اجراي نمايش «sleep no more» در نيويورك با استفاده از تكنيكِ واقعيت مجازي
تجربه قدم زدن كنار شخصيتهاي شكسپير
مترجم: ياسمين مشرف
در سال 1994، جولي مارتين، كارگردان تئاتر از استراليا، در يك اجراي صحنهاي با عنوان «رقص در فضاي مجازي»، از عروسكهاي ديجيتالي كه از قابليت تقليد حركات انسان برخوردار بودند و ميتوانستند با افراد در فضاي مجازي تعامل برقرار كنند، استفاده كرد. شوراي هنر استراليا از اين ايده و اجراي آن حمايت كرد و اين اولين نمايش تئاتر با استفاده از فناوري واقعيت افزوده بود. هرچند صدها سال است كه هنر نمايش و تئاتر از انواع جلوههاي صوتي و بصري براي جذابتر كردن تجربه نمايش براي مخاطبان استفاده ميكند، اما در سالهاي اخير فناوريهاي جديد پيشگام، راههاي منحصر به فردي را براي افزودن ابعاد اضافي به نمايشها دراختيار دستاندركاران هنر تئاتر قرار دادهاند. هماكنون صنعت تئاتر با كمك فناوريهاي غوطهوري (immersive theater)، ازجمله واقعيت مجازي (VR)، واقعيت افزوده (AR) و واقعيت تركيبي (MR) درحال جهتدهي تازهاي به هنر نمايش است. سالنهاي تئاتر نيز از ماجرا عقب نماندهاند و توسعهدهندگان اين برنامههاي كاربردي با روشهاي غيرمنتظرهاي به اين سالنها كمك ميكنند تجربههاي متنوع و چشمگيري را براي مخاطبان خود ايجاد كنند. AR و VR الگوي سنتي بازيگر-فضا-مخاطب را تغيير داده و آن را بيشتر به رابطه بين مخاطب و فضا تبديل كردهاند. درواقع پيوند فناوري و هنر به تماشاگران اين امكان را ميدهد كه به بخشي از طرح داستان تبديل شوند. در ميانه شيوع يك بيماري همهگير كه اجراي تئاتر را در بيشتر اشكال آن تقريبا غيرممكن ساخته است چند پروژه انگشتشمار، اجراي زنده نمايش را به شكل ديگري تجربه كردند؛ بازيگران و تماشاگراني كه به شكل زنده و در يك فضاي مشترك، در زمان و مكان مشخصي با يكديگر ديدار كرده و هم بازيگر و هم مخاطب، احساسي شبيه به حضور در فضاي نمايش را تجربه ميكند.
ورود صنعت تئاتر به يك دنياي جديد
هِدستهاي واقعيت مجازي در دهه 1990 جايگاه خود را در ميان مخاطبان باز نكردند؛ هرچند تا اواسط دهه 2010 تعداد زيادي از اين هدستها در دسترس قرار گرفت، اما بازهم به دليل قيمت بالاي اين دستگاهها و برخي اشكالات فيزيكي آنها، بيماري حركت كه برخي كاربران هنگام استفاده از هدستهاي واقعيت مجازي آن را تجربه ميكردند و كمبود مشهود نرمافزارهاي جذاب، استقبال كاربران از آنها همچنان به كندي صورت ميگرفت. در اوايل سال جاري ميلادي نيز به عنوان يكي ديگر از پيامدهاي شيوع بيماري كوويد19 ارقام فروش اين دستگاهها روند نزولي را تجربه كرد. با اين حال، برگزاري جشنوارههاي آنلاين در جشنواره فيلم «ترايبكا»، بهكارگيري پلتفرم مجازي و آنلاين در جشنواره فيلم «ساندنس» و تجربه ميزباني مجازي در جشنواره بينالمللي «قصهگويي»، تجربههاي روايياي بودند كه به كمك فناوري واقعيت مجازي امكانپذير شدند. بسياري از اين تجارب را ميتوان مديون تئاتر به عنوان آغازگر اصلي استفاده از واقعيت مجازي دانست. يك هدست واقعيت مجازي كه به كاربر امكان تمركز در يك محدوده ديد 360 درجهاي را ميدهد، شايد اشتراكات بيشتري با تئاتر داشته باشد، زيرا در تئاتر است كه تماشاگر يك نقطه كانوني يا جايي را كه انتخاب كارگردان است، براي تماشا انتخاب ميكند. يلنا راچيتسكي، مدير اجرايي شركت اكيولس، يك شركت واقعيت مجازي متعلق به فيسبوك، ميگويد: «در واقعيت مجازي شما نميتوانيد در فيلم برش ايجاد كنيد بلكه براي جلبتوجه تماشاگر بايد تكنيكهاي تئاتر را به كار بگيريد.»
موفقيت پروژههايي كه عملي شدند
هرچند تئاتر در پذيرفتن فناوريهاي جديد كند عمل ميكند اما برخي شركتها مانند شركت تئاتر ملي انگليس و شركت رويال شكسپير اين كشور استفاده از فناوريهاي واقعيت افزوده را در تئاتر به كار گرفته و آن را آزمايش كردند. تابي كوفي، رييس توسعه ديجيتال تئاتر ملي انگليس در اين باره ميگويد: «تئاتر همواره با فناوري همگام بوده است
- اين موضوع جديدي نيست- اما چيزي كه در حال حاضر شاهد آن هستيم موج كاملا جديدي از فناوري است كه پتانسيلهايي را براي ژانرهاي جديد تئاتر و داستانسرايي با خود به همراه آورده است. يكي از جالبترين چيزها براي من اين است كه ميبينم نويسندگان، كارگردانان و طراحان با فناوريهاي جديد كار ميكنند و شاهد هيجان آنها هنگام كشف راههاي جديد براي انتقال مهارتهاي قصهگويي به مخاطبان هستم. اين كاري است كه ما در تئاتر ملي انجام ميدهيم.» كوفي ميافزايد: «ما ميدانيم كه اين فرصت چقدر قابل توجه است و از آن براي ايجاد فرمهاي جديد اجرا، اشكال جديد تجربه مخاطب و نيز فرمهاي جديد قصهگويي استفاده ميكنيم. اما، بايد توجه داشته باشيم كه اين كار بايد به شكل درست و در همان سطوح بالايي كه روي صحنه اجرا ميشود صورت بگيرد. داستانسرايان بايد در استفاده از فناوري پيشرو باشند نه اينكه از ديگران عقب بمانند. در تمام كارهايي كه از استوديوي قصه گويي غوطهوري انجام شد، استقبال مخاطبان فوقالعاده مطلوب بود. از جذب بيش از 90 هزار مخاطب در طول 5 ماه پس از ديدن اولين اجراي واقعيت مجازي در سال 2015 گرفته تا افزايش 94درصدي انتظارات مخاطبان از آنچه تئاتر ميتواند انجام دهد، همگي به وضوح نشان ميدهد كه مخاطبان به اين نوع جديد از كار، رغبت نشان ميدهند.» سارا اليس، مدير توسعه ديجيتال شركت رويال شكسپير نيز در اين باره ميگويد: «درحال حاضر چالش بزرگ در اين زمينه، فناوري نيست بلكه مردم و اعتماد آنها به استفاده از اين مهارت است. در واقع مخاطبان كليد موفقيت هستند. من فكر ميكنم يك ظرفيت بالقوه بسيار عالي كه بسيار هيجانانگيز است و قبلا هرگز ديده نشده است براي ارايه كار به مخاطب وجود دارد.»
تجربيات جديد براي مخاطبان
«تئاتر ذهني» بازيگران واقعي را با واقعيت مجازي ادغام ميكند، كاري كه تا به حال چندين پروژه آن را انجام دادهاند. با اين حال، تا همين اواخر نيز، به دليل نياز به فناوريهاي تخصصي، مخاطبان براي لذت بردن از چنين فضاهايي مجبور به حضور در يك جشنواره يا گالري خاص يا فضاهايي كه براي اين كار آماده ميشدند بودند. اما اين شرايط درحال تغيير است. درحال حاضر براي ديدن بسياري از نمايشها كافي است مخاطب پشت ميز خود بنشيند و هدستش را روشن كند. با تركيب واقعيت مجازي و اجراهاي غوطهوري، مخاطبان از هرجايي كه به واي فاي دسترسي داشته باشند ميتوانند تئاتر ذهني را تجربه كنند. ميتوان گفت در يك تئاتر غوطهوري، هيچ سالني به معناي سنتي كلمه وجود ندارد و ديواري نيست كه بازيگران را از تماشاگران جدا كند. در يك اجراي غوطهوري، حالت غوطهوري كاملي براي بيننده ايجاد ميشود بهطوريكه تماشاگر احساس ميكند در آنچه اتفاق ميافتد شركت دارد. بازيگران نيز ميتوانند هر زمان كه بخواهند با بيننده تعامل مستقيم داشته باشند؛ به عنوان مثال دست او را گرفته و او را به اتاق ديگري ببرند. يكي از مشهورترين اجراهاي ژانر تئاترغوطهوري، نمايش معروف ديگر نخواب، (Sleep No More) است كه توانسته توجه مخاطبان را به خود جلب كند. اين نمايش كه براساس نمايشنامه «مكبث» ويليام شكسپير ساخته شده در يك هتل 5 طبقه متروك اتفاق ميافتد. هنگام ورود، از همه تماشاگران خواسته ميشود از ماسك سفيد ونيزي روي صورت خود استفاده كنند و متعهد شوند كه در تمام مدت اجرا آن را از صورت خود كنار نزنند. در طول نمايش، تماشاگران خود را در محوطه يك بخش روانپزشكي، يك گورستان و يك هتل دهه 1930 ميبينند و ميتوانند شاهد باشند كه چگونه قهرماناني شبيه شبح يكديگر را ميكشند. در چنين فضايي مخاطبان ميتوانند كارهايي مانند لمس مناظر و تماس با وسايل را كه انجام آنها در تئاتر سنتي امكانپذير نيست، انجام دهند. اندرو اسكوويل، كارگردان مستقر در نيويورك درباره فضايي كه تئاتر زنده و واقعيت مجازي براي مخاطب ايجاد ميكند، ميگويد: انتقال مخاطب به يك احساس وجودي كاملا متفاوت درعين ارزش نهادن به قدرت تجربهاي مشترك از زندگي واقعي، كاري است كه هم تئاتر زنده و هم تئاتر واقعيت مجازي به خوبي از عهده انجام آن برميآيند. راچيتسكي معتقد است در تئاتر واقعيت مجازي، مخاطب ديگر محدود به واقعيت نيست بلكه فقط محدود به تخيل خود است. او ميگويد: «هيجانانگيزترين اتفاقات هنور در راهند.»
منابع: nytimes.com، forbes.com، departures.com
يكي از مشهورترين اجراهاي ژانر تئاترغوطهوري، نمايش معروف ديگر نخواب، (Sleep No More) است كه توانسته توجه مخاطبان را به خود جلب كند. اين نمايش كه براساس نمايشنامه «مكبث» ويليام شكسپير ساخته شده در يك هتل 5 طبقه متروك اتفاق ميافتد. هنگام ورود، از همه تماشاگران خواسته ميشود از ماسك سفيد ونيزي روي صورت خود استفاده كنند و متعهد شوند كه در تمام مدت اجرا آن را از صورت خود كنار نزنند. در طول نمايش، تماشاگران خود را در محوطه يك بخش روانپزشكي، يك گورستان و يك هتل دهه 1930 ميبينند و ميتوانند شاهد باشند كه چگونه قهرماناني شبيه شبح يكديگر را ميكشند. در چنين فضايي مخاطبان ميتوانند كارهايي مانند لمس مناظر و تماس با وسايل را كه انجام آنها در تئاتر سنتي امكانپذير نيست انجام دهند. اندرو اسكوويل كارگردان مستقر در نيويورك درباره فضايي كه تئاتر زنده و واقعيت مجازي براي مخاطب ايجاد ميكند.