• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4813 -
  • ۱۳۹۹ شنبه ۲۲ آذر

احمد كاظمي، كارشناس مسائل قفقاز در گفت ‌و گو با «اعتماد» سياست تركيه را تشريح كرد

دامن زدن به اختلافات قومي و تقويت نيروهاي تجزيه طلب

گروه ديپلماسي| «رجب طيب اردوغان» رييس‌جمهور تركيه روز پنجشنبه در حالي كه براي شركت در مراسم رژه نظامي نيروهاي جمهوري آذربايجان به مناسبت پايان اشغال منطقه «قره‌باغ كوهستاني» به باكو سفر كرده بود، ابياتي از يك شعر جدايي‌طلبانه درباره رود ارس در مرز ايران و جمهوري آذربايجان عليه تماميت ارضي جمهوري اسلامي ايران خواند. اين صحبت‌ها واكنش‌هايي مختلف را در درون جامعه ايران برانگيخت و با واكنش دولت ايران همراه شد. «اعتماد» در گفت‌وگو با دكتر احمد كاظمي، كارشناس مسائل قفقاز به بررسي اين موضوع پرداخته است.

 

به عقيده شما انگيزه رييس‌جمهور تركيه از طرح سخناني كه در رژه پيروزي باكو مطرح شد چه بود؟

صحبت‌هايي كه از سوي آقاي اردوغان در رژه پيروزي در باكو مطرح شد از بعد حقوقي مغاير با قواعد بين‌المللي از جمله منشور سازمان ملل متحد است؛ چراكه چنين بحث‌هايي تهديد به تجزيه‌طلبي عليه كشوري مستقل به حساب مي‌آيد و چنين موضوعي را نمي‌توان در چارچوب حقوق بين‌الملل قابل قبول دانست. از سوي ديگر اگر صرفا نگاهي سياسي هم به موضوع داشته باشيم، اين اظهارات مغاير با حسن همجواري ميان ايران، تركيه و جمهوري آذربايجان است. اگر دقيق‌تر نگاه كنيم، رييس‌جمهور تركيه در حالي چنين اظهاراتي را مطرح كرده كه طي 400 سال گذشته روابطي مسالمت‌آميز و بر اساس حسن همجواري ميان ايران و تركيه وجود داشته و بر اين اساس مي‌توان گفت كه آقاي اردوغان دقيقا بر خلاف مسير دولت‌هاي پيشين ايران و تركيه حركت مي‌كند. در خصوص اينكه اين اظهارات با چه انگيزه‌اي مطرح شد، نگاه‌هاي مختلفي مطرح است. اول اينكه زمان و مكان اين سخنراني بسيار حائز اهميت است. به نظر مي‌رسد تركيه مي‌خواهد ماموريت جديدي را به جمهوري آذربايجان واگذار كند و اين موضوع ثابت مي‌كند كه جنگ اخير قره‌باغ نه تلاشي براي آزادسازي اراضي اشغالي آذربايجان كه پروژه‌اي مشترك ميان تركيه و اسراييل بود تا به مطامع توسعه‌طلبانه منطقه‌اي خود دست پيدا كنند. عمده اهداف آنها را مي‌توان در حوزه تغيير ژئوپليتيك منطقه توصيف كرد. هدف تركيه از كمك به آذربايجان در آزادسازي مناطق اشغالي را نمي‌توان صرفا كمك به احياي تماميت ارضي آذربايجان دانست چنانكه شاهد بوديم توافقنامه آتش‌بس در مرزهاي ورودي قره‌باغ بسته شد و ابهامي حقوقي كه در خصوص وضعيت قره‌باغ به وجود آمد تا سال‌هاي سال به عنوان يك عامل بحران در منطقه باقي خواهد ماند.

آيا مي‌توان اين سياست را ادامه سياست خارجي تهاجمي تركيه در ديگر مناطق نظير خاورميانه و مديترانه توصيف كرد؟

اين اقدامات را مي‌توان ‌در قالب سياست‌هاي نئوعثماني‌گري تركيه ارزيابي كرد. تركيه بر اساس اين سياست تهاجمي با استفاده از ابزار پان‌تركيسم و ابزار نيروهاي تكفيري به عنوان دو بال سياست جديد تركيه از ليبي در شرق درياي مديترانه تا قبرس و قفقاز و آسياي مركزي را محل جولان خود قرار داده و هدفش هم اين است كه تركيه را به عنوان بازيگري تجديدنظر طلب در عرصه بين‌المللي نشان دهد. به همين دليل به نظر مي‌رسد زماني كه هدف اول پروژه جنگ دوم قره‌باغ كه همانا اتصال جغرافيايي پان‌تركيسم بود و در قالب بند 9 توافقنامه آتش‌بس(كريدور نخجوان به آذربايجان) تحقق يافت، آقاي اردوغان با نقض تمام قواعد و اصول حسن همجواري به جمهوري آذربايجان و نيروهاي تجزيه‌طلب ماموريت مرحله دوم اين پروژه را ابلاغ كرده است. اين ماموريت دامن زدن به اختلافات قومي و تقويت نيروهاي تجزيه‌طلب است.

تداوم يافتن اين سياست از سوي تركيه چه تبعاتي براي اين كشور در پي خواهد داشت؟

پيگيري اين سياست يكي از بزرگ‌ترين اشتباهات آقاي اردوغان است. سال‌ها پيش آقاي نجم‌الدين اربكان، رهبر معنوي اسلام‌گرايان تركيه با پيش‌بيني چنين موضع‌گيري‌هايي از سوي حزب عدالت و توسعه آقاي اردوغان را به فرعون تشبيه كرده بود. واقعيت اين است كه طرح مطالبي كه مغاير با اصول و مرزهاي بين‌المللي است هيچ عايدي براي تركيه نخواهد داشت بلكه فرآيندي را كليد خواهد زد كه نخستين آسيب آن به خود تركيه و آذربايجان وارد خواهد آمد. زماني كه تجزيه‌طلبي به سياستي مشروع در غرب آسيا بدل شود، تركيه بيش از همه كشورها در معرض خطر خواهد بود؛ چرا كه قانون اساسي اين كشور با محوريت هويت قومي نوشته شده و اساسا در تركيه هيچ اقليتي به رسميت شناخته نمي‌شود. يعني حتي براي نمونه در پيمان لوزان كه مسيحيان به عنوان يك اقليت رسمي شناسايي شده‌اند، در اسناد بالادستي همچنان بر هويت تركي تاكيد مي‌شود. از همين رو است كه اقليت‌هايي نظير كردها، علوي‌ها و ارامنه تركيه با سياست سركوب مواجه‌اند و نارضايتي‌هاي گسترده‌اي ميان اين اقليت‌ها وجود دارد. خيلي جاي تعجب نيست كه از سال 2000 به بعد و مطرح شدن طرح خاورميانه بزرگ، تصاويري منتشر مي‌شد كه مناطقي از تركيه را استقلال يافته نشان مي‌داد. اردوغان با اين اظهارات در زمين دشمن بازي مي‌كند.

جمهوري آذربايجان هم به رغم اينكه كشوري كوچك است اما كشوري كثيرالمله به حساب مي‌آيد؛ تالش‌ها، لزگي‌ها و ... اقوام جمهوري آذربايجان هستند و سياست‌هاي قوم‌گرايانه مي‌تواند فاجعه بيافريند. در 1993 باكو اين سياست را امتحان كرد و نتيجه آن گسترش تمايلات گريز از مركز بود. اينكه آذربايجان فكر كند موضوع قره‌‌باغ حل شده و تماميت ارضي آذربايجان به كلي اجرا شده حتي مورد قبول محافل مستقل در خود اين كشور هم نيست. بهتر است هرچه سريع‌تر باكو و آنكارا از ايران عذرخواهي كنند و زمينه را براي همكاري‌هاي مشترك فراهم آورند. خود آقاي اردوغان در اين سخنراني مي‌گويد كه ايران و روسيه و تركيه با همراهي سه كشور ديگر حوزه قفقاز مي‌توانند همكاري‌هاي مناسبي داشته باشند، مداري خوب براي تعريف همكاري‌هاست. تركيه شكست‌هاي زيادي را در شرق درياي مديترانه متحمل شده و آنها به‌رغم اينكه ادعا مي‌كنند اولين كشور مسلمان عضو ناتو هستند در اختلافاتي كه بر سر منابع انرژي در مديترانه پديد آمده امريكا و كشورهاي اروپايي همه از يونان حمايت مي‌كنند. برخي از بازيگران نظير اسراييل نيز كه سال‌ها همكاري‌هاي گسترده‌اي با تركيه داشت، زمينه را براي اخراج تركيه از مجمع گازي جنوب شرق مديترانه فراهم كردند. اين شكست‌ها در عراق و سوريه هم تكرار شده و آقاي اردوغان مي‌خواهد همه آنها را در قفقاز با نوعي سياست هوچي‌گرايانه جبران كند. با اين حال اگر آقاي اردوغان و مسوولان تركيه به تاريخ قفقاز رجوع كنند، درخواهند يافت كه اين منطقه جايي براي جولان آنها ندارد.

آيا مردم آذربايجان يا آقاي علي‌اف در اين مسير قدم خواهند گذاشت كه فرمانبردار تركيه باشند؟

مردم جمهوري آذربايجان به مانند مردم همه كشورها خواهان استقلال و حفظ تماميت ارضي‌شان هستند اما مطمئنا نمي‌خواهند به خاطر آزادي اراضي اشغالي جاي اشغالگرها عوض شود. يعني تا ديروز اين ارمنستان بود كه جدايي‌طلبان جمهوري خودخوانده قره‌باغ اين مناطق را در اختيار داشتند و از امروز اين اراضي زير چكمه‌هاي نظاميان تركيه است و اين قابل پذيرش نيست. به رغم هياهوي تبليغاتي كه در اين خصوص مطرح مي‌شود، در سال‌هاي گذشته برخي نمايندگان پارلمان آذربايجان از استحاله فرهنگ و زبان آذري توسط فرهنگ و زبان استانبولي تذكر داده‌اند و اين پالس‌ها نشان مي‌دهد مردم جمهوري آذربايجان نمي‌خواهند استقلال خودشان را به هر بهايي بفروشند. خواست آزادسازي اراضي اشغالي به اين معنا نيست كه مردم اين كشور مي‌خواهند به پايگاهي براي سياست‌هاي توسعه‌طلبانه اردوغان يا اسراييل بدل شوند. صحبت‌هاي اردوغان مي‌تواند هشداري براي مقامات آذربايجان باشد كه خود را به محور جنجال‌هاي تركيه تبديل نكنند چرا كه جمهوري آذربايجان از نظر ژئوپليتيكي در منطقه‌اي واقع شده كه بسيار آسيب‌پذير است.

 


   سال‌ها پيش آقاي نجم‌الدين اربكان، رهبر معنوي اسلام‌گرايان تركيه با پيش‌بيني چنين موضع‌گيري‌هايي از سوي حزب عدالت و توسعه آقاي اردوغان را به فرعون تشبيه كرده بود. واقعيت اين است كه طرح مطالبي كه مغاير با اصول و مرزهاي بين‌المللي است هيچ عايدي براي تركيه نخواهد داشت بلكه فرآيندي را كليد خواهد زد كه نخستين آسيب آن به خود تركيه و آذربايجان وارد خواهد آمد.
   مردم جمهوري آذربايجان به مانند مردم همه كشورها خواهان استقلال و حفظ تماميت ارضي‌شان هستند اما مطمئنا نمي‌خواهند به خاطر آزادي اراضي اشغالي جاي اشغالگرها عوض شود. يعني تا ديروز اين ارمنستان بود كه جدايي‌طلبان جمهوري خودخوانده قره‌باغ اين مناطق را در اختيار داشتند و از امروز اين اراضي زير چكمه‌هاي نظاميان تركيه است و اين قابل پذيرش نيست.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون