداني براي ديدن آثار تاريخي اين شهرستان راهي خواف نميشوند. يكي از اين مصاحبهشوندگان، آقاي صفري، ۶۴ ساله، لولهكش و ساكن شهر خواف به «اعتماد» ميگويد كه پيش از اين خبر احداث راهآهن را شنيده بود اما چون شغل آزاد دارد، چندان پيگير احداث و آينده اين راهآهن نبوده است. او چندان نسبت به اشتغالزايي اين خط راهآهن براي جوانان خواف خوشبين نيست، از انتخابهاي سليقهاي و فاميلي ميگويد و از جواناني كه درجستوجوي يافتن كار به مشهد يا تهران مهاجرت ميكنند. او ميگويد: «جوانهاي ما كه اينجا نميمانند، ميروند، شايد حالا همين راهآهني كه شما ميگوييد آنها را بازگرداند.» آقاي صفري، از تاريخ هرات و خواف ميگويد و از اينكه روزي نه مرزي ميان اين دو شهر بود و نه مانعي، خاطراتي از پدربزرگ پدرش هنوز در خاطر دارد، از وصلتها و روابط دوستي در گذشته كه حالا جز سايهاي از آنها باقي نمانده است، او گرچه از خبر افتتاح اين راهآهن استقبال ميكند، اما ميگويد كه اين خبر چندان طنيني در شهر نينداخته است، او كه روزانه لااقل لولههاي ده تا پانزده خانه را تعمير ميكند، طي روزهاي گذشته چندان نشاني از تغيير بزرگ در خواف به چشم نديده است. برخلاف آقاي صفري، خانم سليماني، ۴۳ ساله و خانهدار از اهل شهري است كه در جوار مسجد جامع سنگان، جزو معدود بقاياي معماري برجاي مانده از دوران حكومت خوارزمشاهيهاي بر ايران خبر افتتاح راهآهن را شنيده و اميدوار است كه اين راهآهن، فرصتي را براي رسيدگي بيشتر به ابنيه تاريخي خواف فراهم كند، او از تمام داشتههاي فرهنگي و هنري خواف ميگويد؛ از موسيقي مقامي و از مسجد جامع سنگان كه زلزلههاي گذشته تركهاي عميقي بر جان آن به جاي گذاشتهاند، اما هنوز آنطوركه بايد و شايد حفاظت از اين بنا صورت نميگيرد. او فاصله خواف تا مشهد و كمبود زيرساختهاي گردشگري را يكي از مهمترين دليل تعداد پايين گردشگر در خواف ميداند و ميگويد: «اگر مهماني از تهران داشته باشيم، ميآيند مشهد و ما هم ميرويم آنجا، آنقدر راه طولاني است و خستهكننده كه ديدن آثار تاريخي خواف را به دليل اين سختيها از دست ميدهند.» او ميگويد كه اگر راهآهن مشهد به خواف نيز ميرسيد و در اين راه، مجتمعهاي اقامتي برپا ميشد، احتمالا بخشي از مسافران مشهد به خواف ميآمدند، زيرا در يك شهرستان ميتوانند آثاري از تاريخ سرزمينشان را ببينند كه در ديگر نقاط كشور نمونههاي آنها يافت نميشود: «مسافر جايي ميآيد كه مسافرخانه داشته باشد، هتل و رستوران داشته باشد، اينجا نه اينكه نداريم، اما به كيفيت مشهد نداريم.» گرچه هنوز به نظر ميرسد يكي از مهمترين كاركردهاي پروژه ريلي خواف - هرات به منظور برقراري روابط تجاري و زنده كردن مسير تجاري جاده ابريشم باشد، مسيري كه هزينه حملونقل كالا به افغانستان را كاهش ميدهد و در وهله اول با اتصال اين راهآهن به چابهار، مسير ترانزيت كريدور شرقي- غربي كشور تكميل ميشود، اما به نظر ميرسد كه شهروندان خواف، به گفته خانم سليماني، اميدوارند كه تجارت، مسيري را براي توسعه مواصلات درون شهرستان فراهم كند تا اگر نه مستقيم، بلكه به شكلي غيرمستقيم منجر به ورود بيشتر گردشگر به خواف و در نتيجه حفاظت بيشتر ميراث فرهنگي بيمانند اين شهرستان شود.