كريسمس مسيحيان ايران امسال مانند هر سال نيست. كوويد ۱۹ هر آنچه عادات و رسوم نزديكيهاي سال نو ميلادي و جشنهاي كريسمس ميان مسيحيان كشور بود را تغيير داده است. اين تنها مدت كوتاه و چند هفتهاي است كه هر ساله حتي كشورهاي مسلمان چه در خاورميانه و چه در آفريقا به همراهي و يادآوري صلح با مسيحيان دنيا ميپرداختند، امروز تحت تاثير همين ويروس ريز و كوچكي كه با چشم هم قابل ديدن نيست، قرار گرفتند. امري كه بيشتر كشورها چه با اكثريت مسلمان و چه غيرمسلمان تلاش كردند تا آن حس شادي و كمي به اصطلاح زرق و برق كريسمسي را در همين سختيهاي ويروس كوچك خطرناك حفظ كنند و به خانههاي مردم و دلهاي كوچك كودكان بازگردانند براي آرزوهاي بزرگ. اما حتي كريسمس هم در ايران دوران كرونا جور ديگري است مانند همه چيزهاي ديگر.
با وجود اقليت مسيحي ايران كه جمعيت آنها بيش از ۱۰۰ هزار نفر حتي كمي بيشتر از اقليت به حساب ميآيد و برخي از آنان با سابقه تاريخي بسياري كهني در ايران زندگي ميكنند، امسال كه به اجبار با حمايتهاي خانوادگي و اقليتي كمتري روبهرو بودهاند انگاري كمرنگ و كمرنگتر ديده ميشوند و اين كماهميتي و فشارهاي اقتصادي رنگ و بوي مراسم و كريسمس را براي همه ما از بين ميبرد. شهرهاي اصفهان، تبريز، شيراز و تهران بيشترين مسيحيان كشور را در برگرفته و همگي حتي محلههايي مخصوص به خود دارند، هر سال اين روزها ميزبان بسياري از مردم شهرهايشان بودند، با مغازههاي تزيين شده، شيرينيهاي مخصوص كريسمس، درختهاي كاج كوچك و بزرگ، چراغها رنگي و بابانوئلهاي ثابت و متحركي كه جوراب به دست حداقل آرزوهاي مردم و كودكان را يواشكي از آنها ميپرسيدند تا به گوش خدا برسانند.
اما امسال همه چيز آن جور ديگر است. «رميك» يك شهروند ارمني ساكن تهران است كه در اين ميان معتقد است: تولد مسيح در هر حال برگزار ميشود و اين چيزي است كه براي ما، تغيير نميكند و در خانههاي ما و كليساها اگر اعلام نكنند كه امسال تعطيل است، انجام ميشود.
به نظر ميرسد آنچه امسال را بيشتر از سالهاي قبل در ايران متفاوتتر كرده، فراهم كردن، آماده شدن براي كريسمس است تا برگزاري مراسم. خيابان جلفاي اصفهان، خيابان ميرزايشيرازي تهران تا بهار، مجيديه، تهرانپارس از يك ماه قبل درختها و آويزهاي خود را بيرون مغازهها ميگذاشتند و خريد بسيار رونق داشت، بسياري مغازهداران از مدتها پيش به ارمنستان و تركيه سفر كرده و محصولات كريسمسي خود را پخش ميكردند. اما امسال مغازهها بسيار سوت و كور است، شايد يكي از ميان هر ۵ يا ۱۰ مغازه چيزهايي براي فروش دارند، به تازگي محدوديتهاي كرونايي جديدي اعلام شده بود و مغازهدارها همگي كركرههاي خود را پايين كشيده بودند، احمد و برادرش كه در خيابان ميرزايشيرازي تهران براي فروش وسايل تزييناتي خانه و مجسمههاي مسيح يا شام آخر را دارند، ميگويند وسايل خاصي نگذاشتهاند: برايمان صرف نميكرد، ويترين را تغييري نداديم. باز هم منتظريم ببينيم محدوديتها بيشتر اگر شود كه اصلا كاري براي امسال نميكنيم. درختي براي فروش ندارد، او همچنان تاكيد ميكند: «شايد، شايد در روزهاي آخر كاري بكنيم تا ببينيم چه ميشود.» بيشتر فرشتههاي نمدياش يا بابانوئل چوبي كه با انگشت اشاره به تابلوي كريسمس مبارك روي گارياش اشاره ميكند يا تصوير كوچكي از نماد شهر داوود و آغلي كه عيسي در آن به دنيا آمد همگي لايهاي از خاك روي خود دارند حتي در همان پوشش پلاستيكيشان، «اينها هم خريد سالهاي پيش است.» او معتقد است ديگر فروشگاههايي مانند او دوامي نخواهند داشت و با اين شرايط اقتصادي فعلي و مضاعف بر آن شرايط كرونا بسياري از مغازههاي شبيه او خواهند بست.
از ميان ۸ تا ۱۰ فروشگاههايي كه انتظار ميرفت بشود خريد كريسمسي ازشان انجام داد، يكي از آنها تقريبا وسايل تزييني بيشتري دارد، گرچه درختهايش همه از ۹۰ سانت و كمتر است و درخت بزرگتري ندارد. تنوع كارهايش امسال زياد نيست، اما چند درخت كوچك، مجسمه بابانوئل، گولههاي تزييني و چراغ در ميان اسباببازيهاي مغازهاش پيدا ميشود. روي در فروشگاه هم مقوايي زده و با دست و ماژيك روي آن نوشته است، ميشود از طريق صفحه اينستاگرامش هم به صورت آنلاين خريد كرد.
باشگاه آرارات تهران يكي از مكانهايي است كه هر سال نزديك سال نو بازارچهاي براي خريدهاي كريسمس بر پا ميكرد. بازارچهاي پر از شكلاتها، تصاوير بابانوئل، درختها و درختچههاي كريسمسي و هر آنچه مسيحيان تهران را گرد هم جمع ميكرد تا هنر دستهايشان را بفروشند يا از هنر و دستهاي ديگران بخرند. اما پاسخگوي تلفن اين باشگاه هم ميگويد امسال با توجه به شرايط كرونا و براي رعايت سلامت بازارچه امسال را تعطيل كرده است. پاسخي كه چهره دختر سوالكنندهاش را در هم ميكند و انگار تنها اميد خريد درخت كريسمس را از او گرفتهاند، ناخودآگاه ميگويد: ااا چه بد! يعني چي كار كنيم پس!! و پاسخدهنده هنوز پشت تلفن ميخواهد با دختر همراهي كند و ادامه ميدهد: بله متاسفانه.
در هيچ يك از فروشگاههاي شهروند و فروشگاههاي بزرگ و كوچك زنجيرهاي كه امروزه به تعداد زياد در محلههاي مختلف به راه افتادهاند، خبري از تزيينات كريسمسي نيست. اين در حالي است كه در بيشتر كشورها و حتي در كشور همسايه، تركيه با وجود كرونا، محدوديتهاي بسيار رفت و آمدي برقرار كرده است. اين موقعيت اقتصادي و فرهنگي براي فروش و توليدات داخلي محصولات كريسمس و برگزاري مراسمهاي كريسمس و سال نو را از دست نداده است و مانند بسياري از كشورها حتي به فكر پيشي گرفتن از كرونا هم بر آمدند. به اين معني كه بسياري از شركتها و فروشگاهها امسال به جاي آنكه كريسمس را فراموش كنند براي بازگرداندن حال و هواي مردم و البته از دست ندادن موقعيتهاي شغلي محصولات خود را زودتر از هميشه نيز از حتي دو ماه زودتر به بازار فرستادند، فروشگاههاي بزرگ زنجيرهاي با همان آغاز بارانهاي اوليه ماه نوامبر قفسههاي خود را پر از گويهاي رنگي، كاغذها، مجسمهها و بابانوئلها كردند. بسياري دست به ابتكاراتي براي يادآوري كريسمس امسال در كنار ويروس كوچك خطرناك كرونا زدند؛ با بابانوئلهاي ماسك به صورت يا پخت شيرينيهايي به همين شكل. درختان كريسمس در بيشتر وروديها، درها و صاحبان كسب و كار به نشان تغيير و شادي نصب شده و عكسهاي آن موبايل به موبايل در فضاي مجازي ميچرخد. در حالي كه مسيحيان ايران حتي نميتوانند محصولات بهروز امسال كريسمسي را داشته باشند.
خريدهاي آنلاين و محصولات سالهاي پيش ظاهرا بهترين گزينه است، مانند دختر نااميد تماس گرفته با باشگاه آرارات كه ميگويد در نهايت موفق به خريد درختي كه ميخواست نشد و با گشتن و راهنمايي دوستانش در نهايت از يكي از وبسايتهاي آنلاين خريد و درختي ۹۰ سانتي سفارش داد. مدلهاي تزيينات درختي هم كه در وبسايت ديده بود به گفته خودش فرسنگها با آنچه مدنظرش بود، فاصله داشت و تصميم گرفت براي تزيينات از كارهاي دستي، پارچهها و كامواهاي به جا مانده ته چمدانهاي مادربزرگش استفاده كند، ميگويد وقت و فكرش را بيش از آنچه معمول بود به خود اختصاص داد اما در نهايت بايد كريسمس امسال را هم پشت سر بگذارد.
كاري كه شايد خيلي از مسيحيان ديگر ايران هم همين كار را كردند و سنتيترها كه اگر از ميان كوچهها و محلهها بگذريد هنوز ميشود درخت و آويزهاي كريسمسشان را از ميان پرده كمي كنار رفته پنجرهها يا گوشه درها و شيرينيها و بيسكويتهاي كريسمسيشان را وقتي بوي شيرينيفروشيهايشان سر را به سمتشان كج ميكند، ديد.
به نظر ميرسد خوش شانسترها خانوادههاي مسيحي ايراني خارج از كشور بودند كه هر سال با توجه به تعطيلات طولاني و اجازههاي مرخصي وقت را به غنيمت ميشناختند و به ايران ميآمدند. اين گروهها عمدتا براي كودكانشان يا در به ياد آوردن فرهنگ كشوريهايي كه ساكن آن هستند، فرصتي داشتند تا اين روزهاي كريسمس و سال نو ميلادي را در ايران و در كنار خانوادههايشان به ياد بياورند يا مكانهاي خود را به درخت كريسمس تزيين كنند به همان رسمي كه يلداها و سالهاي نو ايراني را در كشورهاي ساكن خود برپا ميكنند. احسان در آلمان زندگي ميكند و هر سال به تاريخ اين زمان به ايران كه سفر ميكرد با خود شكلاتهاي مدل بابانوئل يا محصولات كريسمس به ايران ميآورد و به عنوان سوغات به دوستان و خانوادهاش ميداد. آنها هم نزديكيهاي كريسمس به خيابانهاي ارمنينشين تهران ميرفتند تا در سرماي زمستان با هاتچاكلتهاي ايراني معروف و تزيينات كريسمس اين خيابانها او را به ياد محل سكونتش هم بيندازند. با وجود اين ويروس كوچك خطرناك حتما بسياري از آنها امكان سپري كردن ايام با خانوادههايشان را از دست دادهاند. اما شايد بتوانند اصرار دلتنگي خود را به بابانوئلهاي مجازي، با ماسك يا داخل گويهاي شيشهاي پلاستيكي براي رعايت فاصله بگويند، شايد بشود مسيحيان ايراني هم آرزوهايشان را آنلاين به دست بابانوئلها برسانند و اي كاش اين روزها كه بابانوئلهاي مسيحيان ايران به خاطر نبود ابتكار و راهكارهاي از پيش آماده شده نتوانستند ما را ببينند، حداقل آرزوها و روياهايمان را بشنوند.
از ميان ۸ تا ۱۰ فروشگاههايي كه انتظار ميرفت بشود خريد كريسمسي ازشان انجام داد، يكي از آنها تقريبا وسايل تزييني بيشتري دارد، گرچه درختهايش همه از ۹۰ سانت و كمتر است و درخت بزرگتري ندارد. تنوع كارهايش امسال زياد نيست، اما چند درخت كوچك، مجسمه بابانوئل، گولههاي تزييني و چراغ در ميان اسباببازيهاي مغازهاش پيدا ميشود.