پيشنهاد نويسنده امريكايي به جو بايدن در مسير تعامل با ايران
راه را با فروش واكسن كرونا آغاز كنيد
گروه ديپلماسي
جو بايدن، رييسجمهور منتخب ايالات متحده امريكا پرونده ايران را در حالي از دونالد ترامپ تحويل ميگيرد كه عملا اين پرونده بسيار نابسامان است و مهمترين پرسش اين است كه آيا بايدن از عهده جمع و جور كردن اين پرونده برخواهد آمد؟ لسآنجلس تايمز در يادداشتي به قلم يكي از كهنهكارترين نويسندگان اين رسانه امريكايي، دويل مكمانس كه سابقه 40 ساله در تاليف مطالب در حوزه سياست خارجي دارد با اين مقدمه درباره تنش موجود ميان تهران و واشنگتن كه آن را ميراث رياستجمهوري ترامپ ميداند، مينويسد: جو بايدن زماني كه در ماه ژانويه قدرت را در دست بگيرد با مسائل پيچيده بسياري روبهرو خواهد شد كه يكي از آنها ايران است. بايدن در جريان كمپين انتخاباتياش وعده داد كه به توافق هستهاي با ايران مصوب سال 2015 ميلادي و در دوره باراك اوباما باز خواهد گشت. اين همان توافقي است كه دونالد ترامپ آن را ناكارآمد توصيف كرده و در سال 2018 از آن خارج شد. ترامپ از آن تاريخ تا به امروز ليستي از تحريمها را عليه ايران وضع كرده اما هيچ كدام از اين تحريمها باعث نشده كه ايران به خواستههاي ترامپ تن دهد. ايران در پاسخ به اين تحريمها دست از اجراي تعهدات هستهاي برداشته و ميزان اورانيومي كه اين كشور انباشته كرده 12 برابر حد مجاز در برجام شده است. به نظر ميرسد كه راه پيشروي جو بايدن ساده باشد: تحريمهايي را كه ترامپ وضع كرده كان لم يكن ساخته و به تعهدات امريكا در قالب توافق سال 2015 پايبند شود. توافقي كه محدوديتهايي را بر برنامه هستهاي ايران به شمول غنيسازي تحميل كرده بود. اما همانطور كه يكي از ديپلماتهاي كهنه كار امريكايي هفته پيش به من يادآوري كرد مذاكره ميان ايران و ايالات متحده امريكا هيچگاه ساده نبوده است. بين دو كشور ديوار بلندي از بياعتمادي و البته خصومت وجود دارد كه سابقه آن به سال 1979 بازميگردد. هفته گذشته رييسجمهور ايران اعلام كرد كه اگر ايالات متحده تحريمها عليه ايران را لغو كند؛ اين كشور نيز مايل به بازگشت به دوره اجراي تعهدات هستهاي خود است. البته كه اين نشانه خوبي است اما دقيقا از همين نقطه است كه مشكلات ايجاد ميشوند. دو طرف بايد مذاكراتي را درباره گامهاي مورد توافق و دوسويه آغاز كنند. در اين مذاكرات بايد مشخص شود كه ايران ابتدا كدام محدوديتها را دوباره اجرايي خواهد كرد و در مقابل امريكا كدام تحريمها را و چگونه لغو خواهد كرد. مساله ديگر اين است كه نحوه نظارت فني بر اجراي تعهدات ايران چگونه خواهد بود. همزمان بايدن هم با مشكلاتي در تحقق اين جزييات روبهرو خواهد شد. بايد توجه داشت كه اين فقط جمهوريخواهان نبودند كه مخالف برجام و جزييات آن بودند، بلكه برخي دموكراتهاي حافظ منافع اسراييل هم كه بعضي از آنها در زمره دوستان جو بايدن هم هستند، مخالف لغو تمام تحريمهايي هستند كه ترامپ وضع كرده است. اين افراد معتقدند كه تحريمها در حقيقت ابزاري هستند كه تيم بايدن ميتواند از آنها براي امتيازگيري بيشتر از ايران استفاده كند. البته كه اين نگاه در واشنگتن طرفداران قابل توجهي هم دارد. به عنوان نمونه، مايكل سينگ از تحليلگران مشهور و محافظهكار هفته گذشته در اظهاراتي درباره تيم بايدن و مساله ايران هشدار داده بود كه او قرار است تمام تحريمها عليه ايران را در ازاي هيچ بردارد اما به نظر من تمام اين افراد اشتباه ميكنند، اما چرا؟ نويسنده اين يادداشت براي لسآنجلستايمز در ادامه مينويسد: نخستين دليل در رد ادعاي كساني كه ميگويند تحريمهاي ترامپ اهرم فشار هستند، اين است كه اين تحريمها به هيچ كدام از اهداف تعيين شده نرسيدند. البته كه وضعيت اقتصادي را براي ايران سخت كردند اما فراموش نكنيم كه هدف اصلي تغيير رفتار ايران بود كه رخ نداد. مساله دوم اين است كه قرار نيست جو بايدن تمام تحريمها عليه ايران را رفع كند، بلكه صرفا تحريمهاي هستهاي برداشته خواهند شد و اين در حالي است كه هم ترامپ و هم روساي جمهور پيشين ايالات متحده تحريمهاي غيرهستهاي را هم عليه ايران اعمال كرده بودند. مساله سوم اين است كه اگر بايدن تلاش كند برخي تحريمهاي هستهاي عليه ايران را حفظ كند به معناي نقض برجام و البته به شكست كشاندن هرگونه توافقي خواهد بود. گفته شده كه هم ايران و هم امريكا موافق بازگشت به اجراي برجام هستند و اگر در اين ميان امريكا بخشي از تعهداتش را انجام ندهد، ايران هم تعهدات هستهاي خود را انجام نخواهد داد. البته در اين ميان برخي تحليلگران هم هستند كه معتقدند بازگشت به برجام نه براي ايران و نه براي ايالات متحده به اين آساني نخواهد بود. در حال حاضر يك نكته براي بايدن كاملا مشخص است و آن هم اين است كه سياست دولت او در قبال ايران به وقت بسيار و همچنين صرف هزينه سياسي قابل توجه در يك سال نخست رياستجمهورياش نياز دارد. اين در حالي است كه دقيقا در سال نخست بخش عمده توجه او بايد معطوف مهار بيماري كوويد 19 و بهبود وضعيت اقتصادي امريكا باشد. نويسنده اين مطلب در ادامه پيشنهادهايي را خطاب به دولت جو بايدن مطرح ميكند: دولت بايدن بايد تسهيل مسير خريد واكسن كوويد 19 براي ايران را به عنوان نقطه آغاز انتخاب كند. بايدن بايد تسهيلاتي را مشخص كند تا سايرين بدون بيم از تنبيه ناشي از لغو تحريمهاي امريكا، واكسن كرونا را به ايران بفروشند. دولت ترامپ ادعا ميكند كه تحريمهاي امريكا كالاهاي بشردوستانه به شمول دارو را دربرنميگيرد، اما تحريمهاي مالي و بانكي ايران و همچنين تحريم كشتيراني، كمپانيها را از صادرات چنين كالاهايي به ايران ترسانده است. جو بايدن ميتواند براي به تصوير كشيدن اراده دولتش در بهبود رابطه با تهران اين موانع را از ميان بردارد. همانطور كه يكي از ديپلماتهاي باسابقه امريكايي به من گفت نخستين اولويت بايد ازسرگيري گفتوگوهاي كاري با ايران باشد. جان ليمبرت كه يكي از 52 ديپلماتي است كه در اوايل انقلاب ايران گروگان گرفته شدند، در اين باره ميگويد: تنها راه براي انجام هر كاري آغاز مكالمه و گفتوگو است. با هم حرف بزنيد. نويسنده در پايان اين يادداشت مينويسد: جو بايدن نبايد در نخستين سال حضور در كاخ سفيد با پرونده ديپلماتيكي با اين پيچيدگي دست و پنجه نرم ميكرد، اما اين مشكلي است كه دونالد ترامپ ايجاد كرد و البته آزموني است براي محك تعهد و توانايي بايدن براي بازگرداندن ديپلماسي به مسير چندجانبه گرايي كه باراك اوباما پيش برده بود.