حرف و عملش يكي بود
هاشم هاشمزاده هریسی
شيخ محمد يزدي روز گذشته درگذشت. يك روايتي از رسول خدا (ص) هست كه ميفرمايد: «مردگان خودتان را با خير و نيكي ياد كنيد.» اين وظيفه ماست و بايد از درگذشتگان با خير ياد كنيم. بنده هم ميخواهم درباره مرحوم يزدي به اين توصيه عمل كنم ولي بهعلاوه اين توصيه ميخواهم درباره ايشان حقيقت را بگويم. خداوند آقاي يزدي را رحمت كند. ايشان انسان متديني بود. هم متدين بود و هم تلاش ميكرد كه بر اساس نظر خود هر آنچه را حق ميدانست، بگويد و به آن عمل كند. ايشان انساني معتقد بود و من نميگويم كه همه اعتقادات ايشان و هر آنچه در باورشان بود، با حقيقتي كه بنده ميشناسم و مدنظر دارم، انطباق داشت اما بههرحال بايد در نظر گرفت كه آدمي اشتباه هم ميكند. بنابراين اگرچه نميخواهم بگويم ايشان معصوم بود و اشتباه نميكرد و هر اعتقادي داشت، صحيح و درست بود، اما تاكيد دارم كه به هر تفسير هر آنچه ميگفت و بيان ميكرد، بر اساس اعتقادش بود و براي خود اين مساله را وظيفهاي شرعي ميدانست كه اينطور باشد و اينگونه رفتار كند.
بر اساس اعتقادش حرف ميزد و خيلي به اين نگاه نميكرد كه اين سخن سياسي و جناحي باشد. نگاه نميكرد كه شرايط جناح و سياست چطور است. اينكه آدمي بر اساس اعتقادش حرف بزند اين خود يك قدمي براي اصلاح است.
دوراني كه مرحوم شيخ محمد يزدي رييس قوه قضاييه بود، بنده سلسله مقالاتي را در مطبوعات در رابطه با مسائل قضايي مينوشتم كه در آن مسائل انتقادي هم مطرح ميشد. به ياد دارم يك نوبت با هواپيما به همراه ايشان از تبريز به تهران برميگشتيم كه ايشان از بابت اين مطالب بسيار از بنده تشكر كرد. ايشان هر آنچه را كه درباره قوه قضاييه نوشته ميشد، بهدقت ميخواند و آن را به خاطر ميسپرد و همين مساله نيز ما را تشويق ميكرد كه بيشتر و بيشتر بنويسيم. خاطره ديگري كه از مرحوم شيخ محمد يزدي به خاطر دارم اين است كه ايشان وقتي براي دوره جديد مجلس خبرگان راي نياوردند، در حالي كه در مجلس پيشين رييس بود، با رفتاري توام با بزرگواري و بزرگمنشي در آخرين روزهاي مجلس و پيش از تشكيل مجلس جديد حاضر ميشد. آنهم بدون آنكه انتخابات را زيرسوال ببرد يا سعي كند خود را مظلوم جلوه دهد. به ياد دارم كه ايشان با خوشرويي هم از انتخابات تجليل كردند و هم انتخابات را تاييد كردند.
چنانكه در شرايطي كه يكي از عزيزان كه خارج از سيستم روحانيت راي آورده بود و اتفاقا برخي از آقايان با اين موضوع مخالف بودند و مخالفت ميكردند اما مرحوم يزدي، تاكيد داشت كه آن فرد از نظر فكري، علمي و اخلاق سياسي فردي موجه است و ايشان را تاييد كرد. اينها نشان ميدهد كه مرحوم آيتالله يزدي اهل حق بود. با اين همه نبايد فراموش كنيم كه به هر روي، انسان گاهي دچار اشتباه نيز ميشود و از آنجا كه تاكيد دارم بر حقيقت و ماهيت موضوع تاكيد كنم و جز آن نگويم، بايد تاكيد كنم كه بنده از ايشان خوبيهاي بسياري ديدهام و معتقدم كه ايشان انصافا انسان خوبي بود. همچنين لازم است به يك نكته ديگر مربوط به دوران پيش از پيروزي انقلاب اسلامي نيز اشاره كنم و آن، اينكه به ياد دارم، زماني كه ما در مرحله قبل از حوزه بوديم، ايشان ميآمد و در جايي تدريس ميكرد و بنده از همان زمان هم شاهد بودم كه آن دوران چگونه رفتار ميكرد. ايشان فعاليت خود را از دوران پيش از پيروزي انقلاب اسلامي آغاز كرد و پس از انقلاب هم مسووليتهاي بسياري برعهده داشت ولي در نهايت همان طلبهاي كه آمده بود، رفت؛ به بيان ديگر طلبهاي ساده آمد و همان طلبه ساده هم رفت. ثروتي براي خود و براي فرزندانش جمع نكرد. در حالي كه پيش از انقلاب، بودند برخي افراد بينام و بينشان كه آمدند و به جايي رسيدند و حالا ميبينيم كه خود را گم كرده و از زمين تا آسمان تفاوت كردهاند. اما مرحوم شيخ محمد يزدي، انساني سالم آمد و سالم هم رفت.
عضو مجلس خبرگان رهبري