آنجا كه به ستارهها نزديكتري
11 دسامبر مصادف با 21 آذر ماه روز جهاني كوهستان نام گرفته. كوهنوردهاي فارسيزبان هم به همين مناسبت با داغ كردن هشتگ «روز كوهستان» در توييتر فارسي درباره كوهنوردي و لذتش نوشتند. آنچه ميخوانيد منتخبي از اين توييتهاست:
«7 يا ۸ ساله بودم، با بابام و دوستاي بابام و بچههاشون رفتيم كوه. مسير دربند رو تا يه جايي رفتيم و گفتن خب ديگه برگرديم. من زدم زير گريه كه اينجا كوه نيست هنوز بايد بريم بالاتر. بابام با تمام دوستاش دست به دست هم دادن تا من راضي شدم برگردم و بزرگ كه شدم رفتم بالاتر»، «و من از كوهستان آموختم كه صبر، بزرگترين راهحل غلبه بر مشكلات و ناملايمات زندگي است»، «بگذاريد توصيف زيبايي را از يك نويسنده امريكاي لاتيني برايتان نقل كنم: آداب و رسوم را، زمان، با همان شكيب و صبر و درنگي كه براي ساختن كوهها به كار برده آفريده را با تلاش و روز به روز ميتواند نابودش كند، با كوهستان نميتوان به زور سرنيزه درافتاد»، «دوستداران طبيعت در كنگاور امروز جمعه به مناسبت روز جهاني كوهستان در يك اقدام خودجوش 1500 بذر بلوط را در امتداد زنجيره درختان گردنه بيدسرخ كاشتند»، «روز جهاني كوهستان به همه اونايي كه وقتي ميرن كوهنوردي مزاحم بز كوهي نميشن و براش پلاستيك يادگاري نميذارن مبارك»، «روز جهاني كوهستان است. موضوعي كه امسال از سوي سازمان بينالمللي خواروبار و كشاورزي ملل متحد، براي سال ۲۰۲۰ تعيين شده تنوع زيستي كوهستان است»،«كوهستان، آنجا كه به خودت و ستارهها نزديكتري»، «كوهها و تنوع زيستي آنها اين موارد را فراهم ميآورند: غذا، دارو، آب، تنظيم كيفيت هوا و... كوهها بيشتر از آنچه ميدانيم حائز اهميت هستند»، «طبيعت در يكسال گذشته با شيوع ويروس كرونا به ما آموخت كه انسان با همه پيشرفت علمي كه تاكنون داشته هنوز در برابر قدرت طبيعت موجودي ضعيف است. پس محيطزيست خود و جانداران ديگر را آلوده نكنيم»، «خبر خوش براي دوستداران دماوند در روز جهاني كوهستان: با كنشگري صحيح اجتماعي و مطالبه برمبناي قانون و با همراهي كارشناسان و برخي مسوولان، دولت لايحهاي را براي پايان دادن به وقف اراضي ملي تدوين كرد»، «كوهها نيمي از تنوع زيستي دنيا را در خود جاي دادهاند و فراهمكننده غذا، دارو براي بشر و تنظيمكننده كيفيت اقليم، آب، خاك و هوا هستند. شعار امسال تنوع زيستي كوهستان است»، «من امروز به مناسبت روز جهاني كوهستان صبح زود كولهام رو برداشتم تنهايي رفتم قله پلنگچال رو فتح كردم و همون بالا يه املت مشتي زدم بعد راه افتادم كه بيام پايين يهو پام گير كرد به يه تيكه سنگ و از اون بالا پرت شدم پايين يهو از خواب پريدم» و «آنجا كه به ستارهها نزديكتري؛ آغوش كوهستان.»